۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۴۶۴)

  Keine Fotobeschreibung verfügbar.

میم حجری


۵۹۳۷

سنگ سخنگو

مرگ، یکبار رخ نمی‌دهد، زیرا همه‌ی ما هر روز چند بار می‌میریم.
هر بار که با آرزوها علایق و پیـوندهای، خود وداع می‌کنیم، می‌میریم...
درجستجوی‌زمان‌ازدست‌رفته
مارسل پروست


سگ سخن جو

 

هی پروست
وداع با آرزو و علاقه و پیوند که به معنی مرگ نیست.
مرگ چیست؟

۵۹۳۸

سنگ سخنگو

آدم باید برده باشد تا از ذلت بردگان با خبر باشد.

۵۹۳۹

سنگ سخنگو

صد سال پیش عشایر 25 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدادند و امروز تنها 3 درصد هستند.

سگ سخن جو

 

 
خوب این به چه معنی است؟
 این خبر بدی که نیست
 

۵۹۴۰

سنگ سخنگو

ﻋﻠﻲ ﻣﺴﯿﻮ، ﻳﻜﻲ از ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﻨﯿﺎدﮔﺰاران و ﻓﻌﺎﻻن ﺗﺎرﻳﺦ ﺟﻨﺒﺶ ﻛﺎرﮔﺮي اﻳﺮان. 

 این جمله معیوب است:

جنبش کارگری به چه معنی است؟ 

جنبش را که بینانگذاری نمی توان کرد. 

تازه آن زمان در ایران هنوز طبقه کارگر به معنی واقعی کلمه تشکیل نشده بود.

۵۹۴۱

سنگ سخنگو

ما نسل بدبختی هستیم.
دست مان به مقصر اصلی نمی رسد
از همدیگر انتقام می گیریم.
عباس معروفی


سگ سخن جو

 

عباس معروف الخاص و العام
اولا
مگر نسل های قبلی
خوشبخت تر از نسل تو بوده اند.

ثانیا
مقصر اصلی مگر جزو «همدیگر» نیست.

ثالثا
مقصر اصلی
اصلا کیست و یا چیست؟


۵۹۴۲

سنگ سخنگو

واژه کارآفرین
سوقات فرنگ است.

اختراع اینها نیست.

در زمان شاه
کارآما بود.
منظور
طبقه ای اجتماعی ئی است که
کار
اماده می کند
برای توده کارگر
توده کارگری که وسایل کارشان غصب شده و مجبور به فروش نیروی کارشان به غاصبان وسایل کارشان شده اند.

در فرنگستان کاربخش (حاتم طائی کار و اشتغال) نامیده می شود.
Arbeitgeber
به کارگر هم کارپذیر، کار بردار گویند
Arbeitnehmer

وارونه سازی دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
دیالک تیک بورژوازی و پرولتاریا
است

بدین طریق
فاتحه ای بر مفاهیم علمی (مارکسیستی ـ لنینیستی) خوانده می شود.
تحریف مفاهیم برای تأمین (امنیت بخشیدن) و تقدیس و تقدیر طبقه حاکمه و برای ماستمالی مبارزه طبقاتی
است


۵۹۴۳

سنگ سخنگو

شیدان وثیق
اینان با کاهش مضمون لائیسیته راه را بر نقض بی‌طرفی نهادهای دولتی و بخش عمومی نسبت به دین می‌گشایند، کاری که به یک پَس‌رویِ اجتماعی می‌مانَد.


سگ سخن جو

 

این جمله شیدان دال بر باور او به «بی طرفی دولت» است.
امپریالیسم هم لحظه به لحظه همین توهم را اشاعه می دهد و خلایق خیال می کنند که دولت
هیولایی ماورای اجتماعی است که بر فراز طبقات اجتماعی شناور است و همه را به یک چشم می بیند.
به قول شیدان بیطرف است.
دولت
چماق طبقات حاکمه بوده است که در فاز امپریالیستی سرمایه داری (سرمایه داری انحصاری ـ دولتی) دستخوش تحول می گردد.
مرز بین هیئت حاکمه (دولت) و طبقه حاکمه سیال می گردد.
گابریل وزیر امور خارجه سابق المان اکنون در رأس یکی از کنسرن های امپریالیستی قرار دارد.
وزیر تندرستی المان قبلا عضو عالی رتبه بانک خلق بوده است.
بدین طریق دولت و طبقه حاکمه در یکدیگر ذوب می شوند تا منافع طبقه حاکمه بهتر حفظ شود.

مراجعه کنید
به
سرمایه داری انحصاری ـ دولتی

https://hadgarie.blogspot.com/2020/10/blog-post_556.html

۵۹۴۴

سنگ سخنگو

به هنگام خواب مغز به فعالیت خود ادامه می دهد
درست به همان سان که رفتگران پس از تعطیل مغازه ها و کارخانه ها و غیره به کار شبانه آغاز می کنند.
به نظافت شهر.
یکی از فونکسیونهای متنوع خواب حل و فصل دغدغه های خاطر است که در اعماق ذهن تلنبار و انبار شده اند.
این
نوعی زباله زدایی از مغز است.
اگر خواب نبود
آدمی جنون می گرفت.
سؤال این است که آیا جانوران هم خواب می بینند؟
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لف لف خورد گه دانه دانه
آٔم ها هم هر چیزی را که در عالم بیداری نباید و یا نمی توانند بکنند و بخورند و بپوشند و داشته باشند
در عالم خواب می کنند، می خورند و می پوشند و دارند
غریزه بهترین یار آدمی و دستیار دیالک تیکی عقل است

۵۹۴۵

سنگ سخنگو

با لخت شدن حریفی
شق القمر نمی شود
و
کسی از خواب سنگین قرون بیدار نمی شود.
لخت شدن
پیش زمینه و نشانه بارز رفتن حریف خردستیز به خواب است و دهن دره بیداران محتاج به خواب.

۵۹۴۶

سنگ سخنگو

تصنیف مرا ببوس مملو از خرافه ـ مفهوم است. 

ترانه ای ارتجاعی است که رنگ زده شده و به عنوان ترانه ای انقلابی به خورد جماعت بی خبر از مفاهیم فلسفی داده شده است. 

معلوم نیست که چرا نقد نشده است.


۵۹۴۷

سنگ سخنگو

به مناسبت روز جهانى كارگر و زحمتكشان


عزيز،
ميدانى تنها راه نجات ماركسيسم است!!!
ميدانى فاصله طبقاتى
كه جهل و فساد را دارد
بقاى زيستن را نفى ميكند؟
ميدانى ماركس اين فاصله را كشف نمود
؟
ميدانى ديالكتيك انرا ترسيم كرد؟
ميدانى عينيت انرا ثابت نمود؟
ميدانى شرّ زندگى سرمايه است؟
اين زهر است
واين زهر زِ هر زهر قويتر است؟
ميدانى گفته ها و نوشته هايش راهنماى عمل است؟
ميدانى او پيغمبر نبود
وپيغمبرانه رفتار نمى كرد؟
ميدانى اصول او دگم و سكتاريستى نبود؟
ميدانى او عينى گرا بود و نه ذهن گرا؟
ميدانى دمكراسى به معنى مردمى انرا تعريف ميكرد؟
ميدانى دشمن ان ،چقدر حيله باز است؟
ميدانى او و يارانش زندگى را با مردم دو ست داشتند؟
ميدانى ؟
الف انگلس
لام لنين
ميم ماركس
علمِ نجات زندگيند؟
ميدا نى بنام اين سه ناب ،
قهرمانانى چنان غرّيدند
كه ندانستند بودن را؟
جهان را براى تغيير
براى مردم
براى كار گران
براى زحمت كشان
يكسان
ازادى ، برابرى و عدالت
را طالب بودند
؟
ميدانى امپرياليسم دشمن مردمند؟
ميدانى چرا تكامل را به كندى و زجر اور و ملال اور ، و پر هزينه ساخته اند؟
ميدانى امروز و ديروز و هر روز
نيرنگها در سر مى پرورانند؟
ميدانى تمام شدنى نيست دشمنى با ماركسيسم؟
ميدانى حتى مرگ خودرا طالبند
ميكشند ياران خود را
ميكشند
و ميسازند
زنده ميكنند
دوباره نابود
تا زنده بمانند
تا نمانند مردم؟
ميدانى هرانقلابى را
به تلخ كامىً سرانجام ميرسانند؟
تا بگويند حق با ماست
ميدانى بى نهايت تحريم و فشار و ترور
بر هرانقلابى
تا به شكست
كه زِ كرده خو د پشيمان كرده؟
ميدانى دشمن تكامل
دشمن توليد
دشمن ازادى
دشمن علم و دانش
و موافق خرافاتند ؟؟؟!!!!!!
خلاصه ميدانى اين ويروس!!!
زِ هر ويروس طبيعت خطر ناكتر است؟
چونكه خود توليد ويروس است
و توليد ميكروب
وخود جهان زاست
زبهر مردم نيست
زبهر يك درصد
در برابر نود درصد
حاميان ماركسيسم بيدارند
ونه در خواب نازند
كه دائم در حال پيكارند
عشق و صفا تا بود
شرّشان نابود!!!
باقرى مهدى

سگ سخن جو

 

 
ميدانى تنها راه نجات ماركسيسم است!

این جمله شاعر را می توان دوجور خواند و فهمید و فهماند:

۱
ميدانى تنها راه نجات
ماركسيسم
است!

یعنی برای کسب رهایش اجتماعی باید
مارکسیسم
را
فراگرفت.
هضم و جذب کرد.

۲
ميدانى تنها راه
نجات ماركسيسم است!

یعنی مارکسیسم شده آلت دست عوامفریبان
یعنی مارکسیسم شده چیزی تجملی برای عوامفریبی
راه رهایش جاتماعی
نجاب مارکسیسم از دست عوامفریبان و معرفی دقیق و درست آن است.


۵۹۴۸

سنگ سخنگو


مرگ نرگس"
اسکار وایلد


وقتی نرگس مرد،
گل های باغ همه ماتم گرفتند
از جویبار خواستند که برای گریستن
به آنان قطره اشک وام دهد
جویبار آهی کشید و گفت:
من نرگس را آنقدر دوست می داشتم که
اگر تمام آب هایم به اشک تبدیل شوند
و آنها را در سوگ نرگس بیفشانم
باز کم اند.
گل ها گفتند:
راست می گویی ، مگر می شد با آنهمه زیبایی
نرگس را دوست نداشت؟
جویبار با تعجب پرسید:
مگر نرگس زیبا بود؟!
گل ها حیرت زده گفتند:
تو باید بهتر از هرکس دیگر بدانی که نرگس زیبا بود
چون
همیشه خم می شد
و زیبایی خود را در آب های زلال تو تماشا می کرد.
جویبار خندید و گفت:
"من" نرگس را بدین سبب دوست می داشتم که
وقتی خم می شد
و در "من" می نگریست
"من" می توانستم زیبایی "خود" را ،
در چشمانِ او تماشا کنم.
پایان

سگ سخن جو

 

 آره.

ما همیشه با دیالک تیک انعکاس سر و کار داریم.

عکاس فقط عکس برنمی دارد،

بلکه همزمان از خود عکاس عکس برداشته می شود.

بیننده

دیده وشنده

است.


۵۹۴۹

سنگ سخنگو

رسانه ها جزئی از دولت امپریالیستی و فوندامنتالیستی اند. بانگ بی بند سرمایه اند که تظاهر به بی طرفی می کنند.

اگر تناسب قوا به نفع کار باشد، اول ماه مه را بهتر از همه تجلیل می کنند تا ضمنا عوامفریبی کنند. 

حالا آب سر بالا می رود و قورباغه ابوعطا میخواند

۵۹۵۰

سنگ سخنگو

سکوت در این شعر شهناز سکوتی اوبژکتیو (عینی) و طبیعی است نه سکوت سوبژکتیو. 

شهناز اهل سخن است و سوبژکت شکست سکوت

ادامه دارد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر