
پروفسور دکتر راینهولد میلر
برگردان
شین میم شین
۱
· مفهوم «ارزش» معانی متعددی دارد.
الف
به لحاظ فلسفی
· به لحاظ فلسفی، معانی زیرین ارزش از اهمیت خاصی برخوردارند:
۱
· ارزش به معنی اقتصادی ـ سیاسی (تئوری ارزش کار)
۲
· ارزش به معنی ارزش مصرفی
۳
· ارزش به معنی عمدتا اخلاقی آن.
ارزش به معنی اقتصادی ـ سیاسی
(تئوری ارزش کار)
۱
· ارزش، به این معنی عبارت است از یک رابطه تولیدی معین که به طور تاریخی میان مولدان کالاها برقرار می شود و به صورت روابط میان کالاها نسبت به همدیگر نمودار می گردد.
۲
· ارزش، به این معنی عبارت است از یک رابطه اجتماعی صرف میان انسانها که به شکل مناسبات میان اشیاء نمودار می گردد.
۳
· کالا به مثابه ارزش، عبارت است از تبلور کار خنثی، یکسان و انتزاعی (مجرد) انسانی
۴
· کالا به مثابه ارزش عبارت است از تغلیظ کار ضرور که به وسیله مولدان به مثابه بخشی از مجموعه کار اجتماعی انجام یافته است و بنا بر مدت زمان لازم برای تولید آن اندازه گیری می شود.
۵
· از ارزش به مثابه عامترین بیان مناسبات اجتماعی تولید کالائی، فرم پولی ارزش سرچشمه می گیرد.
۶
· ارزش به مثابه رابطه اجتماعی مادی، در نظام سرمایه داری به شکوفائی کامل خود دست می یابد و به مثابه بخشی از تولید اضافه ارزش و سود مطرح می شود.
۷
· ارزش در نظام سوسیالیستی نیز جنبه عینی ضرور مناسبات تولیدی را نمودار می سازد.
۸
· در شرایط سیستم اقتصادی سوسیالیسم، ارزش به مثابه ابزار روند تولید و بازتولید سوسیالیستی (تولید و باز تولید سوسیالیسی که بر طبق پلان (نقشه، برنامه) انجام می یابد و به کارکنان بنا بر اصل از هرکس به اندازه استعدادش و به هرکس به اندازه کارش مزد تعلق می گیرد) عمل می کند و مورد استفاده آگاهانه قرار می گیرد.
۹
· تجزیه و تحلیل مارکسیستی ارزش و تجزیه و تحلیل مارکسیستی خصلت دوگانه کار شیئیت یافته در کالا (کار به مثابه موجد ارزش مصرف و ارزش) در جامعه شناسی از اهمیت نظری و متدیکی (اسلوبی) بزرگی برخوردار است.
۱۰
· در شرایط سرمایه داری، رابطه ارزش یک رابطه اجتماعی است که در غلاف شیئ مربوطه پنهان شده است.
۱۱
· این رابطه اجتماعی خود را به مثابه خاصیت طبیعی اشیاء نمودار می سازد و این توهم ایجاد می شود که گویا در آن منحل و نفی شده است.
۱۲
· قانونمندی های حاکم بر مناسبات تولیدی اساسی مولدان کالا به مثابه قدرت این اشیاء جلوه گر می شوند و این توهم پدید می آید که گویا آنها با خواص طبیعی این اشیاء پیوند دارند و به مثابه قدرتی بیگانه، نا شناخته و معمائی بر انسان حاکم اند.
۱۳
· مارکس این پدیده را «کالا پرستی» و «عرفانگرائی جهان کالائی» می نامد.
· (عرفانگرائی به جهان بینی ئی اطلاق می شود که بر افکار مه آلود و بر نظراتی که عقل قادر به توضیح شان نیست، بنا شده است. مترجم)
۱۴
· رابطه کالائی در عین حال به مثابه رابطه ای جلوه می کند که صاحبان کالاها ـ به مثابه شخصیت های کاملا برابرحقوق و آزاد ـ در بی اعتنائی سوبژکتیو به این و آن، به دلخواه خود با یکدیگربر قرار می سازند.
۱۵
· عرفانگرائی با سوبژکتیویسم تکمیل می شود.
۱۶
· عرفانگرائی با توهم آزادی انسانی در عین غلام و بنده دست بسته واقعی مناسبات اجتماعی بودن انسانی تکمیل می شود.
· مناسباتی که بی اعتنا به انسان ها اراده خود را به کرسی می نشانند.
۱۷
· بدین طریق، با رابطه ارزشی، تحت شرایط تولید کالائی ساده و تولید کالائی سرمایه داری، تحریف و وارونگی مناسبات اجتماعی حقیقی گره می خورد.
· وارونگی ئی که در بطن روند زندگی عملی صورت می پذیرد و سپس در حیات فکری جامعه، در ایدئولوژی جامعه کالائی بازتاب می یابد و شعور وارونه و مخدوش پدید می آید.
۱۸
· خطوط اصلی و ساختار اصلی ایدئولوژی بورژوائی بدین سان قوام می یابد.
۱۹
· وارونه سازی مناسبات اجتماعی واقعی، به ویژه پنهان سازی و نابود سازی ظاهری مناسبات تولیدی و طبقاتی واقعی و همچنین بازتاب این وارونگی در ایدئولوژی و تئوری اجتماعی بورژوائی با توسعه تولید کالائی سرمایه داری (با توسعه پول، سرمایه، سود و غیره) توسعه بیشتری می یابد، روز بروز استحکام بیشتری کسب می کند و سرتاپای حیات اجتماعی را، به ویژه مناسبات سیاسی را، مجموعه جهان بینی بورژوائی را و تفکر سیاسی و اجتماعی ـ نظری را فرا می گیرد.
۲۰
· ارزش ـ به لحاظ ماهیت و فونکسیون ـ تحت شرایط سوسیالیستی با ارزش تحت شرایط تولید کالائی ساده و سرمایه داری تفاوت اساسی دارد.
۲۱
· در جامعه سوسیالیستی، نقش و مقام اجتماعی ارزش به وسیله مناسبات تولیدی سوسیالیستی تعیین می شود.
۲۲
· اگر به ارزش برخورد درست سازگار با سیستم اقتصادی سوسیالیسم صورت گیرد و در توسعه همه جانبه شعور سوسیالیستی کار ایدئولوژیکی صحیحی انجام یابد، در جامعه سوسیالیستی، رابطه ارزش با گرایشات عرفانی و تشکیل شعور وارونه قطع می شود.
۲۳
· تحت شرایط سیستم اقتصادی سوسیالیسم، ارزش (و یا رابطه ارزشی) به مثابه ابزار راسیونالیزاسیون و رهبری برنامه ریزی شده تولید، بر طبق آماج های اساسی شیوه تولید سوسیالیستی آگاهانه مورد استفاده قرار می گیرد.
· به مثابه ابزاری برای شکوفا سازی ابتکار عمل خلاق زحمتکشان و مولدان سوسیالیستی کالاها آگاهانه به خدمت گرفته می شود و به عبارت دیگر، به مثابه ابزاری برای تسلط بر نیروهای مولده و برای تحول آگاهانه مناسبات اجتماعی توسط خود زحمتکشان در می آید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر