شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۴۸ ـ ۴۹)
بخش سوم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
وگر خود هزاری و دشمن دویست
چو شب شد، در اقلیم دشمن مایست
شب تیره پنجه سوار از کمین
چو پانصد، به هیبت بدرد زمین
معنی تحت اللفظی:
اگر در خطه دشمن قرار داری،
بی اعتنا به کمیت لشکرت،
شب
از منطقه مربوطه خارج شو.
برای اینکه در شب ظلمانی
۵۰ سوار
می تواند
بر ۵۰۰ نفر غالب آید.
سعدی نمی تواند دیالک تیکی نیندیشد.
چگونه حکیمی در اعماق قرون وسطی،
ششصد سال قبل از هگل،
به چنین درکی از دیالک تیک رسیده،
بی آنکه احتمالا کلمه دیالک تیک را شنیده باشد،
دال
بر
عینیت دیالک تیک
است.
دال
بر
وجود عینی دیالک تیک در طبیعت و جامعه و تفکر
است.
دیالک تیکی
که
به طور خودپو در آیینه شفاف ضمیر حساس سعدی منعکس می شود و مثل بذری در زمینی مساعد به بار می نشیند.
و گر خود هزاری و دشمن دویست،
چو شب شد، در اقلیم دشمن مایست.
سؤال
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک (۱) را در خطه دشمن، به هنگام شب در نظر می گیرد.
جواب
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک کمیت و کیفیت را در خطه دشمن، به هنگام شب در نظر می گیرد.
گول هزار بودن (کمیت برتر) سپاه خود
و دویست بودن (کمیت نازلتر) سپاه دشمن را نخور.
فریفته کمیت صرف مباش.
سؤال
کمیت فقط و فقط در پیوند تنگاتنگ دیالک تیکی با (۲)، بیانگر چیزی است، نه به خودی خود.
جواب
کمیت فقط و فقط در پیوند تنگاتنگ دیالک تیکی با کیفیت، بیانگر چیزی است، نه به خودی خود.
شب تیره پنجه سوار از کمین،
چو پانصد، به هیبت بدرد زمین.
کمیتی کوچک، در شرایطی دیگر، می تواند حتی خطرناکتر و مؤثرتر عمل کند، تا در شرایط معمولی.
سعدی اکنون مقوله کمیت (پنجه سوار) را در رابطه با نحوه عمل دیگر (از کمین) و در شرایط مشخص دیگر (شب تیره) در نظر می گیرد و کیفیت نوین عملکرد آن را (چو پانصد، به هیبت) نشان می دهد.
سعدی
در این بیت شعر،
علاوه بر مقولات فلسفی مهم کمیت و کیفیت، مقولات حرکت، زمان و مکان را نیز در نظر می گیرد.
تفکر مفهومی و متد بررسی دیالک تیکی
را
می توان و باید از سعدی آموخت.
کلام سعدی را نباید سرسری خواند و گذشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر