۱۴۰۰ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

درنگی در حکایاتی از احسان طبری (۱۴)

نمای ۳۶۰° از رودخانه سفیدرود
 
 درنگی

از

میم حجری 
 
 
 ۸

سپید رود و وزغان (قورباغه ها)

 

سپید رود

در زیر درختان گلریز بهاری

چالاک می گذشت

و

از

شوق دریا

سرودی می خواند.

 

وزغانی چند

بر آن شدند تا راه بر وی ببندند و دامی از خزه ها بر گذرگاهش بگسترند.

 

باد سبک پا

این خبر را شنید

و

هراسان

سپید رود

را

آگاه ساخت.

ولی شط با خنده ای مروارید گون

گفت:

«بیم مدار.

هر خزه ای هم که بر سر راه باشد،

سرانجام

موج مشتاق ام

به  خزر خواهد رسید.»

 

پایان

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر