پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
بخش دوم
نئواسکپتیسیسم
۱
میشل مونتاین
(۱۵۳۳ ـ ۱۵۹۲)
سیاستمدار
فیلسوف فرانسوی
مؤسس ئسه ئیستیک
· نئواسکپتیسیسم عبارت است از رجعت به اسکپتیسیسم یونانی، که در نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی، از سوی مونتاین و شرون در فرانسه صورت می گیرد.
۲
پیر شرون
(۱۵۴۱ ـ ۱۶۰۳)
فیلسوف و فیه (تئولوگ) فرانسوی
کشیش دربار مارگاریت نوارا و مؤسس اسکپتیسیسم
فلسفه اوتحت تأثیر فلسفه میشل مونتاین بوده است
· فلسفه های مونتاین و شرون اما فقط نوسازی صرف اسکپتیسیسم یونانی نبوده اند:
الف
· اسکپتیسیسم یونانی محصول دوران تجزیه و تلاشی جامعه ای بود که عمرش به لحاظ تاریخی به پایان رسیده بود.
· اسکپتیسیسم یونانی شاخص فکری پایان توسعه یک فرماسیون اجتماعی بود.
ب
· نئواسکپتیسیسم اما ـ برعکس ـ گشتاور یک آغاز و نو آغاز بوده است.
۳
· نئواسکپتیسیسم یک آموزه فلسفی تناقض مند است.
۴
· نئواسکپتیسیسم موضعگیری جهان بینانه توسعه تضادمند بورژوائی آغازین آن زمان است.
۵
· آموزه های (تعالیم) مونتاین و شرون بخش هائی از جریانات ایدئولوژیکی متمایز متنوع را تشکیل می دهند که به مثابه تدارک روشنگری فرانسه محسوب می شوند.
بخش سوم
اسکپتیسیسم به طور کلی
· هر فلسفه ای که حاوی مشخصات زیر باشد، اسکپتیسیستی نامیده می شود:
۱
· هر فلسفه ای که به طورکلی حاوی خطوط اگنوستیسیستی باشد.
· مراجعه کنید به اگنوستیسیم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۲
· هر فلسفه ای که حاوی خطوط پسیمیستی ـ معرفتی باشد.
· مراجعه کنید به پسیمیسم (بدبینی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۳
· هر تئوری شناختی که در امکان شناخت چیزها، پدیده ها و سیستم ها تردید کند.
۴
· هر تئوری شناختی که امکان شناخت چیزها، پدیده ها و سیستم ها را به طور کلی زیر علامت سؤال قرار دهد.
۵
· هر تئوری شناختی که اسکپسیس (تردید) را به مثابه یک اصل، عمده و مطلق کند.
۶
· هر جهان بینی ئی که مدعی پوچی، بی معنائی و بیهودگی هستی انسانی و طرفدار نیهلیسم (پوچگرائی) باشد.
· مراجعه کنید به نیهلیسم (پوچگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۷
· هر جهان بینی ئی که طرفدار ایراسیونالیسم (خردستیزی) باشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر