۱۴۰۰ آبان ۶, پنجشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۶۳)

 Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person und Tier

طبیعت پرستی ( ناتورالیسم) طبیعی ـ غریزی سرشته به انسان پرستی (هومانیسم) کودکان

میم حجری



۹۳۹۱

سنگ سخنگو

اولا فیک نیست.
ما از فیسبوک داریم.
شخصا نمی شناسیم.
دوستان ما در فیسبوک عمدتا خارجی اند.
این خانم اصلا ایرانی نیست.
ثانیا
ما به اندیشه
می پردازیم
و

به اندیشه پرداخته ایم.
به نظر ما صورت زیبای ظاهر مهم نیست.
مهم آدمیت آدم ها ست.



۹۳۹۲

سنگ سخنگو

دو پیام ارزشمندی که راسل از زندگی خود و آنچه از آن آموخته به ما می دهد:
   نکته فکری:
وقتی موضوعی را برسی میکنید،یا توجه شما به فلسفه ای جلب می شود
تنها چیزی که باید از خود تان بپرسید این است که فاکتها(واقعیت ها) در این فلسفه چه هستند و چه حقایقی در آنهاست؟
هیچ وقت به خود تان اجازه ندهید که آنچه را دوست دارید حقیقت داشته باشد.
یا آنچه را که فکر می کنید حقیقت بودنش برای بشر مفید است، شما را منحرف کند.
فقط و تنها به اینکه واقعیت ها چه هست نگاه کنید
مسئله اخلاقی:
عشق ورزیدن خردمندانه، و تنفر ورزیدن ابلهانه است
در این دنیایی که در آن ما هر روز بیشتر و بیشتر به یکدیگر نزدیک می شویم، باید بیاموزیم که یکدیگر را تحمل کنیم،باید بیاموزیم تا با این واقعیت که دیگران ممکن است حرفهایی بزنند که به مزاج ما خوش نیاید، باید کنار بیاییم.
ما تنها می توانیم در این صورت با هم زندگی کنیم
اگر قرار باشد با یکدیگر زندگی کنیم، نه اینکه با یکدیگر بمیریم.
آموختن این نوع بزرگمنشی و تحمل یکدیگر، برای تداوم حیات بشر روی این کره مطلقا ضروری است.
برتراند راسل

 

۱

وقتی موضوعی را برسی میکنید،یا توجه شما به فلسفه ای جلب می شود.

 

سگ سخن جو


 

اولا

بررسی مثلا سیب

چرا باید کسی را به فلسفه ای جلب کند.

منظور از فلسفه ای چیست؟

مکتبی فلسفی؟


۲
تنها چیزی که باید از خود تان بپرسید این است که فاکتها(واقعیت ها) در این فلسفه چه هستند و چه حقایقی در آنهاست؟

 

سگ سخن جو


 

فاکت های مربوط به موضوع شناخت، مثلا سیب

که

در فلسفه نیستند.

در خود سیب اند.

مثال:

گندیگی سیب

به عنوان یک فاکت

در خود سیب است و نه در فلسفه ای.

۳
هیچ وقت به خود تان اجازه ندهید که آنچه را دوست دارید حقیقت داشته باشد. 

سگ سخن جو


 

این جور تمایلات

اولا

طبیعی اند

ثانیا

عینی اند.

یعنی

دست خود بشر نیستند.

مثال:

وقتی همسرت می گوید که عاشق تو ست.

دلت طبیعتا می خواهد که حقیقت داشته باشد.

ضمنا

می توانی 

در اعمال و رفتار و حرکات و سکناتش 

ادعایش را به محک تجربه بزنی و ب هصحت و سقم ادعایش پی ببری.

 

۴

عشق ورزیدن خردمندانه است و تنفر ورزیدن ابلهانه است


سگ سخن جو


نه.

عشق ورزی و نفرت ورزی

امری ایراسیونال (ضد عقلی)

است.

چه بسا

دست خود فرد هم نیست.

یکی را می بینی و بی اختیار عاشقش می شوی و یا احساس نفرت ازش می کنی.


۹۳۹۳

سنگ سخنگو

چپ؟
هیتلر هم چپ بوده.
نئوفاشیست ها همین الان عکس پتک و سندان بر سینه حک کرده اند و مدعی طرفداری از طبقه کارگرند.
ترامپ هم چپ است.
بنن مشاورش
خود را تروتسکیست می نامد.
 پوتین هم چپ است.
هیتلر هم می خواست سوسیالیسم بسازد برای نژاد سرور.
 اسم حزبش حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران آلمان بود.
ولی نماینده اولیگارشی مالی بود.
 احزاب چپ جدید نماینده سرمایه اند.



۹۳۹۴

سنگ سخنگو

تو به شنیدن کلی فحش و دشنام و توهین از دهن مشتی بیشعور و بی شخصیت
میگی فیواستار؟
این زباله ها سواد خواندن مطلب چند خطی را حتی ندارند.
اصلا متوجه نیستند که نظر حریفه نقد شده است.
معلوم نیست که در مدارس جنقوری
چه تدریس می شود که خلایق نه خردمندتر، بلکه خرتر می شوند.



۹۳۹۵

سنگ سخنگو

نیچه
 فیلسوف فاشیسم است.
دشمن توده زحمت است.
دشمن خرد و حقیقت و پیشرفت است.
آدم چقدر باید سقوط کند که خرافات ضد عقلی و ضد خلقی او را تبلیغ کند.

 


۹۳۹۶

سنگ سخنگو

 در آن صورت
تصنیف خواهد بود و نه شعر.
 تصنیف به شعری اطلاق می شود که به ساز آهنگ می رقصد.
یعنی فاقد وزن خاص خویش است.
 این شعر شفیعی 

شاید به همین دلیل هم شعریت ندارد
و حاوی دست انداز است.


۹۳۹۷

سنگ سخنگو

آره.
آنها ولی شعرند.
مثلا شجریان و پسرش
اشعار کسرایی را خوانده اند.
 ولی اشعار مورد نظر
شعرند و فاقد دست اندازند.
 این تصنیف است.
 تصانیف درب و داغانند.
اصلا شعر نیستند.



۹۳۹۸

سنگ سخنگو

فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که همیشه و هرلحظه می‌توانی پیش او برگردی. 

روزی از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده‌ام. 

تو قلبم را با خود خواهی داشت تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم، 

جهانی که دارد خسته‌ام می‌کند. 

تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.
کتاب خطاب به عشق
کامو


سگ سخن جو


کامو شبیه احمد شاملو ست
عوامفریبی عیاش است
و نه آدم.



۹۳۹۹

سنگ سخنگو

  نادژدا کروپسکایا 
انقلاب اکتبر با نام سوسیالیسم ، مارکس‌ ، انگلس و لنین گره خورده است،
اما بدون نام یک زن انقلابی ، آگاه و متشخّص ، کامل نخواهد شد.
او نماد زاینده و تعیین کننده حضورزنان در همه عرصه ها و عبور ازطوفان هاست !
او چهرۀ زیبا و انسانی ، و مادر انقلاب کبیر اکتبر است !

سگ سخن جو


آثارش را باید منتشر کرد.

 او منتقد سرسخت خرکاری های استالین بود.



۹۴۰۰

سنگ سخنگو

فصل سرد،
فصل ترکتازی ویروس سرماخوردگی است.
این ویروس فقط با مایعات از اندام دفع می شود.
با چای و آب و آب پرتقال و غیره.
استراحت هم مهم است.


۹۴۰۱

سنگ سخنگو

درد فقط گرسنگی نیست.
راه حل نهایی چیست؟



۹۴۰۲

سنگ سخنگو

حال چندان خوبی‌ نداشتم. این روزها زیاد توی نخ درس خوندن نبودم. دلم گرفته بود. سوار دو طبقه که شدم، طبق روال معمول رفتم طبقهٔ بالا. بعضی‌ از بچه های محل و هم  مدرسه ای ها هم تو طبقه ی بالا بودند. دو طبقه اما تقریبا خالی‌ مینمود. بغل یک پنجره نشستم و سیگاری آتیش زدم. سمت راست اتوبوس، هميشه مكان دلخواهم بود.   نگاهی به اطراف انداختم، جمال سمت چپ درست صندلی بغل من نشسته بود و سرش توی یک کتاب غوطه ور بود. 

از اینکه تمام زندگی ام رو گذاشته بودم و داشتم جبر و مثلثات می خوندم، حالم گرفته بود. 

نمی دونم چه مرگم بود ولی‌ از دست درس خوندن و حفظ کردن جفنگیات شیمی‌ و فیزیک به کلی‌ دلخور بودم . 

علی دروازه غاری

 

سگ سخن جو

 

مشد علی درویشیان

راجع به چیزهایی می نویسد که کمترین خبری از آنها ندارد.

جبر و مثلثات که قصه نیستند تا در دو طبقه بخوانی.

جفنگیات فیزیک و شیمی؟
بیچاره ملتی که چنین روشن فکرانی دارد.
خلایق هر چه لایق.
لیاقت این ملت همین سیدعلی جمکرانی است
 که ویروس کرونا را توطئه اجنه می داند.



۹۴۰۳

سنگ سخنگو

اولا
فیک نیست.
ثانیا
فیک باشد.
اگر سواد فارسی داشته باشید و مطلب ما را بخوانید
متوجه می شوید که ما گلایه حریفه را نقد کرده ایم
و گفته ایم که ظاهر زیبا تعیین کننده نیست.
ضمنا چیز زیبایی در زباله زار جهان برای دیدن وجود ندارد.
این
هم
حمایت از او 

ست
و
هم
روشنگری برای بقیه

 است.

 

۹۴۰۴

سنگ سخنگو

در قفل در کلیدی چرخید
لرزید بر لبانش لبخندی
چون رقص آب بر سقف
از انعکاس تابش خورشید

در قفل در کلیدی چرخید.
بیرون
رنگ خوش سپیده دمان
ماننده ی یکی نوت گمگشته
می گشت پرسه پرسه زنان روی
سوراخ های نی
دنبال خانه اش …

در قفل در کلیدی چرخید
رقصید بر لبانش لبخندی
چون رقص آب بر سقف
از انعکاس تابش خورشید

در قفل در
کلیدی چرخید.
احمد شاملو
برای سرهنگ سیامک

 

سگ سخن جو

 

 چون رقص آب بر سقف
از انعکاس تابش خورشید؟
مگر از انعکاس تابش خورشید
آب در سقف به رقص برمی آید؟
 انعکاس تابش خورشید در اصابت به چی؟
مگر در سقف آب هست که برقصد؟
این مزخرفات
 از فردی هروئینی است.
قحط شاعر تود ه ای که نیست
 تا دست به دامن معتاد فاشیستی بشوید.

ادامه دارد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر