پروفسور دکتر پطر ایشهورن
برگردان
شین میم شین
معاییر تعیین کننده خصلت انقلاب
· از میان معاییر (معیارهای) فوق الذکر، قبل از همه معیارهای زیر نقش تعیین کننده بازی می کنند:
معیار اول
۱
· خصلت انقلاب ها را باید بنا بر آماجگذاری های آنها در رابطه با تحول ساختار اجتماعی، یعنی در رابطه با تحول ساختار اقتصادی و ساختار طبقاتی جامعه و همچنین در رابطه با تحول محتوا و نوع حاکمیت طبقاتی تعیین کرد.
۲
· منظور اینجا و یا حداقل در وهله اول، آماجگذاری های سوبژکتیو نیست.
۳
· منظور اینجا آماج های جنبش است که نیل به آنها به وسیله جریان توسعه اجتماعی و در وهله اول، به وسیله تضادهای موجود میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی و به وسیله مجموعه مسائل و گرایشات تکاملی (توسعتی) که با این تضادها در رابطه قرار دارند، امکان پذیر و ضرور گشته است.
معیار دوم
۱
· خصلت هر انقلاب با توجه به جبهه مبارزه طبقاتی، با توجه به نیروهای محرکه طبقاتی مؤثر در انقلاب تعیین می شود.
۲
· ترکیب و رفتار نیروهای طبقاتی مختلف در هر انقلاب، در تحلیل نهائی به تضادهای اقتصادی و به ضرورت های توسعه وابسته است.
۳
· این وابستگی را اما به هنگام تعیین خصلت هر انقلاب و به هنگام تعیین تاکتیک انقلابی نباید به طور دگماتیکی مطلق کرد.
۴
· لنین ـ قبل از همه ـ نشان داده است که به عنوان مثال در زمینه های زیر تفاوت از زمین تا آسمان است:
· برای انقلابی که به لحاظ اقتصادی، برقراری مناسبات تولیدی کاپیتالیستی را آماج بی واسطه خود قرار داده، موارد زیر قابل توجه اند:
الف
· پیروزی انقلاب تحت رهبری بورژوازی و یا تحت رهبری طبقه کارگر یکسان نیست.
ب
· اتحاد دهقانان و اقشار انقلابی دیگر با طبقه کارگر، دودلی و نوسان آنها در این زمینه و یا افتادن به دنبال نیروهای ارتجاعی یکسان نیست.
پ
· داشتن و نداشتن برنامه روشن خاص خویش توسط طبقه کارگر یکسان نیست.
ت
· سازمان یافتگی در سازمان آهنین خویش و وارد شدن به مثابه جنبش طبقاتی به انقلاب با پراکندگی، بی سازمانی و شرکت خود به خودی (خودپو) در انقلاب یکسان نیست.
معیار سوم
۱
· برای تعیین خصلت هر انقلاب، پیوند آن با خصلت توسعه بین المللی، پیوند آن با خصلت دوران معین از اهمیت بزرگی برخوردار است.
۲
· در هر انقلاب ـ و امروزه بیشتر از هر زمان دیگر ـ هم امکانات اقتصادی و هم به ویژه جبهه های طبقاتی با ترکیب نیروهای طبقاتی و با تضاد سیستم های اجتماعی در مقیاس جهانی به طرق مختلف پیوند دارند و تحت تأثیر تعیین کننده آنها قرار دارند.
۳
· از این رو، در شرایط کنونی، خصلت هر انقلاب را باید در پیوند آن با مبارزه میان نیروهای سوسیالیسم جهانی و قوای امپریالیسم تعیین کرد.
۴
· این امر قبل از همه برای تعیین تاکتیکانقلابی درست از اهمیت تعیین کننده برخوردار است.
۵
· اگر به طور اوبژکتیو، یعنی در پیوند کلی ببینیم، امروزه هر انقلابی جزئی از حرکت پیش رونده عام جامعه بشری از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
۶
· از این رو، قدرت، یکپارچگی و نفوذ بین المللی سیستم سوسیالیستی جهانی به طرز روز افزونی به پیش شرطی برای موفقیت هر جنبش انقلابی در جهان بدل شده است.
۷
· در مقایسه با معاییر فوق الذکر، مسئله فرم های مبارزه در انقلاب، مسئله استفاده از امکانات پارلمانی و دیگر فرم های صلح آمیز و یا مسئله استفاده از قهر مسلحانه و جنگ داخلی از اهمیت درجه دوم برخوردار است.
۸
· این مسئله ـ حداکثرش ـ برای تعیین تاکتیک انقلابی اهمیت کسب می کند.
۹
· فرم های مبارزه به شرایط داخلی و خارجی خاص بیشماری بستگی دارند.
۱۰
· فرم های مبارزه اما نمی توانند خصلت طبقاتی، اقتصادی و اجتماعی انقلاب ها را تغییر دهند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر