هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۴۲
· از این رو، کار سیاسی ـ ایده ئولوژیکی، قلب تپنده کردوکار حزبی است.
۴۳
· توسعه مستمر شعور سوسیالیستی نیز فاکتور (عامل) تعیین کننده ای برای توسعه شخصیت سوسیالیستی و هبمود (اجتماع) سوسیالیستی است.
۴۴
· توسعه مستمر شعور سوسیالیستی، زحمتکشان را به مقام خالقان (سازندگان) حیات جامعتی خود ارتقا و اعتلا می بخشند.
۴۵
· نقش شعور جامعتی در جامعه سوسیالیستی به طور مستمر و لاینقطع رشد می کند.
· برای اینکه جامعه سوسیالیستی، به طور خودپو و خود به خودی تشکیل نمی یابد.
· بلکه به طور پلان بندی شده، سازمان یافته و آگاهانه توسط توسط توده های خلق تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی تشکیل می یابد.
۴۶
· به مثابه نتیجه حاصل از موفقیت های سیستم سوسیالیستی جهانی و مبارزه احزب کمونیستی و کارگری در کشورهای سرمایه داری، اید های سوسیالیستی امروزه در کل جهان نفوذ مهمی کسب کرده اند و پیروان هر چه بیشتری پیدا کرده اند.
۴۷
· برای اینکه تنها ایده های سوسیالیستی اند که به حل مسائل دوران کنونی (یعنی دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم و کمونیسم) مدد می رسانند.
۴۸
· شعور جامعتی، نسبتا مستقل توسعه می یابد.
(این بدان معنی است
که
شعور جامعتی
از استقلال نسبی برخوردار است.
مترجم)
۴۹
· این استقلال نسبی توسعه شعور جامعتی به انحای مختلف نمودار می گردد.
۵۰
· هم شعور جامعتی به طور کلی و هم هر کدام از فرم های آن (مثلا شعور جامعتی سیاسی، فرهنگی، مذهبی و غیره) تابع قانونمندی های خاص خویش اند.
۵۱
· توسعه شعور جامعتی حتما نباید در وفاداری مطلق به مناسبات مادی و جامعتی صورت گیرد.
(یعنی
مو به مو بر طبق آن باشد.
مترجم)
· آن سان که بتوان برای هر ایده ای علت مادی پیدا کرد.
۵۲
· ایده های جدید، قاعدتا به ایده های قدیم گره می خورند، به تحول و توسعه آنها منجر می شوند.
۵۳
· نحوه و نوع گره خوردن ایده های جدید با ایده های قدیم و نحوه و نوع تحول ایده های قدیم، در تحلیل نهایی توسط مناسبات مادی، یعنی جامعتی و منافع طبقاتی منبعث از آنها مشروط می شوند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر