میم حجری
۵۴۹۴
سنگ سخنگو
تُ غریبی یا مُ غَریبُم؟
سگ سخن جو
غربت و غریب (بیگانه) از مفاهیم فئودالی است و فاقد اعتبار واقعی و علمی است.
زمین
خانه ما ست
و
هر گوشه آن باشیم
آشناییم
و
نه
بیگانه
بیگانه محسوب داشتن همنوع و بیگانه ستیزی
نشانه نادانی است.
اگر نشانه عوامفریبی نباشد
ماهمه خواهر وبرادر وبرابریم
بیگانه پنداری وبیگانه ستیزی
ننگی است
که
دور از ما باد
۵۴۹۵
سنگ سخنگو
بی تو هر شب منم و گوشه تنهایی خویش
پای در دامن غم، سر بگریبان ملال
هلالی جغتایی
سگ سخن جو
احساس تنهایی
نتیجه علافی است
و
علافی
درد بزرگی است که دور از ما باد
۵۴۹۶
سنگ سخنگو
حرف ها چه بسا حاوی معانی مستورند
به همین دلیل
لنین میگفت:
حرف ها را باید ازصراحت طبقاتی گذراند تادرک شوند
وقتی میپرسی:
چند مثقال هوش داری
عینا و عملا
هوش را چیزی ثابت میپنداری
یعنی به لدنی بودن هوش باور داری.
هوش ما
درهمین هماندیشی با شما
رشد کرده است
ما اکنون هوشمندتر گشته ایم
۵۴۹۶
سنگ سخنگو
کی گفته بی‌محلی کنید جذاب می‌شید؟
من تو کسری از ثانیه از طرف حالم بهم می‌خوره.
سگ سخن جو
کسی که به تحقیر همنوع می پردازد
(مثلا توده ناراضی عاصی را خس و خاشاک می نامد)
سودای جذاب شدن در سر ندارد.
چه سودایی در سر دارد؟
ضمنا برای به هم خوردن حال همنوع
هم
تره خرد نمی کند.
چرا و به چه دلیل؟
۵۴۹۷
سنگ سخنگو
باز شما می خواهید به زور
چیزی را که در حال مردن است
زنده کنید؟
شازده
سگ سخن جو
این جمله شازده
غلط اندر غلط است.
درباریان
خرتر از خرگاهیان اند.
بس نقش ها زدند
ولی روز آزمون
یک از هزارشان
نشد آن بی نظیر ما
۵۴۹۸
سنگ سخنگو
کلمات سطل ننه ات طلب ها
همه
پایین تنه ای اند.
این شناسنامه و شناسه مهم آنها ست.
۵۴۹۹
سنگ سخنگو
بنظرتون دليل اصلي طلاق چيه؟
سگ سخن جو
فراموش مکن که همه چیز هستی
خصلت دیالک تیکی دارد.
ازدواج
یعنی وحدت دو ضد (زن و مرد) با همدیگر
برای تشکیل خانواده و تولید مثل و تکثیر نوع.
زن و مرد دو ضد دیالک تیکی اند که پس از ازدواج نیز در مبارزه با همدیگرند.
طلاق = پایان وحدت دیالک تیکی زن و شوهر
۵۵۰۰
سنگ سخنگو
راسته میگن سیاه پوستا احمقن؟
سگ سخن جو
چنین ادعایی یا نشانه خریت مدعی است
و
یا به نیت خر پروری او برای حفظ برتری سفید پوستان خر بر سیاه پوستان خردگرا ست.
مشاور همین مدعیان در هیئت جورج ابن جورج
پروفسور سیاه پوستی به نام خانم رایس بود که به چندین زبان تسلط داشت
۵۵۰۱
سنگ سخنگو
زنده باد.
انقلاب یعنی گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی
انقلاب سفید
انقلاب است.
چون گذار از فرماسیون اقتصادی فئودالی به سرمایه داری صورت می گیرد.
انقلاب اسلامی
عنگلاب (رستاوراسیون، پیروزی ضدانقلاب، پیروزی ارتجاع فئودالی بر انقلاب سفید) است.
خیلی ها با توجه به شرکت توده در جنبش های اجتماعی
عنگلاب را با انقلاب عوضی می گیرند.
برای هیتلر هم توده های عظیم طویله آلمان هورا می کشیدند و زیگ هایل عرعر می کردند.
خمینی در صدد برگشت به ریشه ها و بنیادها (صدر اسلام برده داری) بود
غافل ا اینگه چرخ یک دنده تاریخ به عقب برنمی گردد.
اکنون اشراف فئودالی ـ روحانی
بورژوا شده اند و زنان و کودکان مردم را حتی بسان کالای بی مشتری به زوار حرم امامان اجازه می دهند و دلار درو می کنند.
طنز تاریخ را باش.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر