۱۴۰۰ فروردین ۱۸, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۴۲۲)

 ‍ فروغ فرخزاد شاعری برای همه اعصار      

میم حجری



۵۲۵۱

سنگ سخنگو

اقرار به اشتباه و عذرخواهی کردن اسمش کوچیک شدن نیس!

سگ سخن جو

 

ما را کشتی از خنده
ای فرخنده

ما
همکلاسی شاهپرستی داشتیم که پاسبان شد.
با دلیل و بی دلیل می زد تو گوش کسی.
بعد
می افتاد به عذرخواهی تا حریف
به مدیر طویله شکایت نکند:
من تو را زدم
گه خوردم
غلط کردم
ببخشید.
حالا این عذرخواهی دوست ما
«اسمش» چی بود؟

۵۲۵۲

سنگ سخنگو

انقدری که انتظار میکشم انگار زلیخام و میخوام به یوسف برسم.

سگ سخن جو

 

اگر تیز بنگریم
یوسف هم تحفه ای نبوده است.
تو
سارایی و سارا زیباتر از زلیخا ست.
به نام سارا ترانه حزن انگیزی هست
ولی به نام زلیخا
چیزی نیست.
https://www.youtube.com/watch?v=kiHMy-Y7WIw


۵۲۵۳

سنگ سخنگو

شعر یک تجربه و نگاه شخصی است اگه فلسفه بود حرف شما درست اما شعر و هنر نگاه یک فرد به یک لحظه است پس (من) تو شعر معنا داره

سگ سخن جو

 

شعر چیست؟
شعر یکی از فرم های هنر است.
هنر چیست؟
هنر یکی از فرم های شعور و شناخت است.
هنر اولین فرم شناخت و شعور است.
نیاکان ما قبل از تکلم و تفکر به هنر روی آورده اند.
خوانده اند
نقاشی کرده اند
هیچ چیز فردی نیست.
همه چیز اجتماعی و طبقاتی است
فرد در دیالک تیک فرد و جامعه وجود دارد

۵۲۵۴

سنگ سخنگو

من هميشه به موهاي شقيقه و ابروهاي عزيزترينم دست ميكشم و خوابش ميبره

 خودم هيچ وقت كسي رو مث خودم نداشتم

سگ سخن جو

 

چرا.
داشته ای.
ولی فراموش کرده ای.
عزیزترین ها هم روزی فراموش خواهند کرد.
قانون دیالک تیکی نفی نفی
همین است.
فراموش کنندگان به نوبه خود فراموش می شوند
و
سلب مالکیت کنندگان نیز سلب مالکیت می شوند.
پیروزی پرولتاریا = سلب مالکیت از سلب مالکیت کنندگان توسط سلب مالکیت شدگان

۵۲۵۵

سنگ سخنگو

چرا باید ساعت ۴ صبح همتون بیدار باشید

سگ سخن جو

 

برای اینکه
زنان و زحمتکشان
همیشه
بیدارند
در کارند
در پیکار اند
و
بر دار اند.
اگر لحظه ای دست از کار بر دارند،
چرخ هستی از گردش فروماند.

۵۲۵۶

سنگ سخنگو

هر معاشرتی که موجب کمال نشود، موجب انحطاط خواهد بود؛ پس بد نیست بدانیم با چه کسانی معاشرت می‌کنیم

سگ سخن جو

 

سکنه جنقوری با مغز مرده های هفتصد کفن پوسانده می عندیشند.
کمال همنشین در خر اثر کرد
و گرنه او همان خاک است که بوده است.
خر ارباب شهر روزی چند
پی لاشخور گرفت
و
رهبر شد


۵۲۵۷

سنگ سخنگو

حرفتون بازی با کلماته نه باز کردن فلسفه هنر جواب شما واضخه الان حس حال جواب دادن رو ندارم بعدا مینویسم

سگ سخن جو

 

تو
و
نه فقط تو
واقعا از مرحله پرتی.
تعریف مفاهیم
را
فقط حواسپرتان واژه بازی تصور می کنند

۵۲۵۸

سنگ سخنگو

اگه احساس تنهایی میکنی «شاید» به خاطر اینه که اخلاق نداری! به این گزینه‌ام فکر کن!

سگ سخن جو

 

اخلاق چیست؟
برای تعریف اخلاق باید دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی را درنظرداشت:
اخلاق مثل مذهب، هنر، حقوق و غیره از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است که در آنها زیربنای اقتصادی جامعه انعکاس می یابد.
این بدان معنی است که هر طبقه اجتماعی اخلاق خاص خود را دارد

۵۲۵۹

سنگ سخنگو

کاپیتالیسم به زبان ساده: روزی روزگاری جوینده طلایی بود که هزینه تمام کار خود رو از جیب خودش میپرداخت و به معدنچیان خود به تعداد چاله‌هایی که میکندند پول مقداد، چه چیزی در آنها می‌یافتند یا نه! یک روز بالاخره یکی از معدن‌چیان طلا یافت و ناگهان جوینده، ثروتمند شد

سگ سخن جو

 

سکنه جنقوری فرسنگ ها عقب مانده تر و آخوندتر از آخوندهای شپشوی عنگوری اند.
در موعظه مزخرفات رد خور ندارند.

۵۲۶۰

سنگ سخنگو

به خُدا غیر خودم چشم بِدوزی به کسی چشماتو در میارم شوخیم ندارم

سگ سخن جو

 

اگر کسی به جمله بندی های سکنه جانی و جلاد جنقوری اندکی دقت کند
به این نتیجه می رسد
که
این جماعت
از تبار شمر لعین اند.
جماعتی وحشی و موحش اند.
مثلا
مفهوم «در آوردن چشم» همنوع به هر بهانه و دلیلی.
در این جمله.

۵۲۶۱

سنگ سخنگو

اول عاشقت میکنه بعد بهت امید میده بعد کم کم سرد میشه دیر جواب میده هی دعوا میکنه بعد حس میکنی اضافی هستی از زندگیت میره بیرون مرده متحرک میشی زنده میمونی اما زندگی نمیکنی.

سگ سخن جو

 

تمام کوشش سکنه ذلیل جنقوری مبتنی بروارونه سازی دیالک تیک داخلی و خارجی است.
تعیین کننده جا زدن خارجی و تطهیر داخلی است
انگار سکنه این جنقوری
عروسک اند و نه آدم.
بدتر از عروسک اند، حتی:
خارجی آنها را عاشق خود می کند
امیدوار ونومید، سرد وگرم، تر وخشک، نوازش وسرزنش میکند
زباله میکند

۵۲۶۲

سنگ سخنگو

این آقایونی که چاک سینه ی پر پشم میندازن بیرون هدفشون دقیقا چیه؟

سگ سخن جو

 

خلایق آن کنند که توانند
آن نشان دهند که دارند.
سکنه جنقوری همین چیزها را دارند و نشان این و آن میدهند
همین شق القمرها را می توانند و میکنند.
زن و نر هم ندارد

۵۲۶۳

سنگ سخنگو

نتیجه‌ی روزی ۴ ساعت ورزش میشه روزی ۱۱ تا ۱۲ ساعت خواب در حد مرگ
و پنج وعده غذا خوردن


سگ سخن جو

 

عیب بزرگ این ارزیابی لیدی این است
که
ارزیابی او
کوانتی تاتیو (کمی) است
و
نه
کوالی تاتیو (کیفی)
خواب پس از کار مادی
کیفیت دیگری دارد
و
تغذیه او و کم و کیف هضم و جذب آن
هم به همین سان.
تحلیل باید دیالک تیکی از کمی و کیفی باشد
اگر قرار بر این باشد که تحلیل باشد

۵۲۶۴

سنگ سخنگو

واقعا هنوز فکر میکنن تعطیل کردن همه چی بجز ادارات مشکل رو حل میکنه؟!مردم هیچ جا نرن ولی صبح به صبح پاشن سوار مترو و تاکسی بشن برن سرکار! چه ایده خوبی!

سگ سخن جو

 

نفس از قدیمی ترین دوستان ما ست که سطری از مطالب ما را سرسری حتی نخوانده است.
کرونا همه جا برای طبقات حاکمه انگل
نعمت الهی است.
مثل جنگ.
ماکرون علنا گفت ولی نه خودش و نه خلایق خر محتوای حرفش را نفهمیدند.
قرار حل مسئله نیست.
قرار چیست؟

۵۲۶۵

سنگ سخنگو

دلمون به روزای انتخابات خوش بود که بدون استرس گشت ارشاد هر چی می خواستیم بپوشیم، حجابم ازاد بود یه جورایی چرا اینا تبلیغاتشونو شروع نمی کنن

سگ سخن جو

 

شاهکار.
این بدان معنی است که در جنقوری عنگوری
همه چیز فرمال و صوری است
نه کسی باوری دارد و نه کسی مسئولیتی
تظاهر توانگر کند فرد را.
همه تزویر می کنند
از بالا تا پایین
از لاشخور تا آش خور

۵۲۶۶

سنگ سخنگو

ممنون
لیدی باید بنویسد.
ما ۴ دقیقه ورزش نمی کنیم
چه رسد به ۴ ساعت
دو وعده بیشتر غذا نمی خوریم
چه رسد به ۵ وعده.
ما ۴ ساعت می اندیشیم و می نویسیم و ۴ دقیقه می جنبیم

۵۲۶۷

سنگ سخنگو

میدرخشی؟؟ بهت نزدیک میشم یا الماسی و برمیدارمت یا یه تیکه حلبی هستی با لگد میزنم دور میشی

سگ سخن جو

 

الماس وطلاچه برتری برحلبی دارند؟
الماس
همین زغال است که به پشیزی خریده میشود
آتش زده میشود
درکرسی زیر خاکستر نهاده میشود و آیة الکرسی خوانده میشود
حلبی ازفلزات متعالی مثلا آلومینیوم و آهن است
الماس در مقایسه با ایندو
چیزی نیست.
بخش اعظم هواپیماها از آلومینیوم
و
برج ها از آهن است

۵۲۶۸

سنگ سخنگو

پشتِ زیباترین لبخند ، بیشترین رازها نهفته است ، زیباترین چشم بیشترین اشک‌ها را ریخته است و مهربان‌ترین قلب ، بیشترین دردهارا کشیده

سگ سخن جو

 

جنقوری عهد بوقی
فقط علامه دارد.
علامه های عندرزگو
با عمامه و بی عمامه
که نه معنی مفاهیم را می دانند و نه برای دعاوی بند تنبانی خود دلیلی دارند

۵۲۶۹

سنگ سخنگو

یه سوال چرا خیلی ازآقایون حاضر نیستن حق طلاق رو بدن به خانوما؟ یعنی شک دارین که بتونید خوشبختش کنید؟ یا میترسید از این حق سو استفاده کنه،که در این صورت هم باید بگم چرا میخوایین با یه آدمه سو استفاده گر ازدواج کنید؟ ندادن حق طلاق یعنی مطمئن نبودن از خودت و طرف مقابلت

سگ سخن جو

 

 زنان جنقوری خیال می کنند که نران طویله همه کاره اند.
قوانین حاکم در همه عرصه ها
قوانین طبقات حاکمه اند و نه قوانین نران.
زن ستیزی نه پدیده ای جنسیتی
نه
توطئه نران طویله
بلکه پدیده ای طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی است
 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر