میم حجری
لامصب
حداقل بیت مربوطه را بنویس که کامل باشد
و
خواننده
چیزی دریابد و در (گوهر) یابد.
من در بیان وصف تو حیران بماندهام
حدی است حسن را و تو از حد گذشتهای
سعدی
معنی تحت اللفظی:
توصیف زیبایی تو محال است
چون زیبایی تو فراتر از حد است.
حد
مرز و سرحد کمیت و کیفیت
است.
تغییرات کمی
به محض رسیدن به حد عینی
متوقف می شوند و چیز مربوطه تحول کیفی می یابد:
میمون
آدم می شود.
آب مایع
بخار می شود.
سنگ
آب می شود.
آب
یخ می شود.
حد
یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفه مارکسیستی
است.
سعدی
مارکس قرون وسطی شرق
بوده است.
مارکس
اگر فارسی فرا می گرفت و با فلسفه سعدی آشنا می شد
برای زیارت قبر سعدی
پا برهنه از انگلستان به شیراز می رفت.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر