هانی شافت
آنتی فاشیست شهیدی از هلند
میم حجری
۲۶۹۷
پوتین می خواهد
اکراین را نازی زدایی کند.
حریف آلمانی
کار هر خر نیست، خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و مرد کهن.
کسب و کار شبانه روزی دار و دسته پوتین و پالان
تماشای فیلم سخنرانی های عادولف هیتلر
است.
فریب ولادیمیر نامیدن خود
توسط پالان و پوتین
را
نباید خورد.
۲۶۹۸
دانش از کجا می آید؟
مثال:
آب در فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش می آید.
این معرفت و یا شناخت از کجا آمده است؟
۲۶۹۹
وزیر اقتصاد امپریالیسم آلمان در جست و جوی منابع جایگزین گاز به قطر رفته است.
آره.
دنبال نفت و گاز فروش های دموکرات تر از پوتین می گردند.
بگو برود به جماران
۲۷۰۰
در عصر یاجوج و ماجوج تنها چیزی که برای بی همه چیزان جهان باقی مانده است، سکس است و بس.
جیگر پوتین را هم با خانواده اش در قصر مجللش در سوئیس
تحریم کرده اند تا در حسرت جانان بمیرد
۲۷۰۱
یلسین و پوتین از خدا می خواستند که عضو ناتو شوند.
چرا عضوش نکردند؟
۲۷۰۲
قاچاق و استثمار انسان
زنان پناهنده از اوکراین:
کمبود اطلاعات صحیح از طرف سازمانهای دولتی و در نتیجه، "کمک"های مشکوک و افتادن در دام ارگانهای بردگی جنسی!
نوشته آننوشکا اکهارت
زنان خسته پس از یک سفر طولانی از اتوبوس و قطار پیاده می شوند. آنها از اوکراین فرار کردند. وقتی به ایستگاه مرکزی برلین می رسند، داوطلبان کمکهای اولیه از آنها استقبال می کنند. به انها تنقلات و نوشیدنی ارائه می شود. کسانی که هیچ اقوام یا آشنایی در برلین ندارند که بتوانند با آنها بمانند به جایی برای خوابیدن نیاز دارند. سازمان های دولتی سرشان شلوغ است ، حامیان خصوصی مردم را به خانه هایشان می برند. برخی از افرادی که حمایت خود را ارائه می کنند به دلایل نوع دوستانه این کار را انجام نمی دهند، بلکه می خواهند پاسپورت کسانی را که وارد می شوند، از انها بگیرند و بعد از آنها سوء استفاده کنند، مجبور به انجام کارهای جنسی کنند و یا آنها را بفروشند.
سه روزنامه و مجله آلمانی(Emma spiegel rundfunk) در روزهای اخیر در مورد دلالان و قاچاقچیان انسان گزارش داده اند که ممکن است سعی کنند زنان فراری از اوکراین را مجبور به انجام بردگی جنسی کنند.
شکی نیست که زنان، تراجنسیتی ها، کودکان و افراد به حاشیه رانده شده به دلایل نژادپرستانه در موقعیت های پناهندگی آسیب پذیرتری هستند و باید از هر نوع استثمار محافظت شوند. در واقع، از آغاز مارس 2022، ستاد پلیس فدرال در برلین تعدادی از موارد را در محدوده دو رقمی پایین ثبت کرده است که در آنها "پیشنهادهای مشکوک مسکن توسط مردان به زنان" در ایستگاه مرکزی برلین ارائه شده است. آنها روز پنجشنبه به شبکه رسانه ای "junge welt اعلام کردند. هیچ ارجاعی از نظر آماری ثبت نمی شود.
سوفیا ویرشینگ، مدیر عامل گروه هماهنگی سراسری علیه قاچاق انسان (Kok e.V.) روز چهارشنبه به jW گفت که نگرانی در مورد سوء استفاده از وضعیت اسفناک پناهندگان از اوکراین موجه است. به عنوان مثال، در برلین، یک هفته پیش، داوطلبان توجه خود را به این واقعیت جلب کردند که وضعیت در ایستگاه اصلی قطار، از جمله موارد دیگر، بسیار گیج کننده بود. پول نیز ارائه می شود.
ویرشینگ تأیید کرد که مراکز مشاوره تخصصی برای قربانیان قاچاق انسان این نگرانی را دارند، زیرا آنها از رویه خود از وضعیت بحرانی افراد آسیب پذیر به ویژه آگاهند.
۲۷۰۳
تار و پود هستی از ذرات تا کاینات
قانونمند است.
آنارشی و خر تو خر
در بین نیست.
۱۴۰۰ سال قبل
بهتر از قرآن نمی شد این قانونمندی یونیورسال هستی را تبیین داشت.
ادیان را نباید دستکم گرفت.
دین فرمی از شعور است
و
تدین بهتر از بیشعوری است.
۲۷۰۴
آدم زدایی اوکراین
مدیر منطقه‌ای یونیسف برای اروپا و آسیای میانه در بیانیه‌ای اعلام کرد:
جنگ اوکراین باعث بی‌خانمانی گسترده و موجی از آوارگی شده و این شرایط قاچاق انسان و بحران جدی برای حفاظت از کودکان را در پی داشته است.
یونیسف همچنین اعلام کرد، در بازه ۲۴ فوریه تا ۱۷ مارس ۲۰۲۲، بیش از ۵۰۰ کودک بدون همراه از اوکراین به رومانی شناسایی شده‌اند اما تعداد کودکان بدون همراه که به دلیل جنگ اوکراین گریخته‌اند، بیش از اینهاست. سازمان ملل نیز گفته که بیش از سه میلیون تن در مجموع در ۲۰ روز گذشته از اوکراین فرار کرده‌اند.
یونیسف همچنین گزارش کرد، کودکان جدا افتاده به ویژه در معرض سوءاستفاده و قاچاق قرار دارند.
در مطالعه اخیر انجام شده توسط یونیسف و گروه هماهنگی بین سازمانی مبارزه با قاچاق آمده است که ۲۸ درصد از قربانیان شناسایی شده قاچاق جهانی را کودکان تشکیل می‌دهند.
۲۷۰۵
کمونیست درهرزمان ومکانی جستجوگر زیبایی است
کاوه
کمونیست درهرزمان ومکانی جستجوگر زیبایی است؟
چرا و به چه دلیل به این نظر می رسید؟
کمونیسم چیست؟
ما زندگی مارکس و انگلس را و ضمنا معنی کمونیسم را ترجمه و منتشر می کنیم. چرا نمی خوانید؟
۲۷۰۶
نه.
آزادی ویا اختیار یک مفهوم فلسفی است و مثل همه مفاهیم تعریف استاندارد دارد.
حافظ و آخوندها هم می دانند.
ضمنا هگل و فویرباخ اخرین فیلسوفان بورژوازی مترقی آغازین اند.
۲۷۰۷
آدما رو وقتی دورشون شلوغه بشناس آخرشبا که همه تنهان ودلتنگ
سارا
مهم ترین دستاورد نظام سرمایه داری
در
جمکران
ایمان خلایق به ایندیویدوئالیسم (فردگرایی)
است.
معیار شناخت آدمها برای سارا در این سخن
اعتنا و بی اعتنایی انها به شخص شخیص سارا ست
این بدان معنی است که خود آدمها مهم نیستند.
۲۷۰۸
آدم از دلتنگى خسته مى شود؟
بله خسته مى شود
اگر نتواند آن را به زبان بياورد...
ایلهان برک
اولا
دلتنگی موجب کلافگی آدم می شود و نه موجب خستگی اش.
ثانیا
خستگی پیامد کار مادی و یا فکری است و نه پیامد دلتنگی
ثالثا
تبیین فکری و هنری دلتنگی
به ارضای دیگرگونه نیازی منجر می شود که مسبب دلتنگی است
رابعا
تبیین یکی از وسایل متنوع ارضا ست و نوعی کار است که حلال مشکلات است
۲۷۰۹
میل من سویِ وصال و قصد او سویِ فراق
تَرکِ کامِ خود گرفتم تا برآید کامِ دوست
حافظ
رابطه عاشق با معشوق
مثل رابطه گدا با توانگر است
و
توانگر
قاعدتا و طبیعتا
منزجر از گدا ست.
معشوق
خودش
عاشق کسی دیگر است
و
در جست و جوی معشوق خویش است.
بدبختی عاشق
و
بی دورنمایی عشق
همین جا ست
۲۷۱۰
براى کسى که ریشه داره، شاخ و برگ مهم نیست
روژینا
درختی که ریشه داشته باشد و شاخ و برگ نداشته باشد
مثل کسی است که نه دماغی دارد و نه دهنی و نه دستی و پایی
تا چیزی بجوید و بیابد و بنوشد و بخورد و بمکد.
ضمنا
ریشه آدمیان چیست؟
۲۷۱۱
دین داری فرمی از جهان بینی ست برای عوام.
مش بهرام پرمدعا
دین
فرمی از یک جهان بینی است
و
نه
دینداری.
جهان بینی چیست؟
دین به کدام جهان بینی تعلق دارد؟
جهان بینی خود مش بهرام چیست؟
۲۷۱۲
به عوض تفکر نشخوار
۲۷۱۳
من و جیل
بهترین آرزوها را برای تمامی کسانی که نوروز را در ایالات متحده و سراسر جهان جشن می‌گیرند، از جمله مردم ایران و سراسر خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوبی، قفقاز و سراسر اروپا، داریم و برپاکردن هفت‌سین در کاخ سفید نماد امیدهایمان برای سال نو فارسی زبانان است.
من و جیل؟
به جو بگو:
داداش
در جهان متمدن
معمولا
اسم زنان
را
قبل از اسم نران
بر زبان می رانند
و
به
زنان
قبل از نران
دست می دهند.
همه جا
سخن رانان
سخنرانی خود را با خانم ها و آقایان آغاز می کنند
با
دامن و هرن
با
مادام و موسیو.
مش دونالد چه کم از جو داشته است؟
۲۷۱۴
نه.
حزب کمونیست آلمان
کا پ د
حزبی از سر تا پا فلسفی بوده است.
ما ۲۰ سال است که جرعه ای از دریای تئوریکی این حزب بی همتا را ترجمه و منتشر می کنیم
و برای دهها هزار مؤلف زحمتکش شب و روز دعا می کنیم.
۲۷۱۵
حریفی
برای پرهیز از برجسته سازی خویشتن
اسم خود را در لیست اسامی
ریزتر از بقیه
می نوشت.
بعد
متوجه شد
که بدین طریق
بیشتر جلب توجه می کند.
وقتی کسی تصمیم به نادیده گرفتن همنوعی می گیرد
عینا و عملا
او را بیشتر در نظر می گیرد و نه کمتر.
ضمنا
حواس انسانی
خودمختارند
و
خودمختارانه
همه چیز دور و بر را
منعکس می کنند
و به ساز کسی نمی رقصند.
دو زاری آدم ها در این زمینه در عالم خواب می افتد.
آنگاه آدم ها به حقایقی پی می برند که در عالم بیداری پی نبرده اند.
روح آدمی را نباید دستکم گرفت
۲۷۱۶
کسی سراغ شما را نمی‌گيرد، مگر آنکه دلتنگ شما باشد و کسی دلتنگ شما نمی‌شود مگر آنکه متوجه جای خالی بعد از شما باشد.
پیشیکا
به زبان عام تر
کسی سراغ کسی را می گیرد که محتاجش باشد.
بی نیازی از کسی
همان
و
بی اعتنایی به او
همان
موتور تلاش و تکاپو و تقلای آدمی
نیاز مادی و روحی و غریزی است
۲۷۱۷
اون تیکه‌ی مستی که همه رو دوست داری، دنیا باید روی همونجا فریز بشه.
آرام
آره.
فقط در عالم مستی
می توان همه را دوست داشت
و
نه در عالم هستی.
تفاوت کودکان با سالمندان همین است.
۲۷۱۸
به‌نظرم خیلیا فقط به خاطر یه‌نفر زنده‌ن.
یعنی وقتی غم دنیا میریزه تو دلشون و دنبال دلیل واسه زندگی می‌گردن، ته دلشون میگن «هنوز فلانی هستا»
محمود درویش این موضوع رو قشنگ گفته:
هربار که نگاهت میکنم
جمله‌ای آشنا به ذهنم می‌رسد
«در این سرزمین هنوز چیزی هست که ارزش زندگی کردن دارد»
متانویا
روبرت د نیرو
هم
در فیلمی
همین حرف را زده است:
به بهانه دختری که دوستش داشته
سال ها زندان کشیده است.
وقتی بیرون می آید می بیند که
حریفه
زن رفیقش شده است
و
حریفه را در ماشینش جلوی چشمان راننده شخصی اش
به زور
مورد تجاوز جنسی قرار می دهد.
این امید ها
الکی و خرکی و سوبژکتیوند و ارزشی ندارند.
نوعی خودفریبی و دلخوشی دلبخواهی اند
۲۷۱۹
توهین و تهمت و تحقیر همنوع
نشانه نادانی است
۲۷۲۰
دلتنگی مربوط به دل است
چیزی نیست که بخواهید با دلایل ذهنی خودتان آنرا توجیه کنید
زهرا
منظور از دل چیست؟
دلتنگی = نیاز به دیدار کسی
اگر نیاز نباشد
کسی دلش برای کسی تنگ نمی شود.
این نیاز می تواند مادی و فکری و عاطفی و غریزی و غیره باشد.
نیاز برای ما
مثل لکوموتیو برای قطار است.
می کشدمان و می بردمان.
۲۷۲۱
از افکارتان خوشم می آید.
متانویا
افکار
صاحب ندارند.
واژه اندیشمند
واژه ای توخالی و بی معنی است.
مثال:
سیب میوه ای خوردنی است.
این اندیشه ای است.
صاحب این اندیشه کیست؟
افکار
و
حتی اکتشافات و اختراعات
متعلق به بشریت زحمتکش اند و نه به این و آن.
کلمه ای از حرف های ما
از آن ما نیست.
فریب ذکر نکردن منابع افکار را نباید خورد
۲۷۲۲
اساساّ نمی دانم خلقت چیست،
چی هدفی دارد،
حقیقت این ماجرا چیست،
من کیستم ، و اینجا چی میکنم؟
رضا
مولانا هم همین حرف شما را زده است:
از کجا امده ام
آمدنم بهر چه بود؟
مولانا
اما
ادعای علمی قبلی خود را فراموش کرده است:
از جمادی مردم و نامی شدم
از نما مردم به حیوان سر زدم
مرده از حیوانی و آدم شدم
حلقتی در بین نیست.
توسعه و تکاملی لایتناهی در بین است.
توسعه و تکاملی که مدیون کاریم.
اگر نیای میمونی ما
مجبور به کار نشده بود،
ما
همچنان و هنوز
میمون بودیم.
۲۷۲۳
من بزرگترین نیروی محرکه ام برای تلاش و ادامه و حرکت و جستجو ملودی است.
پس شاید این که این امید کاملا سوبژکتیو است
درست نباشه
مهلا
نه.
سوبژکتیو محض نیست.
دیالک تیکی است:
یعنی اوبژکتیو ـ سوبژکتیو است.
عشق مولد به مولود
مثلا عشق آّهنگر به آهن، نجار به میز و صندلی، شاعر به شعرش و خیاط به لباسی که دوخته
اصیل ترین و عمیق ترین عشق است
ولی
مثل هر عشق دیگر
یک طرفه است.
کودک
طبیعتا و غریزتا
نافی مادر و پدر
است.
در قرآن هم از این دیالک تیک سخن رفته است:
زنان و فرزندان تان
دشمنان تان هستند.
ای بسا فزرندان
که
مادر و پدر خود را به عنوان کلفت و نوکر پدر و مادر کذایی خود معرفی می کنند و از همراهی با انان احساس شرم می کنند
البته
وقتی خودشان بچه دار شدند
همین بلا بر سر خودشان می آید.
میان فرزند و توله و جوجه و پیله و جوانه با انسان و حیوان و پرنده و پروانه و درخت
رابطه دیالک تیکی پیوست و گسست
برقرار است:
فرزند و توله و جوجه و پیله و جوانه
جنبه های مثبت و حیاتمند مادر و پدر خود
را
حفظ می کنند و تکامل می بخشند
(پیوست نسل ها)
و
جنبه های منفی و کهنه و مزاحم آنان
را
نقد و نفی و حذف می کنند
(گسست نسل ها)
به همین دلیل
نسل نو بهتر از نسل کهنه می گردد.
بهتر هم همین است.
و گرنه هستی به گنداب مبدل می شد.
دلیل قوت عشق مادر و پدر به فرزند
ضمنا
این است که اندو در فززند
ماهیت خلاق خود
را
عامل بقای خود را
و
معنای وجود خود را
می بینند
و
لذت می برند
ملودی و مهلا هم به این اثر هنری مشترک خود عشق می ورزند.
اگر کسی اهانتی بدان کند
خشم که سهل است، چه بسا جنون می گیرند.
۲۷۲۴
زنان کمترین تفاوتی با نران ندارند.
اگر کسی شک داشت برود به ابوقریب و ایمان بیاورد به برابر زنان و نران
۲۷۲۵
عشق جریانی ضدعقلی است.
مولد هرگز مولود خود را معیوب نمی داند.
ما در کلاس ۵ ابتدایی متوجه این عشق ضد عقلی شدیم.
همکلاسی فرصت طلب مان به مدیر گفت که ما فرزندش را زده ایم.
هنوز هم عذاب ترکه های مدیر را در کف دستان مان احساس می کنیم
۲۷۲۶
ناتو بزرگترین خطر برای صلح جهانی است!
برای صلح باید این بازوی مخوف امپریالیسم آمریکا را نابود کرد.
اکنون شعار انحلال ناتو شعار مبرم همه صلحدوستان جهان است.
۲۷۲۷
حوریه
آزمایشگاه های مخوف آمريکا در جمهوری های شوروی سابق
در مورد تأسیس آزمایشگاه‌های بیولوژیکی نظامی توسط وزارت دفاع ایالات متحدۀ آمریکا در جمهوری‌های شوروی سابق، دو نظر متفاوت وجود دارد.
نظر نخست: پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده اولاً، نگران شرایط نگهداری پاتوژن‌ها بود و ثانیاً، احتمال حملۀ بیولوژیکی به آمریکا را منتفی نمی‌دانست. به همین دلیل، دهها و صدها میلیون دلار آمریکا در آزمایشگاه‌های بیولوژیکی در ارمنستان، آذربایجان، قرقیزستان، قزاقستان، گرجستان، ازبکستان، مولداوی، اوکراین سرمایه‌گذاری می‌کند - آمریکایی‌ها می‌گویند، گونه‌های خطرناک میکروارگانیسم‌ها می‌توانند به محیط زیست نشت کنند.
با این درک، اما توضیح نمی‌دهند که مثلاً ارمنستان یا ازبکستان چگونه می‌توانند حملۀ بیولوژیکی به ایالات متحدۀ آمریکا سازمان دهند. و چرا بیشتر آزمایشگاه‌ها در شهرهای بزرگ با تراکم جمعیت بالا یا نزدیک به آنها قرار دارند. پس، اگر خطر نشت عوامل بیماری‌زا وجود دارد، منطقی‌تر است، به منظور جلوگیری از احتمال اپیدمی، چنین تأسیساتی حداقل در یک منطقۀ بیابانی ساخته شود. علاوه بر این، دخالت پنتاگون در پروژه «کاهش تهدید»، این ظن قوی را تقویت می‌کند که فعالیت‌های آزمایشگاه‌های مرجع، دارای کاربرد دوگانه است. نظر دوم چنین است: برنامه‌های بیولوژیکی آمریکا در قلمرو جمهوری‌های پس از شوروی، یکی از راه‌ها برای دور زدن کنوانسیون ١٩٧٢ دایر بر ممنوعیت توسعه، تولید و ذخیره‌سازی سلاح‌های باکتریولوژیکی (بیولوژیکی) و سمی و انهدام آنها است .
در ازبکستان، نخستین آزمایشگاه مرجع ملی در سال ٢٠٠٧ در تاشکند، در سال ٢٠١١، دو مورد دیگر- در اندیجان و فرغانه و در سال ٢٠١۶- در اورگنچ (آزمایشگاه تشخیصی منطقه‌ای خوارزم) افتتاح شد. همۀ آنها با پول آژانس کاهش تهدیدات دفاعی- شعبۀ وزارت دفاع ایالات متحدۀ آمریکا ساخته شدند. شبکۀ آزمایشگاه‌ها در ازبکستان بسیار گسترده‌تر است. شبکۀ آزمایشگاه‌های بیولوژیکی در استان‌های بخارا و سرخاندریا، کاراکالپاکستان و سمرقند و تاشکند وجود دارد. با این حال، اطلاعات کمی در مورد آنها در دست است. فعالیت‌های آنها طی سال‌ها از عموم پنهان مانده است.
در ماه اوت ٢٠١١، یک بیماری ناشناخته به طور «ناگهانی» در منطقۀ تاشکند شیوع پیدا کرد که به لحاظ علامتی بسیار شبیه به وبا بود. اگرچه فقط در روز ٣١ اوت ٧٠ بیمار در بیمارستان شهر یانگؤل بستری شد، اما پزشکان در مورد این وضعیت اظهار نظر نکردند. «برخی از بیماران را در شرایط وخیم، در حالیکه به دلیل افت شدید فشار خون قادر به نفس کشیدن نبودند، به بیمارستان آوردند. پزشکان روی پله‌ها، در راهروها، نزدیک آمبولانس‌ها با عجله به سمت آنها می‌دویدند، بلافاصله به آنها تنفس مصنوعی دادند. دهان خود را با روپوش پوشاندند و به آنها جان دمیدند». پزشکان به شرط ناشناس ماندن در این باره سخن گفتند. بدین سان، اطلاعات در مورد اپیدمی محلی تا حد امکان محدود ماند.
وزارت دفاع ایالات متحده «شبکه‌های بیولوژیکی» خود را در تمام جمهوری‌های شوروی سابق (نه تنها در اوکراین یا آذربایجان)، با طرح یکسان راه‌اندازی کرده است: تأسیسات میدانی برای پایش بیولوژیکی نیز در حال راه‌اندازی هستند. و همۀ این‌ها در هاله‌ای از رمز و راز باقی می‌مانند. به عنوان مثال، در اوکراین که پر از آزمایشگاه‌های بیولوژیکی نظامی است و از شیوع جدی‌ترین بیماری‌ها در انسان و حیوانات جان سالم به در برده، یافتن تحقیقات در مورد تهدیدات بیولوژیکی در مطبوعات غیرممکن است (تنها رسوایی ساخت یک آزمایشگاه بیولوژیکی در نزدیکی خارکیف، در مرفا، پس از آن که اعتراضات ساکنان آغاز شد، در رسانه‌های جمعی بازتاب یافت؛ الباقی، همه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اگرچه طاعون آفریقایی بطور مرتب جمعیت خوک‌ها را از بین می‌برد، آنفولانزای پرندگان صادرات مرغ را به صفر رسانده و جان و سلامت شهروندان اوکراینی دائماً توسط ویروس‌های شناخته و «ناشناخته» از بین می‌رود و همۀ این‌ها در حالی رخ می‌دهد که آزمایشگاه‌های بیولوژیکی و مؤسسات میدانی ایالات متحده (آخری بر پایۀ تخریب مرکز بهداشتی- اپیدمیولوژی) در این جمهوری فعالیت می‌کنند که ظاهراً برای «کاهش تهدیدات بیولوژیکی» طراحی شده‌اند!
البته، تصور اینکه آزمایشگاه‌هایی با هدف ایجاد سلاح‌های بیولوژیکی می‌توانند در کشورهای عضو پیمان امنیت جمعی نیز وجود داشته باشند، دشوار است. با این حال، ایالات متحده در این مورد سختگیری نمی‌کند.
با توجه به دشواری شناسایی منبع آلودگی بیولوژیکی، همیشه می‌توان اپیدمی را به پرندگان مهاجر، حیوانات وحشی، حشرات یا آب کثیف نسبت داد. و با روی کار آمدن دولت‌های دیگر، هدف دوگانه شبکه‌های زیست‌شناسی از قبل ایجاد شده ممکن است مفید واقع شود (بعنوان مثال، کودتای ٢٠١۴ در اوکراین و تلاش‌های مکرر برای بر هم زدن وضعیت ارمنستان و قزاقستان).
آمریکایی‌ها حدود ١٣٠ میلیون دلار به پروژۀ آزمایشگاه مرجع مرکزی (CRL) آلماتا در قزاقستان اختصاص دادند. همانطور که مدیر سابق مرکز علمی قرنطینه و عفونت‌های مشترک بین انسان و دام قزاقستان تصریح می‌کند، آزمایشگاه مرجع مرکزی بر اساس همان مرکز ظاهراً با یک هدف نجیب- بمنظور «هشدار [تهدیدهای بیولوژیکی] به آمریکای دور ساخته شد».
آزمایشگاه بیولوژیکی در آلماتا یک «منبع اطلاعاتی و تحلیلی» راهبردی، «یک پایگاه تحقیقاتی بزرگ» نامیده می‌شود. این ساختمان ۴ طبقۀ مقاوم در برابر زلزله به امنیت چند سطحی مجهز است. این نوع آزمایشگاه ناظر بر «کاهش تهدیدات بیولوژیکی» نه تنها در قزاقستان، بلکه در «کل منطقه» متمرکز است. در ویدئویی که به راه‌اندازی آن اختصاص یافته، وظیفۀ آزمایشگاه مرجع مرکزی آلماتا اینگونه تعریف می‌شود. پنج آزمایشگاه بیولوژیکی دیگر توسط ایالات متحده آمریکا در قزاقستان وابسته به مراکز علمی این جمهوری ایجاد شده است.
مأموریت صلح‌آمیز آزمایشگاه‌های مرجع مدت‌هاست که در سطح رسمی در ارمنستان مورد بحث قرار گرفته است. در اینجا، در سال‌های ٢٠١۶-٢٠١٧، یک شبکۀ بیولوژیکی نظامی با مراکزیت ایروان، گیومری، ایجوان و سه منطقه – لوری، گغارکونیک و سیونیک راه‌اندازی شد.
در سال ٢٠٠٢، گرجستان یک توافق‌نامۀ خاص با وزارت دفاع ایالات متحده با یک عنوان مبهم: «در بارۀ همکاری در حوزۀ فن‌آوری‌ها و عوامل بیماری‌زای مرتبط با توسعۀ سلاح های‌بیولوژیکی و عدم اشاعه اطلاعات در این زمینه» امضا کرد. در سال ٢٠٠٣ پارلمان گرجستان آن را تصویب کرد. در سپتامبر ٢٠٠۴، سناتور آمریکایی ریچارد لوگار به تفلیس آمد. نتیجۀ این بازدید توافقی بود برای ایجاد یک مرکز بهداشت عمومی (آزمایشگاه بیولوژیکی) در نزدیکی تفلیس در روستای آلکسیوکا، در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی. انتخاب محل برای ساخت تأسیسات مخاطر‌آمیز بیولوژیکی عجیب بود! در سال ٢٠٠۶، زمانی که آزمایشگاه بیولوژیکی، طبق اطلاعات رسمی، هنوز در مرحلۀ ساخت بود، تحقیقاتی در آنجا انجام شد و در بازدید بعدی سناتور، که برنامۀ «کاهش خطرات بیولوژیکی» به نام او نامگذاری شد، پارلمان گرجستان فعالیت‌های مرکز لوگر را طبقه‌بندی کرد.
و به این نحو می‌توان طرح کامل عملیات پنتاگون برای بافتن زنجیرۀ اشیاء بیولوژیکی در جمهوری‌های شوروی سابق را ذره ذره بازیابی کرد: ابتدا، در دهۀ ٩٠، موافقت‌نامه‌های خلع سلاح عمومی، در سال‌های ٢٠٠٠، موافقت‌نامه‌های خاص «همکاری» امضا شد، و به دنبال آن، وزارت دفاع ایالات متحدۀ آمریکا ساخت و مدرن‌سازی آزمایشگاه‌ها و مراکز بیولوژیکی را به عهده گرفت (و هر جا که دولت طرفدار آمریکا به قدرت رسید، تحقیقات و نظارت همزمان با ایجاد یک شبکۀ بیولوژیکی آغاز شد).
در سال ٢٠١٢، یک بیماری جدید در ازبکستان شایع شد که بلافاصله جان بیش از ده نفر را گرفت. همان وقت، گلناره کریم‌اوا، دختر بزرگ رئیس جمهور سابق ازبکستان، مقامات پزشکی را به دلیل عدم اقدام مورد سرزنش قرار داد و گفت: «آنها عملاً علل مرگ افراد از یک ویروس ناشناخته را بررسی نکردند».
در بهار سال ٢٠١٧، اپیدمی آبله مرغان (به ازبکی- سو چیچگی) در تاشکند شایع شد. با این حال، در بیمارستان‌ها، پزشکان تشخیص متفاوت، مانند «حساسیت پوستی» اعلام کردند تا گسترش بیماری را که هم کودکان و هم بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، پنهان کنند.
آمار قابل اعتمادی در مورد بیماری‌های عفونی در ازبکستان وجود ندارد. روی کاغذ، شیوع بیماری‌های خطرناک با ماهیت ناشناخته را به «موارد جداگانه» تقلیل دادند. و این، در شرایط تمرکز مداوم آژانس «کاهش خطرات بیولوژیکی»، حداقل عجیب به نظر می‌رسد.
در سپتامبر ٢٠٠۵، روزنامۀ شیکاگو تریبون مقاله‌ای با عنوان «ایالات متحده میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا را از جمهوری شوروی سابق تحویل می‌گیرد»، منتشر کرد. این روزنامۀ آمریکایی نوشت: «بیش از ۶٠ گونه باکتری خطرناک و کشنده، میراث برنامۀ عظیم سلاح‌های بیولوژیکی اتحاد جماهیر شوروی سابق، از آذربایجان به ایالات متحده منتقل شده است… این یکی از گام‌های مبارزه مشترک دو کشور علیه خطر تروریسم بیولوژیکی بود. نمونه‌هایی از باکتری‌ها، از جمله، گونه‌هایی که باعث ابتلا به طاعون و سیاه‌زخم می‌شوند، با یک هواپیمای نظامی از باکو به ایالات متحده منتقل شدند».
همچین روشن است که سایر جمهوری‌های سابق اتحاد جماهیر شوروی، به ویژه، اوکراین و گرجستان به اقدامات مشابهی دست زدند.
آره. اینجا عقل عشق را کنار می زند. این یک استثناء است و نه قاعده. ما به دلیل ایراد گرفتن به اشعار کسانی بارها بلاک شده ایم. عشق آدم را کر و لال و کور می کند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر