۱۴۰۰ شهریور ۱, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آماج (۳)

der weg ist das ziel

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین
 

پیش شرط چهارم آماج

 

۱

·      میدان امکانات هر اوضاع و احوال واقعی به وسیله قوانین عینی تعیین می شود.

 

۲

·      امکانی که به مثابه آماج کردوکار انسانی انتخاب می شود، نمی تواند ناشی از میل و اراده این و آن باشد، بلکه باید در مطابقت با قانونمندی های عینی موجود باشد.

 

·      مراجعه کنید به دیالک تیک امکان و واقعیت  

 

۳

·      از آنجا که تعیین آماج یک فونکسیون معرفتی (مربوط به شعور و شناخت)  است، اغلب چنان به نظر می رسد که گویا انسان می تواند به تعیین آماج های سوبژکتیو محض مستقل از شرایط عینی بپردازد.

 

۴

·      هر آماجی تنها زمانی واقعی و معنامند است، که با پیوندهای قانونمند موجود در واقعیت عینی در تضاد نباشد.

·      به طور دلبخواهی تعیین نشده باشد.

·      از میدان امکانات واقعی، آگاهانه انتخاب شده باشد.

 

۵

·      به عنوان مثال، هرکس که ساختن «ماشین بی نیاز از انرژی» را آماج خود قرار دهد، کردوکار خود را وقف کار بیهوده ای خواهد کرد.

·      (آب در هاون خواهد کوبید.)

 

۶

·      زیرا چنین آماجی با قانون بقای انرژی در تضاد است و لذا غیرواقعی است.

 

۷

·      وابستگی آماج ها به امکانات واقعی که به طور قانونمند متعین شده اند، به ویژه در عمل اجتماعی انسانها از اهمیت بزرگی برخوردار است.

 

۸

·      اقدامات بیشماری در راه تسلط بر روند تاریخ، آشکارا نشان می دهند که انسان نمی تواند به دلخواه و بسته به میل و هوس خود، آماج هائی را برای خود تعیین کند، حتی اگر چنین آماج هائی بسیار والا باشند.

 

۹

·      ناکامی و شکست اوتوپی های اجتماعی (مدینه های فاضله اجتماعی) نشان می دهد که تنها آن عمل تاریخی که در انطباق با امکانات عینی تاریخی قرار داشته باشد، به موفقیت واقعی خواهد انجامید.

 

۱۰

·      عمل آگاهانه سوبژکتیو برای رسیدن به آماج، قوانین عینی توسعه اجتماعی را هرچه بیشتر در نظر گرفته باشد، به همان اندازه کامیابتر خواهد بود.

 

۱۱

·      از این رو، برای توسعه (تکامل) اجتماعی مهم این نیست که انسان کدام آماج های سوبژکتیو را در پیش می گیرد، بلکه مهم این است که آیا آماج های او با قانونمندی های عینی توسعه اجتماعی و با الزامات عینی توسعه اجتماعی مطابقت دارند و یا نه.

·      و اگر مطابقت دارند، درجه انطباق شان تا چه اندازه است.

 

۱۲

·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «مسئله این نیست که این یا آن پرولتر و یا حتی پرولتاریا در حال حاضر، چه آماجی را در مد نظر دارد.

·      مسئله این است که آن چیست و بنا بر این بود (وجود)، به لحاظ تاریخی چه باید فردا انجام گیرد.

·      آماج او و کنش تاریخی او در شرایط زندگی خود او و در کل سازمان جامعه بورژوائی معاصر به طور سهل الفهم و بی بازگشت ترسیم شده است.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲، ص ۳۸)

 

۱۳

·      از این رو تعیین آماج ها نه به میل و هوس این و آن، بلکه به اختیار (آزادی) مربوط می شود.

 

·      مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اختیار  

 

۱۴

·      انتخاب هر آماج یک عمل خلاقانه است.

·      عملی است که انسان در آن اختیار (آزادی) خود را تحقق می بخشد و از میان امکانات واقعی بیشمار، یکی را انتخاب می کند

·      (امکانی را واقعیت می بخشد.

·      بالقوه ای را بالفعل می سازد.)

 

۱۵

·      تصمیمگیری های انسان هرچه بیشتر بر شناخت واقعیات امور مبتنی باشند، انسان هرچه بیشتر امکانات موجود را بشناسد و هرچه مصمم تر در جهت جامه عمل پوشاندن به امکانات شناخته شده، عمل کند، او به همان اندازه آزادتر خواهد بود.

 

۱۶

·      به عبارت دیگر، آماج های انسان هرچه بهتر با امکانات تعیین شده بر مبنای قوانین عینی توسعه اجتماعی انطباق داشته باشند، او به همان اندازه بیشتر صاحب اختیار و آزاد خواهد بود.

 

۱۷

·      از این رو ست که آماج ها فقط وابسته به شرایط عینی نیستند، تا از میدان امکانات واقعی قانونمندانه متعین شده نشئت گیرند، بلکه علاوه بر آن، به واسطه حوایج عینی تعیین می شوند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر