۱۴۰۱ آذر ۲۰, یکشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۳۱۶)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل بیستم

اخرین سال های مشترک مارکس و انگلس
 

۱۶

فریدریش انگلس

در سوگ بهترین دوستش نوشت:

«بشریت

به اندازه یک سر کوتاهتر گشت.

به اندازه مهمترین سری که امروزه داشت.

 

جنبش پرولتری

به راه خود ادامه می دهد.

ولی مرجع مرکزی ئی

که

فرانسوی ها،  روس ها، امریکایی ها و آلمانی ها

در لحظات تعیین کننده

برای دریافت رهنمود صریح و واضح و روشن و عاری از تناقض

بدان روی می آوردند،

دیگر نیست.

نابغه ای که می توانست شناخت کامل از قضایا عرضه دارد،

دیگر نیست.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۵، ص ۴۶)

 

 

انگلس و دختران مارکس

به

کارگران آگاه به منافع طبقاتی خود در مقیاس جهانی

 ایمان داشتند.

 

برخی از نمایندگان کارگران

در ۱۷ ماه مارس، وقتی که جنازه کارل مارکس در گورستان هایگیت لندن

در جوار آرامگاه همسرش، به خاک سپرده می شد،

حضور داشتند.

 

لاورا و پل لارفارگ

الئانور مارکس و چالرز لانگه

ویلهلم لیبکنشت و فریدریش لسنر

و

تعدادی از دیگر دوستان

نسبت به مارکس ادای احترام کردند.

 

خود مارکس

تشییع جنازه ساده ای

را

خواسته بود.

 

فریدریش انگلس

زندگی و اثرگذاری دوستش

را

اکتشافات علمی او

را

اعمال انقلابی بی همانند او

را

مورد قدردانی قرار داد

و

سخنانش را با جملات زیر پایان داد:

«رژیم ها

چه خودکامه و چه جمهوری خواه

مارکس را تبعید کردند،

بورژوازی

چه کنسرواتیو (مرتجع، محافظه کار، ضد انقلابی) و چه دموکراتیک افراطی

مارکس

را

لجن مال کردند.

 

مارکس

اما

همه آنها

را

بسان تارهای عنکبوت

کنار زد

و

بی اعتنا

به کار خود ادامه داد

و

فقط

در صورت لزوم

جوابی به آنها داد.

مارکس اکنون مرده است.

میلیون ها تن از همرزمان انقلابی اش

و

میلیون ها تن از کارگران جهان

از کارگان معدن در سیبری تا کارگران اروپا و امریکا

او را دوست داشته اند، مورد تجلیل قرار داده اند و در سوگش گریسته اند.

 

من به جرئت می توانم بگویم

که

مارکس احتمالا مخالفینی داشته است

ولی

دشمن شخصی نداشته است.

نام مارکس و آثار او

قرن های متمادی زنده خواهند بود.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۹، ص ۳۳۶ ـ ۳۳۷)

 

پایان فصل بیستم

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر