پروفسور دکتر مانفرد بور
۱
· آفرینش (اماناسیون) در واقع به معنی ترشح و پیدایش پست از عالی، ناقص از کامل است.
۲
· در تاریخ فلسفه، آموزه های مختلف آفرینش اغلب در پیوند تنگاتنگ با تصورات مذهبی ـ عرفانی (انشعابی) مطرح شده اند:
الف
· مثلا در نئوافلاطونیسم
ب
· در گنوسیس (معرفت الهی، خداشناسی) (پیدایش جهان توسط خدا)
پ
· در نظریات کوزانوس (شکوفائی وجود الهی در جهان)
ت
· در عرفان (اکهارت، بومه، لایبنیتس: مونادها به مثابه جرقه های الهی)
ث
· آموزه شلینگ پیر و فون هارتمن نیز بر مفهوم آفرینش مبتنی اند.
۳
· کلیه آموزه های (تعالیم) مبتنی بر مفهوم آفرینش، به معنی تئوری های تکامل و توسعه وارونه اند (البته با فقدان گشتاور تغییر)
۴
· برای اینکه آنها تنوع واقعیت عینی (واقعیت عینی ئی که به نظرشان نازل و پست است) را ناشی از وجود عالی تر می پندارند.
۵
· ماتریالیسم دیالک تیکی در انطباق با نتایج علوم طبیعت پژوه و به پیروی از علوم طبیعی (به ویژه زیست شناسی، آموزه مربوط به پیدایش انواع) به طور قاطع و پیگیر در موضع توسعه قرار دارد.
۶
· توسعه در تحلیل نهائی از فرم ها، گونه ها و انواع نازلتر و ناقصتر (کمتر توسعه یافته) به فرم ها، گونه ها و انواع عالیتر و کاملتر فرا می بالد.
· مراجعه کنید به توسعه
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر