۱۴۰۰ اسفند ۱۱, چهارشنبه

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم (۵۹)

 

والتر اولبریشت 

 

اقتصاد سیاسی سوسیالیسم

و

کاربست آن در آلمان دموکراتیک

برگردان

شین میم شین

 

فصل دوم

شیوه تولید سوسیالیستی در جمهوری دموکراتیک آلمان

 

بخش اول

انقلاب آنتی فاشیستی ـ دموکراتیکی و سوسیالیستی

 

قسمت دوم

حل مسئله قدرت در بازسازی دموکراتیک

ادامه

 

۴۴

·    اما در ضمن، استراتژی پیشاهنگ انقلابی طبقه کارگر آلمان و تشکیل عملی آن، فقط مبتنی بر معارف (شناخت ها) و باورهای کمونیست های سربلند بیرون آمده از کوره آزمون و سوسیال ـ دموکرات های راستین نبوده است.

 

۴۵

·    در استراتژی پیشاهنگ انقلابی طبقه کارگر آلمان ضمنا نظرات و استنباطات دیگر نیروهای آنتی فاشیست نیز ته نشین شده بود.

 

۴۶

·    اینها دال بر این بودند که کلیه طبقات و اقشار خلق آلمان (به استثنای نازی های اکتیو و تبهکاران جنگی، سرمایه داران انحصاری و زمینداران بزرگ و دیگر ریزه خواران حاکمیت امپریالیستی) به تشکیل آلمان نوین، در تحول دموکراتیکی و پیشرفت اجتماعی علاقه مندند.

 

۴۷

·    از این رو، نوسازی حزب دموکرات ـ مسیحی و حزب لیبرال ـ دموکرات آلمان در سال ۱۹۴۵ از سویی و بعدها تشکیل حزب ملی ـ دموکراتیک آلمان از سوی دیگر، نه احیای سازمان های سیاسی از نوع سازمان های سیاسی جمهوری وایمار و نه سازمان های پدید آمده از نیستی، بلکه در پیوند با فرم های سنتی حزب سازی سیاسی در آلمان بوده اند.

 

۴۸

·    تحت این شرایط، بلوک احزاب و سازمان های توده ای آنتی فاشیستی ـ دموکراتیکی تشکیل یافته تحت سرکردگی طبقه کارگر از همان آغاز وحدتی بود که  در آن، تناسب قوای طبقاتی رئآل موجود انعکاس می یافت.

 

۴۹

·    نمایندگان کنسرن ها که به احزاب بورژوایی خزیده بودند و در صد انفجار بلوک از درون بودند، نیز تغییری در آن نمی داد. 

 

۵۰

·    این نیروهای ارتجاعی اگرچه هراز گاهی به تضادهایی دامن می زدند، اما اعضای ترقی خواه احزاب ترقی طلب دموکرات مسیحی آلمان و لیبرال ـ دموکرات آلمان می توانستند  به کمک طبقه کارگر، به ایزوله کردن آنها نایل آیند و مانع نفوذ سیاسی شان گردند.

 

۵۱

·    پیشاهنگ انقلابی طبقه کارگر آلمان از رهنمودهای لنین الهام می گرفت که «گذار از کاپیتالیسم به کمونیسم تنوع غول آسایی از فرم های سیاسی» همراه می آورد.

·    اما مهم این است که طبقه کارگر به تدارک حاکمیت سیاسی خود بپردازد و سرانجام به تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا نایل آید.

·    (لنین، «دولت و انقلاب»، «مجموعه آثار»، جلد ۲۵، ص ۴۲۵)

 

۵۲

·    طبقه کارگر از این شناخت حرکت می کرد که در دوره گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم، مناسبت طبقه کارگر و حزبش با اقشار غیر پرولتری، حائز اهمیت تعیین کننده ای برای توسعه بعدی جامعه و برای تحکیم قدرت کارگری ـ دهقانی است.

 

۵۳

·    پیشاهنگ انقلابی طبقه کارگر آلمان بر آن بود که تحت شرایط توسعه جدید، وحدت دوستانه احزاب دوست متعدد  تحت سرکردگی طبقه کارگر انقلابی و حزبش، نه منافاتی (تضادی) با تئوری دیکتاتوری پرولتاریا دارد و نه منافاتی با پراتیک دیکتاتوری پرولتاریا.

 

۵۴

·    از آنجا که دیکتاتوری پرولتاریا، در هر فرم، نماد دموکراسی حقیقی برای اکثریت مطلق خلق است، وجود احزاب دموکراتیک متعدد و یا فقط یک حزب، وابسته به شرایط تاریخی مشخص، شرایط ملی و شرایط داخلی و خارجی است که در کشور مربوطه فراهم آمده اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر