برگردان
۱
· جمهوری آلمان فدرال دولتی امپریالیستی است.
۲
· جمهوری آلمان فدرال متحد اصلی ایالات متحده امریکا در قاره اروپا ست.
۳
· جمهوری آلمان فدرال عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه اروپا ست.
· مراجعه کنید به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)
۴
· جمهوری آلمان فدرال در نتیجه سیاست تجزیه طلبانه امپریالیستی، از منطقه اشغال شده غربی آلمان در ۷ ماه سپتامبر سال ۱۹۴۹ با نقض موافقت نامه پوتسدام بر ضد اراده خلق پدید آمده است، تا حاکمیت بورژوازی انحصاری حداقل در بخشی از عرصه قدرت سابق حفظ شود و به مثابه چماق آنتی کمونیستی بر ضد اتحاد شوروی و دیگر دول سوسیالیستی اروپا مورد استفاده قرار گیرد.
۵
· به کمک وام های امریکایی و با حمایت سرمایه مالی بین المللی، قدرت امپریالیسم و میلیتاریسم مجددا تشکیل یافته است.
· مراجعه کنید به
امپریالیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8909
پایان
میلیتاریسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3332
۶
· جمهوری آلمان فدرال کشور صنعتی فوق العاده توسعه یافته ای است.
· (در سال ۱۹۷۰ حدود ۱۰ در صد تولید صنعتی در کشورهای کاپیتالیستی را داشته است.)
۷
· اقتصاد جمهوری آلمان فدرال تحت سلطه انحصارات آلمان غربی و خارجی است.
· ۸۰ درصد سهام سرمایه در سال ۱۹۷۰، در دست کمتر از ۲ در صد جمعیت کشور بوده است.
۸
· مشخصه ساختار طبقاتی جمهوری آلمان فدرال را پرولتریزاسیون خارق العاده تشکیل می دهد:
· تضاد آشتی ناپذیر میان بورژوازی و طبقه کارگر به صورت آنتاگونیسمی میان قشر کوچکی متشکل از بورژوازی انحصاری و کلیه طبقات و اقشار غیر انحصاری گسترش یافته است.
· مراجعه کنید به
آنتاگونیسم
(تضاد آشتی ناپذیر)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9078
پایان
۹
· ۲.۴ درصد جمعیت جمهوری آلمان فدرال را در سال ۱۹۷۰، بورژوازی تشکیل می داد.
۱۰
· حدود ۸۰ درصد جمعیت جمهوری آلمان فدرال را بنا بر جایگاه اجتماعی شان، طبقه کارگر تشکیل می داد.
۱۱
· کلیه نیروهای غیر انحصاری در جمهوری آلمان فدرال تحت فشار اقتصادی و سیاسی دم افزون سرمایه انحصاری قرار دارند و متحد طبیعی و بالقوه طبقه کارگر در مبارزه در راه صلح، دموکراسی، عدالت اجتماعی و پیشرفت اجتماعی اند.
۱۲
· در رأس این مبارزه، حزب انقلابی طبقه کارگر جمهوری آلمان فدرال، یعنی حزب کمونیست آلمان قرار دارد.
· مراجعه کنید به حزب کمونیست آلمان
۱۳
· رستاوراسیون (احیای سیستم اجتماعی ارتجاعی سرنگون شده) امپریالیستی، استفاده از نتایج انقلاب علمی و فنی به نفع سرمایه انحصاری، انقطاب قوای طبقاتی و تضادهای اجتماعی رشد یابنده، تضادهای سیستم امپریالیستی را چنان به اوج رسانده اند که درهم تنیدگی قدرت انحصارات با قدرت دولت، به تنها شرط وجودی ممکنه امپریالیسم مبدل شده است.
۱۴
· سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به فرم توسعه تعیین کننده مناسبات تولیدی سرمایه داری مبدل شده است.
· مراجعه کنید به سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6889
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6888
۱۵
· پیشبرد دیکتاتوری سرمایه انحصاری با مکانیسم حاکمیت سیاسی چندین شاخه ای همه جانبه تضمین شده است.
۱۶
· بنا بر قانون اساسی، جمهوری آلمان فدرال یک دولت ایالتی متشکل از ۱۰ ولایت با سیستم حکومتی بورژوایی ـ پارلمانتاریستی است.
۱۷
· (ما با دیالک تیک بوند و لند (ایالت و ولایات) سر و کار داریم.
· مترجم)
۱۸
· سیاست خارجی، سیاست داخلی، سیاست نظامی، سیاست اقتصادی و سیاست مالی جمهوری آلمان فدرال توسط ایالت (بوند) تعیین می شوند.
۱۹
· اما هر کدام از ولایات نیز می توانند در عرصه سیاست داخلی، آموزشی ـ پرورشی و فرهنگی مؤثر افتند.
۲۰
· منافع بورژوازی انحصاری توسط شبکه همه جانبه درهم تنیده ای از روابط میان انحصارات، دولت و سران احزاب سیاسی موجود در سیستم انحصاری ـ دولتی (حزب دموکرات مسیحی، حزب سوسیال ـ مسیحی، حزب سوسیال ـ دموکرات، حزب دموکراتیک آزاد و امروزه حزب سبز و حزب چپ و غیره) تحقق می یابند.
۲۱
· مرکز اتصالی مهم در این مکانیسم قدرت را اتحادیه های سرمایه داران تشکیل می دهند.
۲۲
· مجلس ایالتی (بوندس تاگ) به لحاظ فرم، عالی ترین نماینده شهروندان است.
۲۳
· اما قدرت اقتصادی و سیاسی بورژوازی انحصاری و مکانیسم حاکمیتی غیر دموکراتیک آن مانع نمایندگی واقعی منافع نیروهای دموکراتیک می گردند.
۲۴
· قوانین در جمهوری آلمان فدرال، در خارج از پارلمان (مجلس) میان نمایندگان انحصارات، اتحادیه های سرمایه داران انحصاری، کمیسیون های پارلمان و وزرای رشته مربوطه تهیه می شوند.
۲۵
· پذیرش قوانین در پارلمان ایالتی و شورای ایالتی (نمایندگان ولایات) اکت فرمالی بیش نیست.
۲۶
· حکومت ایالتی توسط صدراعظم رهبری می شود.
۲۷
· نصب و عزل وزرا به پیشنهاد صدر اعظم توسط رئیس ایالتی صورت می گیرد.
۲۸
· وزرا مکلف به پاسخگویی در مقابل پارلمان نیستند.
۲۹
· با تمرکز روزافزون قدرت اقتصادی، سانترالیزاسیون هرچه قوی تر قدرت سیاسی دست در دست می رود که با تخریب دموکراسی بورژوایی همراهی می شود.
۳۰
· فشار ناشی از اوجگیری تضادهای درونی و برونی و افزایش جذابیت سیستم سوسیالیستی جهانی، امپریالیسم را به همرنگ سازی خویش با وضع جهان و با شرایط مبارزه طبقاتی و به در پیش گرفتن فرم های مستور استثمار و ستم و سرکوب زحمتکشان وامی دارد تا آنها را به لحاظ ایده ئولوژیکی و سیاسی کنترل کند.
۳۱
· تغییرات حاصله در فرم ها و متدهای اعمال قدرت اما تغییری در ماهیت و آماج سیاست امپریالیستی نمی دهد.
۳۲
· ارتجاع نسبت به داخل و تجاوز نسبت به خارج برای امپریالیسم ماهوی اند.
۳۳
· اقدانات زیر در جمهوری آلمان فدرال دال بر آنند:
الف
· شکلگیری انحصاری ـ دولتی هرچه بیشتر (تصویب قوانین شرایط اضطراری)
ب
· اقداماتی در چارچوب به اصطلاح رفرم دولتی
پ
· تعقیب نیروهای ضد انحصاری و دموکراتیکی
۳۴
· امپریالیسم جمهوری آلمان فدرال نیز می کوشد نسبت به شدت و حدت تضادهای داخلی با سیاست گسترش طلبی هرچه بیشتر غالب آید.
۳۵
· تجاوزگرایی و تهاجمگرایی خاص جمهوری آلمان فدرال نسبت به خارج به ویژه در گرایشات زیر آن تبیین می یابد:
الف
· در گرایش جمهوری آلمان فدرال به از بین بردن سوسیالیسم در جمهوری آلمان دموکراتیک و دیگر کشورهای سوسیالیستی
ب
· در گرایش جمهوری آلمان فدرال به تسلیح اتمی
پ
· در گرایش جمهوری آلمان فدرال به سرکردگی در اتحادیه اروپا و ناتو
ت
· در گرایش جمهوری آلمان فدرال به نئواستعمار
۳۶
· این سیاست جمهوری آلمان فدرال در داخل کشور به طور ایده ئولوژیکی با مانی پولاسیون جمعیت کشور، به ویژه با اشاعه آنتی کمونیسم و ناسیونالیسم پیشبرد کسب می کند.
· مراجعه کنید به آنتی کمونیسم، ناسیونالیسم، مانی پولاسیون
آنتی کمونیسم
(کمونیسم ستیزی)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9370
آنتی کمونیسم
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6098
۲
http://hadgarie.blogspot.com/2011/03/4_20.html
پایان
ناسیونالیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3606
پایان
مانی پولاسیون
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6169
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6846
پایان
۳۷
· این سیاست جمهوری آلمان فدرال در خارج از کشور قبل از همه به کمک خرابکاری (دیورسیون، انحراف) ایده ئولوژیکی برای تضعیف کشورهای سوسیالیستی (سیاست شرقی جدید) صورت می گیرد.
· مراجعه کنید به خرابکاری ایده ئولوژیکی، سیاست شرقی جدید
۳۸
· تناسب قوای بین المللی به نفع سوسیالیسم و فشار توده های خلق در عرصه قدرت امپریالیستی از سویی و گرایش امپریالیستی به کسب میدان عمل بزرگتری در سیاست خارجی از سوی دیگر در حال حاضر به خطوط رئالیستی در سیاست خارجی جمهوری آلمان فدرال منجر می شوند که خود را در عقد قراردادهایی میان اتحاد شوروی و جمهوری خلق لهستان و جمهوری آلمان فدرال نمودار می گردند.
۳۹
· تحقق قراردادها سهم مهمی به عادی سازی اوضاع در اروپا ادا می کند و به تحکیم صلح تکانه های جدیدی وارد می کند و در خدمت امنیت اروپا و اجرای سیاست همزیستی مسالمت آمیز است.
· مراجعه کنید به همزیستی مسالمت آمیز، دولت بورژوایی
همزیستی مسالمت آمیز
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5411
دولت
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6800
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6799
پایان
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف