برگردان
گسست (فصل)
۱
· گسست به عدم تداوم، به پیوند گسیخته اطلاق می شود
۲
· گسست ضد دیالک تیکی پیوست (تداوم، وصل) است.
۳
· گسست هم در وجود نسبتا (به طور نسبی) مستقل فرم های منفرد ماده مصداق دارد و هم در محدودیت مکانی ـ زمانی اجزاء، عناصر و حالات هر کل، هر سیستم و یا هر روند.
۴
· گسست، بنیان عینی برای موارد زیر است:
الف
· گسست بنیان عینی برای تجزیه (تقسیم پذیری) هر اوبژکت و یا هر سیستم به اجزا و عناصر به طور نسبی مستقل پایانمند است.
ب
· گسست ـ نتیجتا ـ بنیان عینی برای ساختار بغرنج سیستم ها ست.
پ
· گسست بنیان عینی برای تعویض پذیری عناصر منفرد این سیستم ها ست.
ت
· گسست خود را در روندهای توسعه (تکامل) در گذار جهشی هر سیستم و یا هر زیرسیستم از حالتی به حالت دیگر و یا از شیوه رفتاری به شیوه رفتار دیگر نمودار می سازد.
· مراجعه کنید به توسعه، اوولوسیون، روولوسیون، رفتار، شیوه رفتار
توسعه
(تکامل)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11088
پایان
اوولوسیون
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10456
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10469
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10489
پایان
انقلاب
(روولوسیون)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9493
رفتار
قسمت اول
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7728
قسمت دوم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7729
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7727
ث
· گذارهای کیفی دیالک تیکی و یا به عبارت دقیقتر، نفی های دیالک تیکی همواره بیانگر گشتاورهای گسستی توسعه اند.
ج
· زیرا آنها حاکی از نقاط انقطاع (گسست) اند که کیفیت ها و یا مراحل توسعه مختلف را مرزبندی می کنند.
ح
· گسست، بنابرین، شرط ضرور هم برای وجود به طور نسبی مستقل همه فرم های ماده است و هم برای حرکت و توسعه همه فرم های ماده.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر