۱۴۰۲ فروردین ۱۲, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۳۶)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

سیاه اندرون باشد و سنگدل

که خواهد که موری شود تنگدل

 

معنی تحت اللفظی:

هر کس تنگدلی موری را تحمل کند، اندرونش سیاه است و دلش از سنگ.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

از نحوه برخورد به موران (توده مولد و زحمتکش) محک و معیاری برای تشخیص خیر و شر می سازد.

سعدی

مخالفتی با نظام مبتنی بر دانه کشی توده موران و دانه خوری مشتی انگل معروف به اشراف و اعیان ندارد.

 

آنچه سعدی می خواهد

تحمل پذیر کردن دیالک تیک طبقه حاکمه و توده در جامعه فئودالی است.

حد نگه داشتن در ستم و قبل از همه، برخورد به ظاهر هومانیستی و در واقع پراگماتیستی به موران جامعه است،

تا

موران جامعه اولا بهتر دانه کشند، ثانیا جامعه فئودالی ـ بنده داری را به مخاطره نیندازند.

تا

 موران به ظاهر ضعیف، متحد نوشند،  زنجیر مستحکمی تشکیل  ندهند و بر دست و پای شیران و پیلان جامعه ننهند.

کسانی که نمی خواهند موری تنگدل شود،

فرمان تازیانه بر اندام بنده خردسال را صادر می کنند، حبس و تأدیب و توبه و زجر و اعدام رعایای به تنگ و ستوه آمده را رهنمود می دهند:

 

اولین بار: 

تربیت،  پند است

دومین: 

توبه خانه و بند است

سومین:

توبه و پشیمانی

چارمین:

عهد و شرط و سوگند است

پنجمین:

گردنش بزن که خبیث

به قضای بد آرزومند است.

 

رهنمودهای پداگوژیکی (تربیتی) سعدی به خوانین و سلاطین فئودالی:

 

نخست باید اندرز داد.

اگر اندرز مؤثر نیفتاد، باید به زندان انداخت تا توبه کند.

اگر توبه نکرد و ابراز پشیمانی نکرد، باید قول مردانه بدهد و سوگند بخورد.

اگر باز هم ارشاد نشد،

باید گردنش را زد.

چون خودش آرزوی قضای بد کرده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر