۱۴۰۱ فروردین ۹, سه‌شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۰۰)

   ​Jannetje Johanna (Hannie) Schaft

 

 

هانی شافت

آنتی فاشیست شهیدی از هلند

میم حجری

 

 ۲۸۶۲
در نظر لاکان

(فکر می کنم پس هستمِ)
 دکارت با ضمیر ناآگاه رابطه معکوس دارد.
لاکان آن را چنین تصحیح می کند : "یا فکر نمی کنم یا نیستم"
مثلا در رویا ملاحظه می کنیم که نفس آدمی به منظور ظاهر ساختن و ارضای امیال باطنی ،خود را کنار کشیده گویی محو و نابود می شود (یا نیستم)
به عبارت دیگر ظهور این امیال مدیون غیاب نفس است.در حالی که در حالت بیداری با حضور نفس امیال باطنی غیبت پیدا می کنند (یا فکر نمی کنم)
به عبارت دیگر "فکر نمی کنم آنجایی که هستم- نیستم آنجایی که فکر می کنم"
که نتیجه ای چنین می دهد : "یا فکر نمی کنم یا نیستم"

 

۲۸۶۳
پوتین و چکمه

۲۸۶۴
کودکان و جنگ
Toni Frissell 1907-1988 ©ein junger Junge sitzt inmitten der Ruinen seines Hauses1945 London.

 

۲۸۶۵
قوانین مذهبی به نفع اقلیتی انگشت شمار و به ضرر اکثریت بیشمار است.
افاغنه

به ظاهر حق با افاغنه است:
مردم از فرط گرسنگی
فرزندان خود را چوب حراج می زنند
و
طالبان
سر سفره رنگین نشسته اند.

آنچه که در این نوع ساده لوحی و عوامفریبی
مسکوت می ماند
این است حقیقت امر
است
که
دلیل و علت این شکاف طبقاتی وحشت انگیز
نه
مذهب،
نه
قوانین مذهبی
بلکه تقسیم جامعه به طبقات آشتی ناپذیر است، عدم تساوی تقسیم نعمات مادی میان اعضای جامعه است.
قوانین مذهبی
هم
قوانین طبقات حاکمه در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله اند.

راه حل این تضاد طبقاتی
هم
نه
حذف مکانیکی و خرکی مذهب
بلکه حذف طبقات اجتماعی
و
تشکیل جامعه سوسیالیستی است.

مذهب
فرمی از شعور است
و
توده به همان سان که به نان نیاز دارد
به همان سان هم به جان (شعور مذهبی و علمی و فلسفی) نیاز دارند.

نفی آنارشیستی و خرکی مذهب
جامعه را به طویله تبدیل می کند.

شعور مذهبی باید در روند مبارزه ایده ئولوژیکی دراز مدت
به
مدد روشنگری علمی و انقلابی
با
شعور مارکسیستی ـ لنینیستی
جایگزین شود.



۲۸۶۶
هدف امپریالیسم و اولیگارشیسم تخریب عمیق نیروهای مولده جاندار و جامد برای جلوگیری از انقلاب اجتماعی است.

فقط بدین طریف گردش سرمایه (بازسازی خرابات جنگ) و نجات سرمایه داری از بحران عمومی فلج کننده اش میسر می شود.

جنگ برای طبقات انگل امپریالیستی و اولیگارشیستی همان آب حیات است

که اسکندر جنگجو از فرط جهل در به در به دنبالش می گشت
 

۲۸۶۷
کشوری رو نشون‌بدین که چند سرمایه دار کلان حکومت نمیکنن
حریفه

نمی خوانید
و یا سرسری می خوانید و می گذرید.

ما به اجنه
توضیح داده ایم.
مراجعه کنید به پوتینیسم و اولیگارشیسم در پروفایل ما.

جوامع سوسیالیستی
طبقه متوسط و یا بورژوازی ملی نداشته اند
تا پس از شکست سوسیایلسم و سلب مالکیت سوسیالیستی از پرولتاریا و دهقانان
وسایل تلوید جامعه را تصاحب کنند و جامعه را در مسیر کاپیتالیستی بیندازند.

به همین دلیل مشتی از اجامر سازمان امنیت (کا گ ب) و مدیران اقتصادی و غیره
(معروف به اولیگارش ها )
ثروت مادی توده را تصاحب کرده اند
و با به خدمت گرفتن رسانه های همگانی
مهره های خود را روی کار اورده اند
و جای خالی بورژوازی ملی خودی
را
با
کنسرن های امپریالیستی
و
حتی با مدیران و سیاستمداران امپریالیستی
پر کرده اند.
مثلا
در رسیه اولیگراشیستی
۵۰۰۰ کنسرن المانی
۵۰۰ کنسرن فرانسوی و ....
فعالند.


۲۸۶۸
این را دانستم که با جاهل بحث کردن در حقیقت توهین به خود است
نیلوفر

ما اما ندانستیم که معیار جهالت چیست و جاهل کیست.
اغلب از خود می پرسیم:
از کجا معلوم که ابوجهل معروف در صدر اسلام
ابوعلم نبوده است؟

مثلا
شاید به ادعای دو پاره شدن قمر به اشاره انگشت پیامبر
تره خرد نکرده است.

 

۲۸۶۹
یه چند بار جواب دادم ولی بعدش قلب درد میگیرم میبینم قلب و اعصاب مهمتره
پری

جواب دادن به مزخرفات این و آن
بهتر از غورت دادن آنها ست.
غورت دادن در درازمدت
به
عوارض روانی منجر می شود.
ایکاش مزخرفات او و امثال او را بنویسید و همینجا منتشر کنید.
حتی می توانید در محافل خانوادگی بخوانید.
مثلا برای همسرتان.
این خدمت بزرگی به جامعه شناسی است.

 

۲۸۷۰
ایرج نوروزی
یک بار برای همیشه این نکته ساده را یاد بگیریم:
ما نمی‌توانیم در کنار نام خودمان از عناوینی مانند دکتر، مهندس، استاد، حاجیه خانم، جناب، خانم، آقا و از این دست استفاده کنیم

 
نمی توانیم و یا نباید؟

ضمنا
چرا؟
در همه کشورهای پیشرفته
افراد به طور مشخص معرفی می شوند.
مثلا
دکتر حسن
معرفی می شوند.
هم توسط خودشان و هم توسط این و آن.

این چیزها اصلا مهم نیستند.

پروفسور و یا استاد حسن
فرق ماهوی با حسن برزگر و یا حسن باربر
ندارد.

در جامعه بشری
تقسیم کار هست:
یکی شاطر است
و
دیگری شاعر.
شاطر
اگر برتر از شاعر نباشد
کمتر از او هم نیست.

 

۲۸۷۱
جو بایدن
پوتین
را
قصاب
خواند.

امپریالیسم
اجنه فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم
را
به مدد اوراد
از
اعماق فراخونده
و
کلافه اش کرده اند.
اکنون می خواهد این اجامر
را
مجددا
به
اعماق
برگرداند
ولی
نمی تواند.

از قضا اسم وب سایت داعش
اعماق است.
اسم وب سایت پوتین چیست؟

خطر تبدیل روسیه و اوکراین و اروپا
به
سوریه و لیبی و سومالی و لبنان
می رود.


 

۲۸۷۲
جنگ اوکراین و جنگ زمستان میان شوروی ها و فنلاند در سال ١٩٣٩
فرخ نعمت پور
در قرن بیستم، در سال ١٩٣٩، میان شوروی ها و فنلاند جنگی خونین اتفاق افتاد کە در نتیجە آن بخشهائی از فنلاند بە اسامی کارلیا، سالا و ریباچی در اثر پیمان صلحی کە میان شوروی و فنلاند بستە شد، بە دولت وقت مسکو تعلق گرفت. بە این ترتیب روسها کە از نزدیک بودن مرز فنلاند بە خود در منطقە سن پترزبورگ (لنینگراد)، بعنوان یکی از مهمترین مناطق صنعتی کشورشان، نگران بودند، علیرغم تلفات سنگینی کە در این جنگ متحمل شدند اما توانستند با ضمیمەکردن مناطقی چند بە خاک خود بنوعی بر نگرانی های ژئوپولیتیکی خود فائق آیند. البتە ترس استالین در آن زمان از هیتلر بود کە جنگ و فشار علیە همسایەهای خود را آغاز کردەبود.
و حال بعد از نزدیک بە یک قرن تقریبا همان تجربە، اما این بار بە طریقی دیگر در مورد اوکراین تکرار می شود. روسها این بار، نگران پیوستن اوکراین بە ناتو و تحرکات نظامی این بزرگترین پیمان نظامی جهانی در مرزهای خود بودند. و این بار هم باز بعد از پیشنهادات مکرری کە بە دولت کیف در خصوص عدم پیوستن بە ناتو و اتخاذ موضع بی طرفی از طرف این کشور دادند، بعد از دریافت واکنشهای منفی از طرف دولت اوکراین، تصمیم بە دخالت مستقیم نظامی گرفتند.
اگر مبنا را تجربە جنگ زمستان ١٩٣٩ و درخواستهای روسیە، مبنی بر استقلال مناطق شرقی اوکراین قرار بدهیم، می توان حدس زد کە بە احتمال زیاد این بار نیز تقریبا همان تجربە قرن پیشین تکرار خواهدشد، البتە با این تاکید کە قبلا در سال ٢٠١٤، شبەجزیرە کریمە در یک حملە برق آسا بە اشغال ارتش این کشور درآمدە بود.
استراتژی روسها، چە در زمان استالین و چە در زمان حال، بر رسم عجیبی استوار است: رسم تسخیر خاک و الحاق سرزمینهای دیگر بە کشور خود! گوئی روسیە پهناور کە اولین جایگاە جهان را از لحاظ وسعت خاک بە خود اختصاص دادەاست؛ در دوران نوین هم عظمت، امنیت و قدرت خود را در گستردگی خاک می بیند و کاملا بە این اصل کلاسیکی متعهد است. کشوری کە از اندیشە قدرت نرم بشدت غافل است و روی آن بازی جدی ای نمی کند.
شریک دیگر این بازی ترکیە است کە در مناطق کردنشین عراق و سوریە دست بە همان بازی زدەاست. گوئی روح امپراطوری های قدیمی کە با پیمان وستفالی و پیدایش ناسیونالیسم بە گور سپردە شدەبود از آرامگاە تاریخی خود برخاستەاست و بە مصاف پدیدە 'دولت ـ ملت'ی می رود کە آن هم در دوران کنونی با مشکلات عدیدەای مواجە شدەاست.
اگر روسیە بتواند در حملە نظامی بە اوکراین، دستاوردهای خود در جنگ زمستان را تکرار کند بە یک تغییر کلاسیکی و مهم در منطق مسلط موجود در جهان دست زدەاست. اما در همان حال باید گفت همانگونە کە استالین با حملە خود بە فنلاند، روح انترناسیونالیستی لنین را در دادن استقلال بە این کشور از میان برد و برای همیشە فنلاند را از روسیە دورکردە و بە غرب چسپاند، بی گمان با حملە پوتین بە اوکراین نیز همین تغییر در روحیە مردم اوکراین حاصل خواهدشد. روسیە در واقع با این حملە، ضربە سنگینی بە همبستگی و نزدیکی تاریخی میان مردم دو کشور روسیە و اوکراین زدەاست


۲۸۷۳
ویولت و مفید
سید میر محمد مفید
عقیده دارد ما مردمی غریبه پرستیم
ویولت

غریبه پرستی را ما برای اولین بار می شنویم.
غریبه پرستی
محتوای مثبت و مترقی و انقلابی و هومانیستی دارد.

در ادبیات مشروطه
صحبت از اجنبی پرستی رفته است.
مثلا
محمدعلی شاه قاجار
به دلیل اجنبی پرستی (روسوفیلیسم)
تحقیر شده است.

اجنبی پرستی و بیگانه پرستی
بر خلاف غریبه پرستی و غریب نوازی
صفتی ارتجاعی، ضد انقلابی، ضد اخلاقی و ضد ملی است
و به معنی نوکری و وابستگی است.

به نظر ما
ما
اجنبی پرستیم و نه غریب نواز و غریبه پرست.
مثال:
حریفی از ایران پس از گرفتن مدرک مهندسی می خواست با پزشکی از ایران ازدواج کند.
خانواده حریف در آلمان
تمام تلاش شان را برای به هم زدن رابطه آنها به خرج دادند.
از هیچ کوششی برای تحقیر و تخریب خانم پزشک خودداری نورزیدند.
البته
به عبث
عرض خود بردند
و
ناموفق و ناخشنود به جنقوری برگشتند.


۲۸۷۴
من کجا جاماندم ؟
کوله بارم سنگین ، شانه هایم خسته ،
جاده ای ناهموار ، کفش هایم خاکی .
دردم این ها نیست ، پریشانی من رنگ سردی دارد ،
من نمی دانم کجا جا ماندم ؟
در دل کوچه شیرین ! بازی هفت سنگ ؟ با لیلا و محیار و رابرت و ناهرین؟
یا که در زیر درختان تبریزی در غروب تابستان؟
من کجا جا ماندم ؟
در خانه خاله یا دایی؟ یا که در خانه باغ تنهایی ، خلوت گاه او و خالق او !
من کجا جا ماندم ؟
شایدم از آنها گذشتم و در نگاه معصوم طفلکم جا ماندم، آخر او از من پرسید من که خود کودکم و عاجزم و بیچاره ! مادریم بهر چه بود !
طفلک من با نگاهش به من فهماند ، که چقدر بی رحمم ،
آخر خودم کودک تنهایی بودم که به جای اسباب بازی، طفلکم بود و منو یک دنیا تنهایی..
من کنار او،آری جا ماندم ، خوب می دانم از آن روز دیگر نه من آن دخترک چشم زاغ بی پروا شدم و نه دلم بر افق امیدم پرواز کرد .
نه فقط انجا باز هم جا ماندم خوب میدانم!
در تاریک ترین لحظه شب ..
سرد ترین لحظه آن...
در آن اتاق خاموشم ..
زیر نور ماهی که از پشت پرده اطلسی به رخم می تابید ،
من هنوزم دارم ، میدانی؟ پرده اطلسی اتاقم را دارم .
اما جا ماندم در آن تنهایی و سکوت در آن زمزمه حمد و توحید پدرم .
قلب من یخ بست در آن سرما ، نگاهم خشکید ، حسرت طفلکم مرا به یغما برد ..
شب همان شب هاست و من در دل یخ زده ام همان سوز را دارم .
من جا ماندم و روز ها رفتند ، من و شب پشت پرده اطلسیم هنوز منتظریم ..
اما تنها ،
پدرم در قاب عکس اویزان . نه زمزمه ای توحیدی ، نه خشم و نه امید..
منم و من با کوله بارم،
درد من راهم نیست ،
درد من شانه هایم نیست ..
من اگر می نالم چون که نمی دانم چرا جا ماندم ..
حال اگر دوست منی ! حال اگر من تو را دارم ! « تو بگو من کجا و چرا جا ماندم»

۲۸۷۵
فاطمه
 
حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم
کم که نه! هر روز کم کم می‌خوریم
آب می‌خواهم، سرابم می‌دهند
عشق می‌ورزم عذابم می‌دهند
خود نمیدانم کجا رفتم به خواب
از چه بیدارم نکردی آفتاب؟
خنجری بر قلب بیمارم زدند
بی گناهی بودم و دارم زدند
دشنه‌ای نامرد بر پشتم نشست
از غم نامردمی پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد
یک شبه بیداد آمد، داد شد
عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام
تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام
عشق اگر اینست مرتد می شوم
خوب اگر اینست من بد می شوم
بس کن ای دل نابسامانی بس است
کافرم دیگر مسلمانی بس است
در میان خلق سردرگم شدم
عاقبت آلوده مردم شدم
بعد ازاین با بی‌کسی خو می کنم
هر چه در دل داشتم رو می کنم
نیستم از مردم خنجر بدست
بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستم، بت پرستی کار ماست
چشم مستی تحفه ی بازار ماست
درد می بارد چو لب تر می کنم
طالعم شوم است باور می کنم
من که با دریا تلاطم کرده ام
راه دریا را چرا گم کرده ام
قفل غم بر درب سلولم مزن!
من خودم خوش‌باورم گولم مزن!
من نمی گویم که خاموشم مکن
من نمی گویم فراموشم مکن
من نمی گویم که با من یار باش
من نمی گویم مرا غم خوار باش
من نمی گویم؛ دگر گفتن بس است
گفتن اما هیچ نشنفتن بس است
روزگارت باد شیرین! شاد باش
دست کم یک شب تو هم فرهاد باش
آه! در شهر شما یاری نبود
قصه هایم را خریداری نبود!
وای! رسم شهرتان بیداد بود
شهرتان از خون ما آباد بود
از درو دیوارتان خون می چکد
خون من،فرهاد،مجنون می چکد
خسته ام از قصه های شومتان
خسته از همدردی مسمومتان
اینهمه خنجر دل کس خون نشد
این همه لیلی، کسی مجنون نشد
آسمان خالی شد از فریادتان
بیستون در حسرت فرهادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام
بویی از فرهاد دارد تیشه ام
عشق از من دورو پایم لنگ بود
قیمتش بسیار و دستم تنگ بود
گر نرفتم هر دو پایم خسته بود
تیشه گر افتاد دستم بسته بود
هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه!
فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!
هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه!
هیچ کس اندوه مارا دید؟ نه!
هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت
چند روزی هست حالم دیدنیست
حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت:
"ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بودآنچه می پنداشتیم


۲۸۷۶
(سهراب سپهری)
صبح امروزکسی گفت به من:
تو چقدر تنهایی!
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی؛
تن من گر تنهاست،
دل من با دلهاست،
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا يادتو انداخت،رفيق!
تو دلت سبز،
لبت سرخ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ،
تنت گرم
دعايت با من...


دوست را باید میان خیل دشمن جست.

مش سهراب.

درد این است که دشمن حتی یافت نمی شود.

تو خود حدیث مجلل بخوان ازا ین مجمل

۲۸۷۷
دنیا را باید زیر و زبر کرد.

مثل هر کس و هر چیز پا درهوا
 

۲۸۷۸
انقد تنهام، فقط میخوام نیم ساعت با یکی صحبت کنم.
مرسی

صحبت کن.
ما سر تا پا گوشیم.
ضمنا
چرا نمی نویسی؟
چرا افکارت
را
مثل ما
با
خودت
و
با
همنوعانت
نسل اندر نسل
در میان نمی گذاری؟

 

۲۸۷۹
هیچ چیزی تو دنیا به یک ثانیه مریضی عزیزت نمی ارزه.
متانویا

آره.
عشق به فرزند
بی دردسر نیست.
اما
همین فرزند
وقتی بزرگ شد
و
تو مریض شدی
حاضر به گرفتن از دستت حتی نمی شود.
پرستاری ازت پیشکش از ما بهتران

 

۲۸۸۰
واقعی بودن بیشتر از کامل بودن جذابه.
ریحانه

منظورت
صادق بودن
است.
و گرنه
همه چیز از لنگه کفش تا لنگ حمام و مسجد و منبر و فرش
واقعی اند.
ضمنا
هیچ چیز و هیچ کس
کامل نیست.
اگر چیزها کامل بودند
هستی به گندابی مبدل می گشت

 

۲۸۸۱
آن‌چنان که دوستت دارم، دوستم بدار.
من از عهده‌ی باقی مسائل برخواهم آمد.
ویکتور هوگو


هی
ویکتور «هو» ـ گو
عشق و نفرت
یکطرفه اند
و
همیشه بی اراده، بی اختیار، خود به خودی، طبیعی، غریزی، طبقاتی، معرفتی و تحمیلی اند.
دوستی و دشمنی فقط دوطرفه اند.
کسی را نمی توان مجبور کرد که تو را دوست بدارد و یا دشمن بدارد.
اگر به کسی بگویی که دوستش داری
کمیاب تر از کیمیا می شود.


۲۸۸۲
ارتش آمریکا ۶۰ میلیون نفر را در در قرن ۲۱ آواره کرد!
اکثر این آوارگان از ۸ کشور هستند. این آمار با استناد به گزارش «واتسون» به شرح ذیل است: افغانستان ۵/۹ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۱)، پاکستان ۳/۷ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۱)، یمن ۴/۶ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۲)، سومالی ۴/۳ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۲) ، فیلیپین ۱/۸ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۲)، عراق ۹/۲ میلیون نفر (از سال ۲۰۰۳)، لیبی ۱/۲ میلیون نفر (از سال ۲۰۱۱) و سوریه ۷/۱ میلیون نفر (از سال ۲۰۱۴)
علی صالح

این پژوهش های دانش کاهی
فاقد ارزش علمی اند.

ما با اثرات دومینویی در خیلی از زمینه ها سر و کار داریم:
مثال:
این ارتش امریکا نیست که افاغنه را دربدر می سازد.


۱
این پیامد حمایت امپریالیسم امریکا از ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی است
که
افغانستان را به جهنمی غیر قابل زیست مبدل می سازد.


۲
همان ارتجاعی که بعد
به جرم حمایت از القاعده
مورد حمله ارتش همان امپریالیسم امریکا قرار می گیرد

۳
تا
بعد
به روی کار آید و موج عظیم دیگری از مهاجرت به راه اندازد.

درد بی درمان ارتجاع امپریالیستی، اولیگارشیستی، فئودالی ـ فوندامنتالیستی
خریت و خردستیزی انها ست.

حالا در اوکراین می بینیم.

۱
اولیگارشیسم روس
خیال می کرد که سکنه اوکراین از ارتش متجاوزش استقبال خواهند کرد و تن به وابستگی خواهند داد.


۲
در عرض ۱۰ روز به هان اندازه کشته داد که ارتش شوروی در عرض ۱۰ سال در افغانستان
کشته داده بود.


۳
دومینوی جدید این است که در اثر تجاوز پوتین به خاک اوکراین
جبهه رهایی بخش ملی خلق اوکراین
تشکیل یافته است.


۴
یعنی اصلا اوپوزیسیونی باقی نمانده است.


۵
یعنی ارتش ۱۵۰ هزار نفری پوتین
با
مقاومت توده ای ۳۰ میلیونی روبرو شده است.

خریت توانگر کند فرد را
خبر کن تو پوتین ولگرد را


۲۸۸۳
Qatar …
»Mehr als 15 000 tote Arbeiter bei WM-Bauarbeiten • Sklavenarbeit • Organisationsverbot für ArbeiterInnen• Vergewaltigte Frauen werden wegen „außerehelichen Sex“ angeklagt • Homosexualität führt zu Gefängnis und körperlichen Strafen • Erbmonarchie • Unterstützt Taliban/ Al-Qaida/ Islamischer Staat…«


۲۸۸۴
«مجال»
نرفته باز می‌آیی
و چرخ می‌خوری و آفتاب پائیزی
نشان پروازت را
بر خاک
چو نقطه‌ای کمرنگ
و دور می‌یابد.
چه تنگ حوصله است آسمانت
که سایه‌ی برگی لرزان می پوشاندت.
نگاه کن
نگاه استوائی
تمام قاره‌ها را گرم کرده‌است.
و آن زمان که در اقصای نور
ستاره‌ای دنباله دار
مدار عالم را می‌گسترد
همین توئی که در این دایره
مجال کوتاهت را دوره می‌کنی
و بال می‌زنی و چشمانت
از گشتن تیرگی و خون و باد
می‌لرزد.
دمی به جانب دریا نگاه کن
کلنگ‌ها پیکان پر درخشش پروازشان را
به جانب افق دوردست رها کرده‌اند.
کنار نیزاران
خاکستر سپیدی موج می‌زند
و ساعتی دیگر
کبودی خاموش
تمام نیزاران را
می‌پوشاند
و آخرین بال
به سینه‌ی افق دوردست
فرو می‌رود.
دمی نمی‌گذرد
شامگاه خسته‌ی پائیزی
می‌بیند
کزین مدار فراتر نرفته
دوارت
فرود آورده ست
و بالهایت را
خاک و باد
به‌ بازی
گرفته‌اند.
«محمد مختاری»

 

۲۸۸۵
نازی ستیزی تهوع آور پوتین نازی آبادی
پوتین و حزب و دار و دسته اش
متحد مهم نئونازیسم در اروپا و امریکا ست.
فریب این نازی ستیزی او را
فقط
ساده لوحان بی خبر از خدا و خرما
می خورند.

اولیگارشیسم
ارتجاعی تر از امپریالیسم است.
مثل فوندامنتالیسم است
 تعداد نئونازی های روسیه ده برابر تعداد نئونازی های اوکراین است.
مرجع تقلید پوتین و حزب و دارو دسته اش
عادولف هیتلر است.
بلایی که استالین بر سر توده های دهقان اوکراین آورده بود
مسکوت مانده است.
بیش از یک میلیون نفر از دهقانان در اوکراین
به مرگ از گرسنگی
حمایت بخشی از سکنه اوکراین از ارتش فاشیسم و تمایل کنونی شان به نئونازیسم
پیامد سیاست آنتی هومانیستی و ضد کموینستی استالین است.
دلیل شکست کمونیسم هم استالین و استالینیسم است.
مردم خر نیستند.
حافظه تاریخی دارند.
خود استالین
بسان پوتین
مهمترین متحد عادولف هیتلر بود و صدها تن از سران و سرداران حزب کمونیست آلمان را دست بسته
تحویل گشتاپو داد.
شما از تاریخ معاصر خبر ندارید.
استالین ارتش نازی را به لحاظ مواد سوخت و غلات و غیره مورد حمایت عظیم قرار می داد.
هر پیروزی ارتش نازی را تبریک می گفت.
سران نازی را حتی برای جشن انقلاب اکتبر به مسکو دعوت کرده بود.
شما دنبال حقیقت نیستید.
مذهبی واره اید.
خدای شما استالین است.


۲۸۸۶
آره.

ولی اسیر هم حق و حقوقی دارد.

برخورد هر دو طرف با اسرا فاشیستی است.

اولیگارشیسم در کشورهای پسا سوسیالیستی

از روسیه تا لهستان و آذربایجان و مجارستان و غیره

مثل خمینیسم و طالبانیسم (فوندامنتالیسم)

است.

ضد امپریالیستی از موضع ارتجاعی تر است.

آنتی امپریالیسم خمینی و خامنه ای و بن لادن از موضع فئودالی و حتی برده داری است

و

آنتی امپریالیسم پوتین از موضع اولیگارشیستی است
 

۲۸۸۷
جانوران اشپتزیالیزه اند.

هر کدام شیوه صید خاص خود را در تکامل میلیون ها ساله توسعه داده است.

طبیعت رستوران بزرگی است.

۲۸۸۸
اولیگارشیسم سیستم است.

مثل امپریالیسم که سیستم است.

سری به پروفایل ما بزنید.

همین امروز بو روزهای قبل به اجنه توضح داده ایم

۲۸۸۹
 عضویت در د ک پ و تغییر جهان

 

۲۸۹۰
زنبورها و دل

 

۲۸۹۱
  پوتین و حزبش متحد نازیسم بین المللی اند.

نمایندگان حزب پوتین در کنگره احزاب نازیستی اروپا مورد استقبال پرشور قرار می گیرند و سخنرانی های غرا می کنند.

چشم باید داشت و دید.

۲۸۹۲
در ادبیات مشروطه از اجنبی پرستی سخن رفته است و در آثار سعدی از غریب نوازی.

ایرانی ها غریبه پرست نیستند.

غریبه پرستی محتوای هومانیستی، مثبت و انقلابی دارد و کمیاب تر از کیمیا ست
 

۲۸۹۳
ما تظاهر را خوب بلدیم!
وانمود میکنیم؛
به کسی نیازی نداریم
که حالمان با خودمان خوب است
که عینِ خیالمان هم نیست!
اما جایی میانه‌ی راه
در نهایتِ غرور و ایستادگیِ مان
فرو می‌ریزیم از دردِ
هیچ کسی را نداشتن
از دردِ ؛ دل را به کسی نیستن
از دردِ "در میانِ جمع، تنها بودن"
همه‌ی آدم ها نیاز دارند
یکی را داشته باشند
که در نهایتِ تنهایی و خستگی
دلشان به دوست داشتنش گرم باشد
آدم، بدونِ عشق و محبت
زود، پیر میشود
یک نفر باید باشد!
یک نفر؛ که عاشقش باشی
یک نفر؛ که عاشقت باشد!
مهناز


۲۸۹۴
„Faschismus ist der letzte Versuch der Bourgeoisie, ihre Macht über die Welt zu festigen.“
  Maxim Gorki

 

۲۸۹۵
هرگز مگو: آخرین
فروغ گوهری از گنج خانهٔ دل ماست
چراغ صبح که برمی‌دمد ز بام شما
هوشنگ ابتهاج

معنی تحت اللفظی:
امام خمینی
چراغ صبحی که از بام جماران شما نورافشانی میک ند
فروغی از گنجخانه حزب توده است.
سایه
سواد مارکسیستی نداشته است
و
خیال می کرد که هر گردی گردو ست و نه مدفوع

 

۲۸۹۶
خانه یِ اهل کرم نیست ز مهمان خالی
دل عشاق محال است که بی غم باشد
صائب

شعرا
چنان وانمود می کنند که انگار
افراد
مادام العمر
عاشقند.
عشق کذایی
نتیجه نیازهای جنسی است
و
عمرش به کوتاهی ارضای این نیازها ست.
ای بسا عشاق که در حین ارضای نیاز
به کسی دیگر می اندیشند ونه به معشوق کذایی

 

۲۸۹۷
تعداد طرفدار مهم نیست.
مهم چیست؟

 

۲۸۹۸
آیا به شتر مرغه نر میگن شتر خروس یا همون شتر مرغ؟
مشکات

واژه های مرکب را باید در کلیت شان در نظر گرفت و نه در اجزای شان.

شترمرغ یک کلمه مرکب است و ربطی به شتر و مرغ ندارد.
شتر مرغ
ظاهرا
هم شبیه شتر است و هم شبیه مرغ
ولی نه قادر به حمل بار و تحمل تشنگی است و نه قادر به پرواز است
شترمرغ نر و شترمرغ ماده
خرپول نر و خرپول ماده

 

۲۸۹۹
نه.
ما نه بزرگواریم و نه حتی آدمیم.
اگر شما این مفهوم را مطرح نمی کردید،
 ما اصلا نمی اندیشیدیم.
بدون موضوع تفکر،
 تفکر محال است.
 چیزی باید باشد تا مورد تفکر قرار گیرد.

 

۲۹۰۰ 
به نظرمن شعور و همراهی و دید درست مخاطب اهمیت بیشتری داره.
کیفیت به کمیت ارجحیت داره
بهتر از خویشتن

زنده باد.
آره.
مهم
افراد نیستند.
مهم
افکارند.
خلایق اما به افراد می پردازند
و
اعتنایی به افکار ندارند

 

۲۹۰۱
نوشتن سخت تر از صحبت کردنه
جانان

برای ما
برعکس جانان،
نوشتن سهل تر از گفتن است.
باورت نمی شود
ما در جامعه
تقریبا لالیم و تته پته می کنیم.
خوارج
خیال میکنند ما تازه از سوریه و لیبی و لبنان آمده ایم و ملاحظه مان می کنند.

 

۲۹۰۲
شیرین ترین خواب ها و غذاها و نوشابه ها
پس از کارها ست.
بی خوابی می تواند به دلیل گرسنگی هم باشد.
به دلیل داشتن دغذغه خاطر و نگرانی و دیدن فیلم جنگی و فکر و خیال هم باشد.

 

۲۹۰۳
ماشاالله خان در بارگاه هارون‌الرشید
ایرج پزشکزاد
«سیر و سفر در زمان، به خصوص در زمان گذشته ، یکی از رویاهای بشر بوده است. آدم امروز آرزو می‌کند که با علم و اطلاع به توانایی خود و کمبودهای قدیم می توانست به میان آدم های قرون گذشته برگردد و برتری‌های خود را به رُخ آنان بکشد و تفریح کند. این تفریح و تفرج در گذشته، موضوع بسیاری از آثار تخیلی نویسندگان بوده است. چند شب پیش با دوستی از این مقوله حرف می‌زدیم. به فکر افتادیم ما هم در این زمینه آزمایشی بکنبم، فکر برگرداندن ماشالله خان دربان بانک مرکزی به دوران پرجلال هارون‌الرشید در ذهن ما شکل گرفت و طرح آن را به تقلید از ادبیات خارجی ریختیم...»

پزشکزاد طنزپرداز نیست.

چخوف و شچدرین و معجز طنز پرداز اند.

ما دایی جان پزشکزاد را تحلیل و منتشر کرده ایم.

پزشکزاد نویسنده ای نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست

۲۹۰۴
من از بودن در خانواده انسانی شادمانم
آزینا

 

۲۹۰۵
هزار سال قبل در مجله فردوسی میان روشنفکران کج و معوج

جنگ و جدال عجیبی جریان داشت.

براهنی نسبت به نصرت حرفی زده بود

که به نصرت برخورده بود و نصرت جلوی در مجله یخه اش را گرفته بود و آش و لاشش کرده بود.

ای خاوران بگو بر ما چه رفته است

که

براهنی شخصیت شده است

 

۲۹۰۶
 زلنسکی
با شعورتر از پوتین و چارق و چکمه و نعلین است.
ولی
او هم مثل پوتین
نماینده اولیگارشیسم است.
او
نماینده اولیگارشیسم اوکراین است.
خلق اوکراین
بی حضور جهانی طبقه کارگر
جبهه ای برای پیروزی در جنگ رهایی بخش ملی خود
تشکیل داده است.
مائو و یاران
با حضور جهانی طبقه کارگر
با
چیانکایچک و طبقات اجتماعی دیگر چین
همین جبهه را تشکیل داده بودند.
جنگ رهایی بخش ملی
شاخ و دم که ندارد.

 

۲۹۰۷
از چجور آدمایی بدت میاد؟
شکوفه

آدم کجا بود تا ازش بدمان بیاد.
فرنگی ها میلیاردها دلار حیف و میل می کنند
تا شاید در کاینات
آدمی پیدا کنند
و
همچنان
و
هنوز
اندر خم یک کوچه اند

 

۲۹۰۸
" ما چهار خانواده بزرگ سیاسی داریم:

۱. پهلوی‌گرایان

۲. ملی‌گرایان

۳. اسلام‌گرایان

۴. چپ‌گرایان.
ما وقتی رستگار می‌شویم که این چهار خانواده فراسوی اختلافاتشان بفهمند باید بر سر چیزی مشترک توافق کنند.
 آن چیز مشترک «ایران» به عنوان جامعهٔ سیاسی، افق و هدف مشترک است..."

این فرمایش قلیان
مملو از ایرادات مفهومی، تجربی و منطقی  است.
ما اگر بخت یار باشد
تحلیلش خواهیم کرد



۲۹۰۹
رقیه درویشی، استاد جامعه الزهرا (س):
نماز امام جواد (ع) مشکلات اقتصادی را برطرف می‌کند

زنده باد پروفسور رقیه
سلام الله علیه
پروفسور جان
این اکتشافات و اختراعات را باید پاتنت کنی و بفروشی و میلیاردر شوی.
و گرنه اجانب کش می روند و بر بحران های فلج کننده اقتصادی شان غالب می آیند


۲۹۱۰
نه.

دموکراسی حتی از آنتیک (جهان باستان کلاسیک) یک مفهوم فلسفی است

و

ارسطو تعریف حیرت انگیزی از ان ارائه داده است.

ما دهها مطلب راجع به تعریف دموکراسی

ترجمه و منتشر کرده ایم.

۲۹۱۱
کاش می‌شد فکرم را برایت بفرستم که یک روزِ تمام پر از تو بوده است.
البر کامو

البر کامو
شبیه احمد شاملو ست.
اهل هارت و پورت است.
دلیل محبوبیت هر دو میان اعضای طبقات اجتماعی انگل
همین مشخصه مشترک آندو ست.
فکر
که از ضعیفه پر نمی شود.
فکر
بسان پرنده
به سوی ضعیفه
پر می کشد.
ذهن از ضعیفه پر می شود.
مغز محتاج به عیش و عشرت
از چشم و روی و موی و ابروی ضعیفه
از ادا و اطوار و روش و رفتار ضعیفه
تصویرسازی می کند.
تصاویری که در طرفة العینی
محو می شوند و باید از نو ساخته شوند.
دلیل خستگی عشاق
همین بازسازی مکرر تصاویر و تصورات از جانان
است.



۲۹۱۲
فقط کافی است که حرف های زلنسکی و وزیر خارجه و خانم معاونش، حرفه و شخصیت او را

با

حرف های پوتین و حرفه و شخصیتش

مقایسه کنید.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر