پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
مقوله پیوند در ماتریالیسم دیالک تیکی
۱
· در دیالک تیک ماتریالیستی مارکس و انگلس این وارونه گی (هگلیانیستی ـ ایدئالیستی) از میان برداشته می شود.
۲
· پیوندهای متقابل، دیگر به واقعیات امور تحمیل نمی شوند، بلکه در آنها کشف می شوند و در دیالک تیک ـ به مثابه «علم پیوند فراگیر کلی» (انگلس) ـ منظم و سیستم مند می گردند و از تعمیم فلسفی می گذرند.
۳
· انگلس بر مبنای وحدت مادی جهان، نشان می دهد که مقوله های حرکت، پیوند، اشتراط و تأثیرمتقابل در پیوند با یکدیگر قرار دارند و جنبه های مختلف پیوند فراگیر کلی واقعیت عینی را منعکس می کنند.
· مراجعه کنید به وحدت مادی جهان
وحدت مادی جهان
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4687
پایان
۴
· به قول مارکس و انگلس، «کل طبیعت که در مقابل ما قرار دارد، سیستمی را، یعنی پیوند فراگیر کلی ئی از اجسام را تشکیل می دهد...
· این که این اجسام در پیوند فراگیر کلی با هم قرار دارند، بدان معنی است که آنها بر یکدیگر تأثیر می گذارند و این تأثیر متقابل آنها به معنی حرکت آنها ست.
· آنچه در اولین نگاه از هر ماده متحرک توجه ما را به خود جلب می کند، عبارت است از پیوند حرکات منفرد هر کدام از اجسام و اشتراط متقابل آنها.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۳۵، ۴۹۷)
۵
· تز ماتریالیسم دیالک تیکی، مبنی بر پیوند فراگیر کلی، بدان معنی نیست که هر چیز، هر روند و غیره با تک تک چیزها و روندهای دیگر در پیوند قرار دارد.
· اگر چنین می بود، دیگر به طور کلی نه چیزی ثابت می توانست وجود داشته باشد، نه وضع و حالتی ثابت و نه سکون نسبی در حرکت جاودان ماده.
· چون در چنین وضع و حالتی تغییر هر چیز مفروض بر چند و چون کل کائنات تأثیر می گذاشت.
· در این صورت عمل آماجگرایانه انسان ها برای تغییر محیط به همان سان محال و غیرممکن می گردید که اگر جهان زیر سیطره هرج و مرج بی پیوند قرار داشته باشد.
۶
· منظور تز یاد شده از پیوند فراگیر کلی کلیه چیزها عبارت است از این که جهان از وحدت مادی برخوردار است و حرکت ماده، فرم هستی آن را تشکیل می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر