پروفسور دکتر کلاوس دیتر ووستنک
برگردان
شین میم شین
۱۵
· مارکس میان دو مرحله لازم برای تشکیل کارخانه فرق می گذارد:
الف
مرحله مانوفاکتور توسعه یافته
۱
· مرحله اول، عبارت از مرحله ای است که در آن، ماشین های کار بدون محرکه فنی (موتور) مورد استفاده قرار می گیرند.
۲
· یعنی به کمک نیروی انسانی (و یا حیوانی و طبیعی. مترجم) به حرکت در می آیند.
۳
· مارکس این مرحله را مشخصه مانوفاکتور توسعه یافته تلقی می کند.
ب
مرحله گذار از مانوفاکتور به کارخانه
· مرحله دوم، مرحله ای است که ماشین بخار، به مثابه نیروی محرکه (موتور) وارد صحنه می شود و گذار از مانوفاکتور به کارخانه امکان پذیر می گردد.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۴۸۴)
۱۶
· دلیل این مرحله بندی عبارت از این است که تشکیل سیستم ماشینی کارخانه دو انقلاب فنی لازم داشته است.
۱۷
· انقلاب فنی اول عبارت بود از تولید ماشین های کار که با نیروی محرکه انسانی کار می کرد.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۴)
۱۸
· نقطه آغاز انقلاب صنعتی همین مرحله است و نه اختراع ماشین بخار.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۲، ۳۹۵، ۴۵۲)
۱۹
· این توسعه خود ماشین های کار است که بعدها نوع نوینی از ماشین محرکه طلب می کند.
۲۰
· یعنی تنها زمانی توسعه ماشین های کار به سرحد فیزیکی ـ فنی و اقتصادی نیروی محرکه انسانی و طبیعی می رسد.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۸)
(ما اینجا با دیالک تیک کمیت و کیفیت سر و کار داریم:
تغییرات کمی تدریجی پس از رسیدن به حد عینی به تغییر کیفی منجر می شود.
مترجم)
۲۱
· اینجا دیالک تیک درونی پیدایش انقلاب فنی آشکار می گردد:
· ماشین های کار ضرورت داشتند تا توسعه ابزار و آلات اندازه، تعداد و کارآئی خود را از محدوده های طبیعی دست انسانی آزاد سازد.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۴۰۴، ۳۹۸، ۳۹۴)
۲۲
· آنگاه فونکسیونی که برای انسان باقی می ماند، عبارت است از کار به مثابه قوه محرکه.
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۵)
۲۳
· اکنون انسان ـ به لحاظ فونکسیونی ـ با وسایل جدید کار رابطه بی واسطه برقرار می کند و نقش نوینی در روند کار به عهده می گیرد.
۲۴
· توسعه این مرحله به تشکیل محدوده طبیعی جدیدی منجر می شود.
۲۵
· با ورود ماشین بخار به صحنه بر این محدوده طبیعی غلبه می شود و مکانیسم سرتاسری تشکیل می گردد.
۲۶
· آنگاه برای اعضای کار انسانی فونکسیون نظارت مستقیم با چشم بر ماشین ها و تصحیح خطاهای ماشین ها با دست محول می شود، کاری که بر انقلاب فنی امروزی اشارت دارد.
۲۷
· روند انقلاب صنعتی در تئوری سوسیال ـ دموکراسی معروف به «انقلاب صنعتی دوم» مطرح می شود و با ادعای تشابه فی مابین باطل مورد تحریف قرار می گیرد:
· ادعا می شود که انقلاب علمی ـ فنی (و یا اوتوماتیزاسیون) کنونی باید بدون نیاز به یک انقلاب اجتماعی ـ سیاسی، جامعه نوع جدیدی را پدید آورد، همانطور که انقلاب صنعتی قرن هجدهم سرمایه داری را پدید آورده است.
۲۸
· اما در این میان این حقیقت امر نادیده گرفته می شود که انقلاب فنی و همچنین انقلابی از نوع ترکیب کار اجتماعی (مثلا گذار از مانوفاکتور به کارخانه) ـ همزمان ـ به تغییر مناسبات مالکیت منجر نشده و نمی شود.
۲۹
· مناسبات کاپیتالیستی مالکیت نه با انقلاب صنعتی تغییر یافته و نه لغو شده است.
۳۰
· انقلاب علمی و فنی کنونی نیز نمی تواند به معنی گذار از مناسبات کاپیتالیستی مالکیت به مناسبات مالکیت کیفیتا نوینی باشد.
۳۱
· انقلاب علمی و فنی هم در کاپیتالیسم و هم در سوسیالیسم ـ البته با محتوای متضاد تأثیرات تمامجامعتی خویش ـ پیش رفته است.
· مراجعه کنید به انقلاب فنی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر