۱۴۰۱ دی ۲۳, جمعه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۸۰)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین

 

 

اما حکیم

بر پرده ی سیاهی شب چشم کرده تنگ

ز اندیشه ای به گفتن پاسخ

دارد دمی درنگ

 

معنی تحت اللفظی:

فردوسی پس از شنیدن بردبارانه ی سؤالات سرشته به خشم و پرخاش و شکایت و شکوه سهراب

 به تأمل می پردازد.

 

منظور سیاوش از این گزارش چیست؟

 

۱

سیاوش بی کمترین شباهت به گله شعرای کشورش، شاعر شعورمند طراز نوینی است.

شاید قرن ها لازم باشد تا حکیمی شاعر از طراز سیاوش پدید آید،

تازه اگر بتواند پدید آید و به گرد سیاوش برسد.

 

اگر توده مولد ایران، نان حتی ـ چه بسا ـ به سفره ندارد، در عوض گوهری شگرف و بی همتا از طراز سیاوش دارد،

 گوهری دست نایافتنی، رشک انگیز و بی بدیل.

 

۲

اندیشه در فلسفه اجتماعی سیاوش

ـ بسان هر نعمت اجتماعی دیگر ـ

محصول کار است، محصول کار فکری است.

مغز بر خلاف پندار خیلی ها،

نه چشمه جوشنده اندیشه، بلکه ارگان اندیشیدن است:

به همان سان که زبان، ارگان سخن گفتن است و نه چشمه سخن.

به همان سان که پا، ارگان رفتن است و نه چشمه رفتن.

 

۳

به همین دلیل است که حکیم طوس باید سؤالات سرشته به شکوه و شور سهراب را مورد تأمل قرار دهد.

سؤالات سهراب را باید در کوره ذهن خویش بپزد

 و

پاسخ علمی، منطقی و حقیقی درخور

عرضه دارد.

به عبارت دیگر، فردوسی باید روی اندیشه های سهراب کار فکری عرقریز کند تا محصول کارش ارزش شنیدن داشته باشد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر