۱۴۰۱ بهمن ۲۷, پنجشنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۹۱)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین
 

۵

بدین ترفند،

 هم

 نسبیتی در جبر قدر قدرت جاری می شود

و

هم

فاعلیت (سوبژکتیویته) انسانی در قبال جبر کور

تحقق می یابد.

 

سیاوش

در هر صورت

از قول حکیم طوس

خصلت مقدر و مطلق تراژدی را نفی می کند

و

گشتاوری از اختیار و داوطلبی

 در آن جاری می سازد:

بستن مهره به بازو به معنی آمادگی خود خواسته به نبرد و عملا پیش شرط قرار دادن درگیری با پدر و هر کس دیگر و گشودن در بلا به روی خویش بوده است.

 

۶

و در نخست

باید که راز فاجعه در سنگ سرخ جست

 

تصور ما این است

که

 سیاوش در سراسر تراژدی مهره سرخ،

تراژدی خود و همگنان خود

را

 نیز به تبیین می نشیند.

پذیرش سنگ سرخ در تصور سیاوش

می تواند گزینش راه پرولتاریا باشد.

به معنی

به دوش کشیدن داوطلبانه ی پرچم سرخ سوسیالیسم باشد.

 

در این مورد نیز دیالک تیک جبر و اختیار در کار است:

مبارزه طبقاتی به توده تحمیل می شود و توده داوطلبانه زره رزم در بر می کند و وارد میدان مقاومت و مبارزه با خصم به مراتب قوی تر می شود.

 

به همین دلیل

باید 

راز فاجعه

 را،

راز از دست دادن عزیزان بی جانشین کیمیا واره

را،

 راز دیدن چهره تکیده و زجر دیده مادران و خواهران و پدران و برادران خویش

را،

راز آوارگی، دربدری، تحقیر و ذلت مادی و فکری

را

در سنگ سرخ جست

 که

داوطلبانه به بازوی توده  بسته می شود:

دیالک تیک مبارزه طبقاتی همین است.

دیالک تیک جبر رزم و پذیرش داوطلبانه و آگاهانه رزم     (اختیار)

همین است.

 

صحت این استنباط ما در ادامه شعر آشکار خواهد شد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر