ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
تئوری
۱۱
· عرصه واقعیت عینی که مورد بررسی تئوریکی قرار می گیرد، هرچه اساسی تر باشد، یعنی میدان عمل برای هدفگزاری و امکان واقعی منطبق با اعمال عملی معنامند وسیعتر باشد، شرایط اختیار (آزادی) انسانی به همان اندازه دامنه دارتر خواهد بود.
۱۲
· بدون تئوری، هیچ کار معنامندی را نمی توان به طور کلی پلان بندی (نقشه ریزی) کرد.
· برای اینکه در آن صورت، امکان واقعی ئی برای مقایسه با هدفگزاری ئی نمی تواند وجود داشته باشد.
۱۳
· تئوری، ما را با عواقب بسیاری از اعمال مفرد ممکنه، چه بسا قبل از جامه عمل پوشی واقعی شان، آشنا می سازد.
۱۴
· تئوری است که به ما آزادی انتخاب اعمال معینی را از خیل متنوع بیشماری از اعمال به لحاظ سوبژکتیو ممکنه عرضه می دارد.
۱۵
· تئوری ها به این دلیل حاوی توان پیش گویانه اند که خود نتیجه تعمیمات دانش های تجربی اند که در روند کار کسب شده اند.
۱۶
· شرط اساسی تشکیل همه تئوری ها را کار بشری تشکیل می دهد.
۱۷
· تئوری ما را از تکرار تجارب منفرد بی نیاز می سازد.
· برای اینکه آن دانش های تجربی قابل تمیز را جمعبندی می کند.
· به همین دلیل تئوری حاوی خصلت صرفه جویانه است.
۱۸
· کار خاص تشکیل تئوری (تئوری سازی) ماهیتا با تدقیق تعین اعمال و پیامدهای شان در رابطه است.
۱۹
· در کردوکار حسی ـ شیئی بیواسطه است که شرایط عمل در رابطه با نیاز مفرد مورد نظر، کم و بیش دقیق در نظر گرفته می شوند.
۲۰
· در هر کار علمی اما به تدقیق پیوند هر عمل با پیامدهای (عواقب) آن نیاز مبرم هست.
۲۱
· اشیای به کار افتاده اینجا نه به مثابه اشیای مصرف بشری، بلکه به مثابه اشیایی عرض اندام می کنند که نماینده (نشاندهنده، بیانگر) روابط خاص خویش با یکدیکرند.
· یعنی نماینده عام اند.
۲۲
· از این رو، کار علمی به قول مارکس، «کار عام» است و یا کاری برای نمودارسازی عام واقعیت عینی است.
۲۳
· تئوری نتیجه این کار (کار علمی) است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر