هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۱۷
· فرم های مختلف شعور جامعتی، شالوده ای اوبژکتیو (عینی) در جوانب، روابط و عناصر وجود جامعتی و شالوده ای سوبژکتیو در شعور به طوری تاریخی (تاریخا) توسعه یابنده بشری دارند که به انعکاس واقعیت عینی به طرق تمایزمند می پردازد.
۱۸
· شعور جامعتی، شعور فردی کلیه اعضای هر جامعه نیست.
۱۹
· شعور جامعتی، بنا بر کل خصلتش، به طرز جامعتی (جامعتا) مشروط می شود و شکل می گیرد.
۲۰
· شعور جامعتی، محصول و فراورده کل توسعه اجتماعی است.
۲۱
· شعور فردی، اگرچه حاوی خطوط معین خاصی است که از شرایط زندگی و تجارب زندگی فرد نشئت می گیرند، اما کمتر و یا بیشتر، بیانگر وفادار (درخور) شعور جامعتی اند.
(انگلس
برای تبیین این حقیقت امر در همه زمینه ها،
مفهوم «در تحلیل نهایی»
را
پیشنهاد کرده است:
در دیالک تیک شعور فردی و شعور جامعتی
نقش تعیین کننده در تحلیل نهایی از آن شعور جامعتی است.
شعور فردی
در تحلیل نهایی
بیانگر شعور جامعتی است.
مترجم)
۲۲
· شعور جامعتی در جامعه طبقاتی، خصلت طبقاتی دارد.
۲۳
· شعور جامعتی در جامعه طبقاتی آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) هم در برگیرنده نگرش ها و تئوری های (نظریات) طبقه حاکم و هم در برگیرنده نگرش ها و تئوری های طبقات محکوم است.
· مراجعه کنید به طبقات اجتماعی
طبقه اجتماعی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2939
(شعور حاکم در هر جامعه اما شعور طبقه حاکمه است.
مترجم)
۲۴
· تضاد میان نگرش های آن طبقات (طبقه حاکم و طبقات محکوم) در مبارزه ایده ئولوژیکی آندو تبیین می یابد.
· مبارزه ایده ئولوژیکی ئی که در کلیه عرصه های حیات فکری صورت می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر