هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۱۱
· جامعه با جدایی انسان از عالم جانوران بر مبنای کار تشکیل یافته است.
۱۲
· روند قانونمند توسعه جامعه در کلیه فرماسیون های جامعتی انتاگونیستی (آشتی ناپذیر) به طور خودپو صورت می گیرد.
۱۳
· در فرماسیون های جامعتی انتاگونیستی (آشتی ناپذیر)، انسان نیست که حاکم بر جامعه است.
· یعنی این انسان نیست که حاکم بر قوانین کنش خویشتن است.
· بلکه بر عکس،.
· این جامعه است که حاکم بر انسان است.
۱۴
· تنها با تشکیل جامعه سوسیالیستی است که با از بین بردن مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و لغو مناسبات استثماری و طبقاتی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و با سطح توسعه نایله نیروهای مولده و با درک قانونمندی های جامعه به برکت مارکسیسم ـ لنینیسم، شرایط لازم برای حاکمیت انسان بر جامعه فراهم می آید.
· یعنی شرایط تفکر و تحول مبتنی بر پلان فراهم می آید.
· مراجعه کنید به مارکسیسم ـ لنینیسم
۱۵
· فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی برای توضیح جامعه، اعتنایی به شرایط مادی آن ندارند.
· چون در این صورت مناسبات طبقاتی و استثماری در جامعه طبقاتی آشکار می گردند.
۱۶
· فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی برای توضیح جامعه دست به دامن چیزهای زیر می شود:
الف
· دست به دامن عوامل پسیکولوژیکی (روانی) مثلا احساس اجتماعی انسانها می شود.
ب
· دست به دامن نهادهای تاریخی ـ سیاسی، مثلا دولت و ملت می شوند.
پ
· دست به دامن استدلالات قضایی مثلا پیوندهای اقتصادی و یا قراردادی انسان ها می شوند.
ت
· دست به دامن تصمیمگیری های فکری و یا اخلاقی می شوند.
· مثلا جامعه را به مثابه واحد فکری ـ عرفی انسان ها قلمداد می کنند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر