هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل شانزدهم
۱۶
«چاوش جامعه نوین»
مارکس
نوشته خود راجع به کمون پاریس
را
با
جملات آتشین زیر
به پایان می رساند:
«پاریس پرولتاریا
به مثابه چاوش شهیر جامعه نوین
جاودانه
جشن گرفته خواهد شد.
شهدای کمون پاریس
در
قلب بزرگ پرولتاریا
دفن خواهند شد.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۷، ص ۳۶۲)
تاریخ
صحت سخن مارکس
را
اثبات کرد.
انقلاب سرخ اکتبر در روسیه،
تسخیر قدرت توسط طبقه کارگر و متحدینش در جمهوری آلمان دموکراتیک
و
در خیلی از کشورهای سوسیالیستی دیگر
تأیید میراث کمونارهای پاریس بوده اند.
ایده ئولوگ های بورژوازی
همچنان و هنوز
در
صدد انکار خصلت طبقاتی کمون پاریس و قانونمندی عام دیکتاتوری پرولتاریا هستند.
حیرت انگیز هم نیست.
چون قدرتمداران امپریالیستی
بیشترین وحشت
را
از
ضرورت دیکتاتوری پرولتاریا در ساختمان جامعه سوسیالیستی دارند.
ضرورتی
که
توسط مارکس و انگلس کشف شده و در پراتیک جامعتی بارها و بارها به محک آزمون خورده و تصدیق شده است.
لنین
در روزهای ماه اوت سال ۱۹۱۷
در مخفیگاه خود در راسلیو در شمال لنینگراد کنونی
ضمن تحریر «دولت و انقلاب» می نویسد:
«کسی که مبارزه طبقاتی را به رسمیت می شناسد،
هنوز مارکسیست نیست.
چنین کسی می تواند در چارچوب تفکر بورژوایی و سیاست بورژوایی مانده باشد.»
لنین
اضافه می کند:
«مارکسیست کسی است که به رسمیت شناسی مبارزه طبقاتی را به برسمیت شناسی دیکتاتوری پرولتاریا گره زند.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۵، ص ۴۲۴)
هم
گذشته
عملا
اثبات کرده است
و
هم
حال حاضر
همه روزه
اثبات می کند
که
فقط اگر طبقه کارگر تحت رهبری حزب رزمنده انقلابی اش
به
تسخیر قدرت نایل آید
به
دفاع از آن بپردازد
و
به
تقویت مستمر آن کمر بربندد،
می تواند
به انجام رسالت تاریخی اش
و
به تضمین صلح نایل آید
و
به
ساختمان جامعه سوسیالیستی و کمونیستی
قادر گردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر