۱۴۰۰ فروردین ۱۸, چهارشنبه

درنگی در حکایاتی از احسان طبری (۳)

 معرض الصور الفوتوغرافية - شرار, bengal, النيران. Fotosearch

درنگی

از

میم حجری

 

۷

در آن دم که فرو می مرد، گفت:

«شگفتا.

بارها این کار از من برآمد و این بار، نه.»

 

گذرنده ای بشنید و گفت:

«نادان ندانست که سوزش او بی سازش محیط

عبث است.»

 

معنی تحت اللفظی:

رهگذری متوجه کلام شراره و کلافگی آن شد

و

شق القمر کنان

گفت:

«شراره ابله است و نمی داند که برای تشکیل آتش

باید محیط مناسب باشد.»

 

طبری این حکایت را برای ابلاغ همین اندرز

سرهم بندی کرده است:

پیش شرط آتش افروزی توسط جرقه، وجود تل هیزم و هیمه و غیره است.

 

طبری

عملا و عینا

یعنی بی اعتنا به وقوف و عدم وقوف

دیالک تیک وحدت و مبارزه

را

به

شکل دیالک تیک سازش و سوزش بسط و تعمیم می دهد

و

وحدت فی مابین را مطلق می کند و مبارزه را فراموش.

 

کسب و کار حزب توده همین بوده است و است:

تشکیل جبهه متحد با هر ننه قمر و فراموش کردن مبارزه طبقاتی در همه فرم های آن.

 

۸

گذرنده ای بشنید و گفت:

«نادان ندانست که سوزش او بی سازش محیط

عبث است.»

 

طبری

متوجه نمی شود که صمد بهرنگی به تقلید فرمال از نیما

سوزش بی سازش محیط

را

تئوریزه، توجیه و تبلیغ کرده است:

شبتاب

گفت:

«نور اگر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.»

 

صمد بهرنگی و اجامر آنارشیست دیگر

منکر دیالک تیک شرایط اوبژکتیو و شرایط سوبژکتیو (عینی و ذهنی) بوده اند.

 

طبری

همین دیالک تیک شرایط عینی و ذهنی

را

در

سنت ماتریالیسم مکانیکی قرن ۱۸ فرانسه

و

ژان ژاک روسو

به

شکل دیالک تیک سوزش شراره و سازش محیط بسط داده است.

 

ما

در این مورد

با

دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت

سروکار داریم:

شراره

سوبژکت

است

و

تل شن

اوبژکت

است.

شن

به

عنوان اوبژکت

فقط به درد کشتن آتش می خورد و نه به درد فروزش آتش.

ساختار شن

با

فروزش آن

ناسازگار است.

برای اینکه پیوندهای اتمی شن

در مقایسه با پیوندهای اتمی چوب و خس وغیره

خیلی مستحکمند و با انرژی ناچیز شراره پاره نمی شوند.

دیالک تیک سیستم ـ ساختار ـ فونکسیون

 

پایان

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر