مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۳۸)

   

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

 

  فصل سوم

توسعه و تکامل طبقه کارگر چین و تبدیل گشتن آن به فاکتور سیاسی و اجتماعی اصلی جامعه

به مثابه مسئله اجتماعی هسته ای (مرکزی، اصلی)

ادامه

 

 

۲۳

·    حل این مسئله اجتماعی مرکزی (هسته ای) مستلزم انجام وظایف مهم (وظایف مرکز ثقلی) زیر بوده است:

 

الف

·    مستلزم تضمین و توسعه حکومت (اعمال سیاسی قدرت)  طبقه کارگر به معنی اجرای رسالت تاریخی اش بوده است.

 

ب

 

۱

·    مستلزم ارتقای سطح سازمان یابی سیاسی  طبقه کارگر بوده است.

 

۲

·    مستلزم ارتقای سطح استحکام شعور طبقاتی پرولتری طبقه کارگر بوده است.

 

۳

·    مستلزم ارتقای سطح وقوف طبقه کارگر به نقش (رل) تاریخی خویش بوده است.

 

۴

·    مستلزم ارتقای سطح وقوف طبقه کارگر به آماج های جامعتی اش  بوده است.

 

۵

·    مستلزم ارتقای سطح وقوف طبقه کارگر به خصلت بین المللی طبقه خویش بوده است که با ارتقای سطح مارکسیستی ـ لنینیستی تربیت و آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) طبقه کارگر در پیوند بوده است.

 

پ

 

۱

·    توسعه مقدم و مستمر هسته مرتبط با صنایع مدرن بزرگ طبقه کارگر چین بوده است.

 

۲

·    و در پیوند با آن، ارتقای درجه تمرکز و غلظت عام طبقه کارگر بوده است.

 

۳

·    توسعه سطح آموزش و پرورش فنی ـ رشته ای و عمومی طبقه کارگر بوده است.

 

۴

·    حل این وظایف به طرز تعیین کننده ای مستلزم تحکیم رابطه طبقه کارگر چین با نیروهای مولده مدرن بوده است.

 

۵

·    تحکیم رابطه طبقه کارگر چین با نیروهای مولده مدرن  به نوبه خود مستلزم اجرای قاطعانه و پیگیرانه صنعتی سازی سوسیالیستی کشور بوده است.

 

ت

 

۱

·    ارتقای درجه ثبات و استحکام در کردوکار کارگران

 

۲

·    اجتناب از نوساناتی که توسعه اجتماعی ـ اقتصادی بزرگ و متسمر و مداوم را مختل می کنند.

 

ث

 

۱

·    سمت بخشی اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی به حواشی طبقه کارگر و به فرم های گذار و یا فرم های بینابینی به سوی هسته طبقه کارگر.

 

الف

·    منظور از حواشی طبقه کارگر، گروهی از کارگران است که در کارگاه ها و کارخانجاتی کار می کنند که حاوی درجه غلظت و تمرکز نسبتا ناچیزی اند و نیروهای مولده در آنجا، حاوی سطوح توسعه متفاوتی اند و چه بسا حاوی خصلت مانوفاکتوری (صنایع دستی) اند.

 

ب

·    منظور از فرم های گذار و یا فرم های بینابینی، اقشاری از کارگران اند که مرزهای شان هم نسبت به طبقه کارگر و هم نسبت به دهقانان سیال است.

 

۲۴

·    رابطه شرایط داخلی پیشرفت اجتماعی با شرایط خارجی پیشرفت اجتماعی نشان می دهد که انجام (حل) این وظایف مربوط به توسعه داخلی کشور، مستلزم تحکیم بی چون و چرای روابط طبقه کارگر چین با جنبش بین المللی (جهانی) کارگری و مستلزم تحکیم صرفنظر ناپذیر روابط سیاسی، اقتصادی و ایده ئولوژیکی چین با سیستم جهانی سوسیالیستی بوده است.  

 

·    مراجعه کنید به دیالک تیک داخلی و خارجی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

۲۵

·    توسعه و تکامل جامعه به سوسیالیسم در داخل باید همزمان، یعنی توأم با توسعه رابطه با  سیستم جهانی سوسیالیستی پیش رود.

 

۳۶

·    رابطه مائوئیسم با طبقه کارگر باید با توجه به این شرایط عینی توسعه تاریخی سنجیده شود. 

 

۳۷

·    تضاد سیاسی و ایده ئولوژیکی بنیادی مائوئیسم با این وظایف مربوط به پیشرفت تاریخی، خود را در همین جا نشان می دهد.

 

۳۸

·    اینجا یکی از مهم ترین معیارها برای ارزیابی مائوئیسم به مثابه جریانی ارتجاعی در بین است.

 

پایان فصل سوم

ادامه دارد.