جنبه تئوریک
بینش ماتریالیستی تاریخ
از این حکم حرکت میکند
که
تولید و در تعاقب آن مبادله فرآورده های آن
شالوده همه نظام های اجتماعی است.
و اینکه در هر جامعه ای که تدریجأ پدیدار میشود محصولات و همراه با آن تقسیم بندی اجتماعی به طبقات و رسته ها بر این مبتنی است که چه و چگونه تولیده شده و محصول به چه نحو مبادله میشود.
بر این اساس علت العلل کلیه تغییرات اجتماعی و دگرگونی های سیاسی را نباید در مخیله انسانها و در احاطه فزآینده آنان نسبت به حقیقت ابدی و عدالت،
بلکه در تغییرات شیوه تولید و مبادله جستجو کرد.
۱
بینش ماتریالیستی تاریخ
در ادبیات مارکسیستی وجود ندارد.
این ترجمه نادرستی است.
منظور انگلس
تز موسوم به «درک ماتریالیستی تاریخ» است.
در مقابل این درک و یا استنباط ( Auffassung) از تاریخ
درک ایدئآلیستی تاریخ
قرار دارد.
ایندو از مفاهیم مهم ماتریالیسم تاریخی اند
که ما ترجمه و منتشر کرده ایم.
۲
رسته
از واژه های من در آوردی روشنفکران بی اعتنا به ادبیات مارکسیستی ست:
اقشار اجتماعی
مصطلح است و دقیقتر است:
هر طبقه اجتماعی حاوی اقشار اجتماعی مختلفی است.
۳
تولید و در تعاقب آن مبادله فرآورده های آن شالوده همه نظام های اجتماعی است
این جمله دقیق و درست نیست و به احتمال قوی
غلط ترجمه شده است.
شکی نیست که موجودات زنده قبل از ارضای بقیه حوایج خود،
باید
حوایج حیاتی شان
را
(خوراک و پوشاک و مسکن و بهداشت را)
رفع کنند.
این
ولی
ربطی به شالوده همه نظام ها بودن تولید
ندارد.
این به معنی توضیح اقتصادی ـ سیاسی تاریخ است
که از بنیاد غلط است.
پایه و شالوده و زیربنای اقتصادی هر جامعه
را
نه
تولید
بلکه مناسبات تولیدی
تشکیل می دهند
و
در
قلب مناسبات تولیدی
فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید
قرار دارد.
ما با دیالک تیک سه عضوی زیر در تز درک ماتریاتیستی تاریخ سر و کار داریم:
دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی و یا زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی
مراجعه کنید
به
ماتریایلسم دیالک تیکی و تاریخی
اگر دقت کنید در ادبیات مارکسیستی
اقتصادی با دو مفهوم مختلف و متفاوت تبیین می یابد:
ökonomische
wirtschaftliche
اولی
مفهومی فلسفی
(از مفاهیم ماتریالیسم تاریخی)
و
دومی
مفهومی اقتصادی ـ سیاسی
است
یعنی مفهومی علمی است.
۴
علت العلل کلیه تغییرات اجتماعی و دگرگونی های سیاسی را نباید در مخیله انسانها و در احاطه فزآینده آنان نسبت به حقیقت ابدی و عدالت،
بلکه در تغییرات شیوه تولید و مبادله جستجو کرد.
این جمله انگلس هم عاری از ایراد نیست.
شیوه تولید
نیز
از مفاهیم مهم ماتریالیسم تاریخی
است.
یعنی مفهومی فلسفی است و نه مفهومی اقتصادی ـ سیاسی (علمی)
شیوه تولید
را
نباید تحت اللفظی معنی کرد.
شیوه تولید
یعنی
وحدت نیروهای مولده با مناسبات تولیدی
مراجعه کنید
به
نیروهای مولده،
مناسبات تولیدی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر