۱۴۰۲ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

درنگی در فرمایشات حریفی عیرانی (۵)

 

میم حجری

 

علی یعقوب وند 

۱

لنینیسم 

هم با اضافه کردن انقلاب به رهبری طبقه کارگر و نامگذاری "دوران" به دوران امپریالیسم

بعنوان آخرین مرحله سرمایه داری، 

در واقع دو اصل مذهب شیعه، یعنی عدل و امامت را تئوریزه نمود. 

 

سطل ننه ات طلب ها

خرتر و بی خبرتر از آخوندها هستند.

حریف عیرانی

خیال می کند که لنینیسم سوبژکتیویته تاریخی طبقه کارگر را و مفهوم دوران را اختراع کرده است.

سوبژکتیویته تاریخی

یکی از مهمترین کشفیات کارل مارکس است 

که 

در اثری تحت عنوان «تزهایی راجع به فویرباخ» 

معرفی و اثبات شده است.

 

ما این اثر ارجمند مارکس را کلمه به کلمه و جمله به جمله

مورد تحلیل مارکسیستی قرار داده ایم.

 مراجعه کنید

به 

تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش اول)

  

.....


از  حریف بیسواد عیرانی چه پنهان که کاشف پرولتاریا کارل مارکس بوده است و نه ولادیمیر لنین.


کاشف دوران های تاریخی هم کارل مارکس بوده است و نه لنین.

کارل مارکس

قبل از کشف دوران های تاریخی،

تز درک ماتریالیستی تاریخ را اثبات و تدوین کرده است

که

ضمنا

اثبات وجود دوران های تاریخی به مثابه پلکان های توسعه و تکامل در نردبان توسعه جامعه بشری، مبتنی بر تز درک ماتریالیستی تاریخ بوده است.


از  

حریف عیرانی و حریف روسی (لنین)

چه پنهان

که

امپریالیسم

اصلا دوران نیست.

امپریالیسم 

یکی از دو مرحله اساسی کاپیتالیسم (سرمایه داری) است.

کاپیتالیسم

یک دوران تاریخی است و نه امپریالیسم.

همه دوران های تاریخی تاکنونی

هم

چه بسا

مثل کاپیتالیسم

دو مرحه و یا حتی سه مرحله توسعه و تکامل داشته اند.

مثلا

دوران برده داری

از دو مرحله برده داری آغازین و واپسین (متأخر) گذشته است

که

مرحله آغازین انقلابی و مرحله واپسین ارتجاعی بوده است.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر