۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

میتسه گربه ـ مینی موش (۲۰)

 gebrauchtes Buch – Muschi Miezekatze. [Hardcover] – Muschi Miezekatze. [Hardcover]

 

جینا روک پاکو

(۱۹۳۱)

 

برگردان

میم حجری

 

مینی موش شبح واره است. 

 

·    بعد از ظهر، مادر در زیر زمینی خانه بود.

 

·    مینی موش هم با او به زیر زمین رفته بود.

 

·    مادر متوجه رفتن اونشده بود.

 

·    مادر در زیر زمین را می بندد و مینی موش زندانی می شود و فریادش به گوش کسی نمی رسد.

 

·    تا این که سرانجام یکی از پله ها پائین می رود.

 

·    مینی موش پشت در زیر زمینی خانه منتظر می ماند، تا هر چه زودتر بیرون رود.

 

·    به محض این که ژول کوچولو از طبقه اول خانه در زیر زمین را باز می کند، مینی موش مثل برق بیرون می جهد.

 

·    «کمک!»، ژول کوچولو داد می زند و فریادش در تمامی ساختمان طنین می اندازد.

·    «در زیر زمین اشباح وجود دارد!

·    من شبحی را دیدم!»

 

·    وقتی که پطر به کمک او می شتابد، مینی موش را می بیند.

 

·    «ژول کوچولو، شبح تو هیئت گربه واری نداشت؟»

 

·    اما ژول کوچولو، مصرانه ادعا می کند که شبحی که او دیده غول آسا بوده است و چشمان شعله وری داشته است، چشمانی مثل شعله دوزخ!

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر