۱۴۰۱ آبان ۱۳, جمعه

درنگی در اندیشه ای از گرامشی (۲)

Ist möglicherweise ein Bild von ‎1 Person und ‎Text „‎مجله هفنه‎“‎‎

میم حجری

آن که زنده است 

به راستی 

نمی‌تواند شهروند باشد و موضع‌گیری نکند. 

بی‌تفاوتی کاهلی است. 

انگل‌وارگی است، 

بی‌جربزگی است. 

زندگی نیست

 و

 از این رو ست 

که 

من از بی‌تفاوت‌ها بیزارم.  

گرامشی

 

۱

آن که زنده است 

به راستی 

نمی‌تواند شهروند باشد و موضع‌گیری نکند.

 

گرامشی

چنان وانمود می کند

که

انگار

موضعگیری

کاری مطلقا مفید و مثبت است.

 طبقه حاکمه و عمالش

شب و روز

موضع می گیرند.

هم

موضع نظری

و

هم

موضع عملی.

اگر کسی به رسانه های امپریالیستی نظر اندازد،

متوجه موضعگیری بی امان طبقه حاکمه می شود.

عمال طبقه حاکمه

برای سنکه کشور مربوطه و حتی برای سکنه زمین

نظر می سازند 

و

با هزار فوت و فن و ترفند به خوردشان می دهند.

به همین دلیل بشریت مسخ شده است.

عاجز از خوداندیشی

است

و

کسب و کارش نشخوار طوطی وش لاطائلاتی است که مرتب به خوردش می دهند.

 ضمنا

طبقه حاکمه

موضع عملی مداوم می گیرد

و

هر دگراندیشی را یا با تهدید و تطمیع خاموش و خنثی می سازد

و

یا

ترور می کند.

این بدان معنی است که موضعگیری حتما نباید به نفع بشریت زحمتکش باشد.

 

۲

بی‌تفاوتی کاهلی است.

 ایکاش طبقه حاکمه نسبت به محیط خود بی تفاوت می بود.

کاهل می بود و نه اکتیو.

ضمنا

گرامشی

احتیاط

را

هراس از مخاطره

را

بی تفاوتی می پندارد.

مردم خانه و خانواده دارند 

و

باید

آب و نان لازم را همه روزه به خانه ببرند.

موضع دارند

ولی محتاطند.

چون اهرم های قدرت به دست لاشخور است و به آسانی خوردن آب، گردن می زند.

ساده ترین بی احتیاطی

چه بسا به اخراج از کار و بیکاری منجر می شود

و

مادر و پدر نان آور

جلوی کودکان معصوم خود سرافکنده می مانند.


 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر