۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۴۹)

خوداندیشی

شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۷ ـ ۴۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

چو دستی نشاید گزیدن، ببوس

که با غالبان، چاره زرق است و لوس

 

معنی تحت اللفظی:

اگر قادر به نیش زدن بر کسی نیستی، بوس بزن.

مغلوبین باید نسبت به غالبین تزویر و چاپلوسی کنند.

  

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک  طبقه حاکمه و توده

را

 به

شکل دیالک تیک غالب و مغلوب بسط و تعمیم می دهد و شیوه رفتار را بر حسب تناسب قوا تعیین می کند:

اگر تناسب قوا به نفع تو ست، بگز و

اگر برعکس بود، ببوس!

 

سعدی

ضمنا

رهنمود عام و کلی در رابطه با غالبان صادر می کند که بر زرق و سالوس مبتنی است.

نه اصولیتی، نه پرنسیپی!

ریا و تزویر و تظاهر،

 نسخه از پیش آماده برای رهائی است.

 

به عمق وحشتناک این بیت شعر باید توجه کرد.

سیاه و سفید دیدن چیزها، پدیده ها و سیستم ها (انسانها) همین است.

دست طرف مقابل را یا باید گزید و یا باید بوسید.

شق ثالثی متصور نیست.

 

رهنمودهای تربیتی سعدی به درد همبودهای میمونی می خورند

و

 نه به درد همبودهای انسانی.

میمون ها اگر زورشان به میمون گردن کلفت نرسد،

به لیسیدن ماتحتش می پردازند و اگر زورشان رسید، لت و پارش اش می کنند و می خورند.

بوسیدن دست نیز نه بوسیدن، به معنی حقیقی کلمه،

 بلکه بوسیدنی است آلوده به زرق و ریا.

این شیوه برخورد و رفتار در جامعه سعدی پس از هفتصد سال همچنان رواج فراگیر دارد.

 

یاد فروغ فرخزاد جامعه شناس به خیر:

 

وقتی که رویت را می بوسند،

در ذهن خود طناب دار تو را می بافند.

 

جهانی که سعدی طلب می کند،

 نه جهان بنی آدمی است که «اعضای یکدیگرند و از یک گوهرند»،

بلکه جهان توحش و بربریت بی غل و غش است:

نه خردی در کار است و نه معیاری،

نه هنجاری در کار است و نه اصولیتی.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر