۱۳۹۹ اسفند ۱۷, یکشنبه

درنگی در اخلاق الاشراف عبید زاکانی (۱۴)

  Bild
  

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
 (۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست

 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 
۱

و اکثر این رباعی را بر صندوقچه گور پدران می نویسند:

زین سقف برون رواق و دهلیزی نیست

جز با من و تو عقلی و تمییزی نیست

ناچیز که وهم کرده کان چیزی هست

خوش بگذر از این خیال کان چیزی نیست


این رباعی نیز از عمر خیام است.
 
معنی تحت اللفظی:
غیر از این جامعه و جهان،
جامعه و جهان دیگری وجود ندارد.
ناچیز است کسی که توهم وجود چیزی را در سر دارد.
 
دیالک تیک ناچیز و چیز
را
عمر خیام
به
احتمال قوی
 از
 حکیم سرخ طوس
 آموخته است:
که ایزد ز ناچیز، چیز آفرید.
 
این مصراع شعر فردوسی
به لحاظ فلسفی و جهان بینی 
شاهکار به تمام معنی است:
 
ایزد فردوسی
جهان مادی
را
از
نیستی 
نمی آفریند.
 
فردوسی خر نیست که به خلق چیزی از نیستی و عدم باور داشته باشد.
 
ایزد فردوسی
  از ناچیز، چیز می آفریند.
به
همان سان
که
آهنگر
از سنگ آهن، گاوآهن و طشت و شمشیر و غیره می آفریند.
 
فردوسی
به
ازلیت و ابدیت ماده (واقعیت عینی) 
باور دارد
و
به
مولدیت ایزد.
 
خدایان ادیان آسمانی
نه
مولد،
نه
زحمتکش،
بلکه
انگلند.
 
چون
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقات حاکمه انگل و استثمارگرند.
 
۲

و به سبب این عقیده است که قصد خون و مال و عرض خلق پیش انسان خوار و بیمایه می نماید:

بر او یک جرعه می همرنگ آذر

گرامی تر ز خون صد برادر

 
معنی تحت اللفظی:
دلیل خواری خون و مال و عرض خلق
در
چشم آدمیان
باور به این عقیده ماتریالیستی است:
جرعه ای شراب برای شان بهتر از خون صد برادر است.


این بیت شعر
را
عبید
از
منظومه خسرو و شیرین نظامی
برداشته و به خدمت گرفته است.
 
محتوای این بیت شعر در منظومه خسرو و شیرین نظامی
چیز دیگری است.
نوعی تهمت توسط بهرام بر خسرو است
و
ربطی به جهان بینی ماتریالیستی ندارد.
 
عجیب است که عبید به فلاسفه طرفدار مذهب مختار
چنین تهمتی
را
می زند.
شاید قصد فرار از سانسور طبقه حاکمه را دارد.
باید در روند تحلیل این اثر عبید دلیلش را پیدا کنیم.
 
۳
الحق زهی بزرگان صاحب توفیق
 که آنچه چندین هزار سال با وجود تصفیه عقل و روح (بر دیگران) محجوب ماند، بی زحمتی بر ایشان کشف شد.
 
معنی تحت اللفظی:
آنچه که فلاسفه طرفدار مذهب منسوخ و غیره 
علیرغم تصفیه عقل و روح
در طول هزار سال 
کشف نکرده بودند،
فلاسفه مذهب مختار
بدون زحمتی
موفق به کشفش شدند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر