هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل پانزدهم
هموارسازی راه تشکیل حزب ایزناخ (ایزه ناخ)
۱۶
مارکس
در اعتماد به این موضعگیری های نیروبخش انترناسیونالیسم پرولتری
با فراخوان زیر موضع گرفت:
«در حالیکه فرانسه رسمی و آلمان رسمی
وارد جنگ برادرکشی می شوند،
کارگران فرانسه و آلمان
به همدیگر پیام صلح و دوستی می فرستند.
این حقیقت امر یگانه بی نظیر در تاریخ،
چشم اندازی به آینده روشنی می گشاید.
این اثبات می کند
که
بر خلاف جوامع قدیم با ذلت اقتصادی شان و با جنون سیاسی شان،
جامعه نوینی در حال پدید آمدن است.
جامعه ای که اصل بین المللی اش
را
صلح
تشکیل خواهد داد.
برای اینکه همه ملل جهان تحت اصل واحدی به نام کار قرار خواهند داشت.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۷، ص ۷)
مارکس و انگلس
در پیروزی پروس و دول آلمان متحد با پروس
کمترین تردیدی نداشتند.
مارکس و انگلس
با نگرانی کامل شاهد آن بودند که میلیتاریست ها (پیروان نظامیگری) و بورژوازی غره از موفقیت ارتش های پروسی و آلمانی
چه بی شرمانه
منطقه الزاس ـ لوترینگن با معدن ذغال سنگ و سنگ آهن
را
تسخیر می کنند.
مراجعه کنید
به
میلیتاریسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3332
وقتی که رفقای رهبری حزب ایزناخ به شورای رهبری انترناسیونال روی آوردند و راه چاره را جویا شدند،
مارکس
ضمن دادن اخطار
نوشت:
«ضمیمه کردن طرحریزی شده ی استان های فرانسوی الزاس و لوترینگن،
مانع برقراری هر صلح اصیلی میان فرانسه و آلمان خواهد گشت
و
مطمئن ترین وسیله برای ابدیت بخشیدن به دسپوتیسم (خودکامگی) نظامی در آلمان واحد خواهد بود.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۷، ص ۲۶۸)
و
نه فقط این.
«کسی که از جار و جنجال حی و حاضر بیهوش نگشته و در بیهوش سازی خلق المان ذینفع نیست،
باید دریابد
که
جنگ ۱۸۷۰
بالضروره
(جبرا)
جنگ میان روسیه و آلمان را در دامان خود دارد.
به همان سان که جنگ ۱۸۶۶،
جنگ ۱۸۷۰ را در دامان خود داشته است.
اگر الزاس و لوترینگن را تسخیر کنند،
آنگاه فرانسه با روسیه
به
جنگ بر ضد آلمان برخواهند خاست.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۱۴۰)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر