هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۱
· تئوری نخبگان، یک تئوری بورژوایی است که بنا بر آن، توده های خلق و زحمتکشان لیاقت داشتن هیچ نوعی از کار خلاق را ندارند.
۲
· بنا بر تئوری نخبگان، توده های خلق و زحمتکشان، مشتی بی اراده اند و به آسانی می توان آنها را فریب داد.
۳
· بنا بر تئوری نخبگان، توده های خلق و زحمتکشان، نیروی مستقل تاریخ سازی نیستند.
۴
· بنا بر تئوری توده های خلق و زحمتکشان به رهبری نخبگان احتیاج دارند.
۵
· آماج تئوری نخبگان این است که توسعه جامعتی را نتیجه کار قشر رهبری قلمداد کند و جایگاه ممتاز آن قشر و سلطه آنان بر توده های خلق را از کیفیت های خاص به اصطلاح اجتماعی، بیولوژیکی، فکری و اخلاقی این قشر استخراج کند.
۶
· اصل نخبه و توده که تئوری نخبگان مورد استفاده قرار می دهد، مبتنی بر معاییر سوبژکتیو است.
(دیالک تیک توده و نخبه
یکی از فرم های بسط و تعمیم دیالک تیک جزء و کل (ماتریالیسم دیالک تیکی) و دیالک تیک فرد و جامعه، شخصیت و تاریخ، شخصیت و توده (ماتریالیسم تاریخی)
است.
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک، از آن کل، جامعه، تاریخ و توده است.
تئوری نخبگان
دو بلا بر سر دیالک تیک توده و نخبه در می آورد:
۱
آن را به دوئالیسم توده و نخبه مبدل می سازد.
آن سان که نخبه همه کاره تلقی می شود و توده هیچکاره و هیچ واره.
۲
این دیالک تیک را وارونه می سازد.
آن سان که نقش تعیین کننده از آن نخبه تلقی می شود و توده به گله گاو و گوسفند شباهت کسب می کند.
همین جنبه تئوری فاشیستی نخبگان
را
استالینیسم
هم
نمایندگی می کند.
مترجم)
۷
· تئوری نخبگان منکر وجود قوانین عینی جامعتی است.
۸
· تئوری نخبگان منکر تقدم وجود جامعتی بر شعور جامعتی است.
(این به دو معنی زیر است:
۱
جهان بینی تئوری نخبگان
ایدئالیستی
است.
۲
تئوری نخبگان
مبتنی بر طرز تفکر سوبژکتیویستی است.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر