میم حجری
بهترین چیزقتی آفتاب باشد،
بهترین چیز سایه است؛
وقتی سایه باشد،
بهترین چیز آفتاب
وقتی هیاهو باشد،
بهترین چیز سکوت است؛
وقتی سکوت باشد،
بهترین چیز هیاهو.
همیشه «نبودن و خواستن»،
«بودن و نخواستن»
با هم دست‌شان توی یک کاسه است.
همیشه بهترین‌‌ها چیزهایی هستند
که نیستند
حریف
طرز تبیین این واقعیات امور دوئالیستی (متافیزیکی) است و نه دیالک تیکی.
به همین دلیل، درست و دقیق نیست.
ویرایش:
الف
وقتی آفتاب باشد،
بهترین چیز سایه است
وقتی سایه باشد،
بهترین چیز آفتاب
نه.
همیشه ما با دیالک تیک در فرم های نمودین مختلف مثلا آفتاب و سایه (نور و ظلمت) سر و کار داریم
بهترین چیز
بسته به شرایط اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو تعیین می شود.
مثلا در زمستان
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از آن آفتاب است
و
در تابستان
از ان سایه.
دیالک تیک آفتاب و سایه
در حقیقت
دیالک تیک آفتاب و دیوار (و یا درخت و غیره) و سایه است.
یعنی دیالک تیکی سه عضوی است:
دیالک تیک آفتاب ـ دیوار ـ سایه است.
دیالک تیک شب و روز (ظلمت و نور)
هم
دیالک تیک خورشید ـ ماه ـ زمین است.
ب
وقتی هیاهو باشد،
بهترین چیز سکوت است؛
وقتی سکوت باشد،
بهترین چیز هیاهو.
اینجا هم پای دیالک تیک سخن و سکوت در بین است.
بهترین چیز اینجا نیز بستگی به شرایط اوبژکتیو و سوبژکتیو دارد.
مثال:
قرآن کریم
از اعجاز دیالک تیک با خبر بوده است:
انا انکر الاصوات لصوت الحمیر
ناخوشایندترین صداها
صدای خر است.
در این مورد نقش تعیین کننده در دیالک تیک سخن و سکوت
از ان سکوت است.
ولی اگر به جای خر
خواننده خوشصدایی باشد
نقش تعیین کننده وارونه می شود:
سخن و یا صدا بهتر از سکوت می شود.
پ
همیشه «نبودن و خواستن»،
«بودن و نخواستن»
با هم دست‌شان توی یک کاسه است.
همیشه بهترین‌‌ها چیزهایی هستند
که نیستند
نه
موجود زنده نیاز به جذب و دفع با طبیعت دارد که فرم های نمودین مختلف دارد:
نیاز مبتنی بر این دیالک تیک جذب و دفع (داد و ستد ویا ستد و داد) است.
نیاز به چیزی
عشق و و علاقه بدان را در پی دارد
و
بی نیازی به چیزی
نفرت از آن را.
گرسنگی
عشق و علاقه وافر به نان و یا استخوان را و غیره را
در پی دارد
و
سیری
بی اعتنایی به نان و استخوان را.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر