۱۴۰۱ مهر ۱, جمعه

زندگی مارکس و انگلس (۲۶۰)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل شانزدهم 

در رأس کمونارها
ادامه
  

۱۶

«چاوش جامعه نوین»

 

مارکس 

نوشته خود راجع به کمون پاریس

را

با

جملات آتشین زیر

به پایان می رساند:

«پاریس پرولتاریا

به مثابه چاوش شهیر جامعه نوین

جاودانه

جشن گرفته خواهد شد.

شهدای کمون پاریس

در

قلب بزرگ پرولتاریا

دفن خواهند شد.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۷، ص ۳۶۲)

 

تاریخ

صحت سخن مارکس 

را

اثبات کرد.

 

انقلاب سرخ اکتبر در روسیه،

تسخیر قدرت توسط طبقه کارگر و متحدینش در جمهوری آلمان دموکراتیک

و

در خیلی از کشورهای سوسیالیستی  دیگر

تأیید میراث کمونارهای پاریس بوده اند.

 

ایده ئولوگ های بورژوازی

همچنان و هنوز

در

صدد انکار خصلت طبقاتی  کمون پاریس و قانونمندی عام دیکتاتوری پرولتاریا هستند.

 

حیرت انگیز هم نیست.

 

چون قدرتمداران امپریالیستی

بیشترین وحشت

را

از

ضرورت دیکتاتوری پرولتاریا در ساختمان جامعه سوسیالیستی دارند.

ضرورتی

 که

 توسط مارکس و انگلس کشف شده و در پراتیک جامعتی بارها و بارها به محک آزمون خورده و تصدیق شده است.

 

لنین

 در روزهای ماه اوت سال ۱۹۱۷

در مخفیگاه خود در راسلیو در شمال لنینگراد کنونی

ضمن تحریر «دولت و انقلاب» می نویسد:

«کسی که مبارزه طبقاتی را به رسمیت می شناسد،

هنوز مارکسیست نیست.

چنین کسی می تواند در چارچوب تفکر بورژوایی و سیاست بورژوایی مانده باشد.»

 

لنین

اضافه می کند:

«مارکسیست کسی است که به رسمیت شناسی مبارزه طبقاتی را به برسمیت شناسی دیکتاتوری پرولتاریا گره زند.»

(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۵، ص ۴۲۴)

 

هم

گذشته

 عملا

 اثبات کرده است

و

هم

حال حاضر

همه روزه

اثبات می کند

که

فقط اگر طبقه کارگر  تحت رهبری حزب رزمنده انقلابی اش

به

تسخیر قدرت نایل آید

به

دفاع از آن بپردازد

و

به

تقویت مستمر آن کمر بربندد،

می تواند

به انجام رسالت تاریخی اش  

و

به تضمین صلح نایل آید

و

به

ساختمان جامعه سوسیالیستی و کمونیستی

قادر گردد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر