پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
علم
ادامه
۸۷
· ذوب علم در تولید منجر بدان می شود که علم از نیروی مولده بالقوه به نیروی مولده بیواسطه مبدل شود.
۸۸
· تبدیل علم به نیروی مولده بیواسطه را مارکس بیش از ۱۵۰ سال قبل اثبات کرده است:
· «طبیعت ماشین نمی سازد.
· طبیعت لکوموتیو نمی سازد.
· طبیعت قطار و تلگراف الکتریکی و آسیاب خودگردان و غیره نمی سازد.
· اینها همه فراورده های صنعت بشری اند.
· مواد طبیعی با طبیعت و یا با کنش بشریت در طبیعت، به اعضای (ارگان های) اراده آدمیان مبدل می شوند.
· اینها (ماشین و لکوموتیو و قطار و تلگراف و آسیاب و غیره) اعضای مغز آدمیانند که به دست آدمیان پدید آمده اند.
· اینها علم شیئیت یافته (چیز واره گشته) اند.
· توسعه سرمایه ثابت (کارخانجات، ماشین آلات، وسایل و ابزارهای کار و غیره) نشان می دهد که دانش جامعتی عام تا چه درجه ای به نیروی مولده بیواسطه مبدل شده است و به همین دلیل، شرایط روند حیات جامعتی، خود تحت کنترل هوش عام قرار گرفته است و بر طبق آن تحول یافته است.»
· (مارکس، «گروندریسه نقد اقتصاد سیاسی»، ص ۵۹۴)
۸۹
· تبدیل علم به نیروی مولده بیواسطه به دو طریق زیر صورت می گیرد:
الف
· اولا بدین طریق که علم خود را به صورت وسیله تولید نوین و روش تولید نوین و به صورت تکنولوژی مدرن شیئیت می بخشد.
ب
· ثانیا از طریق ارتقای مستمر تخصص مولدین، که به برکت کار زنده که روز به روز پیچیده تر می شود و به برکت تغییر خصلت کار.
۹۰
· تبدیل علم به نیروی مولده بیواسطه جامعه، اما فقط بر مبنای علوم طبیعی و علوم فنی صورت نمی گیرد، بلکه ضمنا همواره بر مبنای علوم جامعتی و در اینجا قبل از همه بر مبنای اقتصاد (علم الاقتصاد) صورت می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر