میم حجری
۲۲۷۴
سنگ سخنگو
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
حافظ
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
دل چو از پیر خرد نقل معانی می‌کرد
عشق می‌گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود
بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود
سگ سخن جو
این یکی از ارتجاعی ترین و ایراسیونالیستی ترین غزلیات خواجه است که باید تحلیل شود
تا زهرزدایی شود
۲۲۷۵
سنگ سخنگو
کارگران ، زحمتکش ترین ، تاثیرگذارترین و در عین حال مظلوم ترین افراد جامعه هستند . متاسفانه هیچ وقت سندیکای قدرتمندی برای دفاع از حقوق قانونی خود نداشته اند و ندارند . #هفت_تپه خلع_ید_یک_کلام_والسلام
سگ سخن جو
این تعریف از تعاریف اجامر جماران است.
اولا
نه
کارگران
بلکه طبقه کارگر.
کارگر به مثابه طبقه
پیشاهنگ است.
پیشاهنگ چیست و یا کیست؟
ثانیا
طبقه کارگر
سوبژکت است.
سوبژکت تاریخ است.
سوبژکت طراز نوین تاریخ است.
سوبژکت چیست و منظور از طراز نوین چیست؟
۲۲۷۶
سنگ سخنگو
هنوز داغ مادربزرگم‌بعد دوسال تازه س حالا چهل روزه که داییم رو سپردیم به خاک سرد.... چقدر نامردی دنیا.
سگ سخن جو
مرگ هم حادثه ای است
مثل افتادن برگ
تا بدانیم
پس از فصل زمستان سیاه
نفس سبز بهاران جاری است
۲۲۷۷
سنگ سخنگو
بهم میگن چرا اینقدر سرت تو گوشیته؟
چرا کسی درک نمیکنه اونی که دوسش دارم به جای کنارم تو گوشیمه.
سگ سخن جو
جهان از سر تا پا وارونه
همینه:
دیالک تیک مادی و فکری و دیالک تیک اصل و عکس وارونه شده:
جای مادی را فکری گرفته.
جای اصل را
عکس اشغال کرده
زندگی سلب واقعیت و اصالت و اصلیت شده
مصنوعی، مجازی و تقلبی شده
مجالی نیست
حتی مجال خواندن فکری نیست
واقعیت لایتناهی در سوراخ تنگ گوشی نمی گنجد
۲۲۷۸
سنگ سخنگو
روزی دوساعت میره باشگاه یک ساعت و نیمشو فقط اسکات میزنه
چته کافر
سگ سخن جو
جلوه نوینی از نیهلیسم عملی است:
عصر تخریب اندیشه و تربیت اندام است.
غولان بی سر
در گذرگاه ها مستقر
با
کنده و شمشیری در دست
۲۲۷۹
سنگ سخنگو
برا همه آهنم برا تو جیوَم
سگ سخن جو
کدام بهتر است؟
تنفس بخار جیوه حتی مرگ آور است
چه رسد به لمس جیوه و بغل کردن و بوس جیوه
۲۲۸۰
سنگ سخنگو
جمله ی "یه چایی بریزم؟"خیلی از قهرها رو از بین برده.
صدف
سگ سخن جو
عجب صدفی با چه در تکدانه اندیشه ای
چرا دیر گفتی؟
اگر زودتر می گفتی
سوریه
خرابات شام نمی گشت
لبنان و سومالی و لیبی و عراق و یوگوسلاوی
تکه تکه نمی گشتند.
خاورانی تشکیل نمی شد
و
آبان و آبادانی غرقه در خون نمی شد.
گفتن "یه چایی بریزم؟" به اجامر جهان و جماران
همان
و
برقراری صلح جاودان
همان
۲۲۸۱
سنگ سخنگو
این نظر ما راجع به کرسی است.
می توان بحث کرد و نظر خود را اثبات و یا تصحیح و تدقیق کرد.
هماندیشی بهترین طریق همزیستی است.
برای ما چیستایی همنوع مهم نیست.
مهم نظر است.
مهم حقیقت است که خدا ست
۲۲۸۲
سنگ سخنگو
(خسته از عمری زمستانم ، بهارم می شوی؟)
گرمیِ آغوشِ سردِ روزگارم می شوی؟
هست دریایِ دلم ، بازیچه ی امواجِ عشق
ساحلِ امنِ وجودِ بی قرارم می شوی؟
سخت تاریکم بدونِ نورِ جان بخشِ امید
شمعِ سوزانِ طرب در شامِ تارم می شوی؟
همدمِ روحِ غریب و سرکش و شیدای من
دوستدارِ خاطرِ بی غمگسارم می شوی؟
یک دل و مشتی غزل ، سرمایه ی عمرِ من است
سرپناه و مأمنِ دار و ندارم می شوی؟
راهیِ صحرایِ عشقم ، با دلم همراه شو
توشه ی مهر و وفا در کوله بارم می شوی؟
زهرا ازغدی
۲۲۸۳
سنگ سخنگو
حافظه، بزرگترین مجازات یک انسان واقعی ست.
سگ سخن جو
چرا؟
حافظه در حقیقت
بخشی از مغز اندیشنده است
بدون حافظه انسان به درجه ای نازل تر از نباتات و جانوران سقوط می کند
به درجه جمادات
مغز بدون ذخیره کردن سیگنال های حسی
اصلا نمی تواند حلاجی شان بکند و تجرید کند و مفهوم بسازد.
بدون ذخیره مفاهیم نمی تواند آنها را ترکیب کند و اندیشه بسازد
۲۲۸۴
سنگ سخنگو
گفت
یکم بد باش
بدونن بد بودنو بلدی
گفتم
تا وقتی میشه خوب بود
چرا باید بد بشم؟
گفت
خری دیگه نمیفهمی
سگ سخن جو
بد و خوب
از مفاهیم اخلاقی اند
و
اخلاق چیزی طبقاتی است.
خوب و بد
بسته به تعلقات طبقاتی فرد تعیین می شود
مثال
اخلاق سیدعلی
کجا
واخلاق دهقانی، کارگری، پیشه وری، روشنفکری کجا؟
۲۲۸۵
سنگ سخنگو
نه شما مثل جنیفر لوپز و شکیرایید نه ما شبیه برد پیت و دی‌کاپریو پس بیاید با هم کنار بیاییم
سگ سخن جو
من ـ زور؟
این حضرات
تحفه نطنزند؟
الگوی سکنه جمکرانند؟
با این تحفه ها یک دقیقه حتی نمی توان هم صحبت شد
چه رسد به همنشینی و همبایی و همزیستی
۲۲۸۶
سنگ سخنگو
مامانم بهم گفت:کسی که واست ارزش قائله، هیچوقت خودشو تو موقعیتی قرار نمیده که باعث شه تورو ازدست بده.
و من این جمله رو با تمامِ وجودم حس کردم
سگ سخن جو
ارزش قائل شدن به همنوعی
چه ربطی به تصاحب او دارد؟
انسان که کالا نیست تا کسی بپسندد و از آن خود کند.
انسان سوبژکت است و نه اوبژکت
آدم است و نه کالا.
خیلی ها خیلی ها را دوست دارند
ولی ترجیح می دهند که به آنها نزدیک نشوند
زندگی منجلاب تضادهای بیشمار است
به این سادگی ها نیست.
۲۲۸۷
سنگ سخنگو
خواهرم یه قفسه رو مرتب کرده یه ساعته داره از همون کادر استوری میگیره.
شوعاف پدسگ
سگ سخن جو
آنچه که ساده وسطحی به نظر میرسد
عشقی اصیل و عمیق است
عشق مولد به مولود است
خواهر در حقیقت نه ازقفسه
بلکه از لیاقت و خلاقیت فکری، عملی، استه تیکی خود سلفی میگیرد
به همان سان که فردا از
بچه خود
دست پخت خود
قصه وشعر و نقاشی و تنیدس خود سلفی خواهد گرفت:
آثار افراد
آیینه لیاقتشان است
۲۲۸۸
سنگ سخنگو
تنها تفاوت دانشگاه و مدزسه اینه که توی دانشگاه بعضی استادا عقده‌این توی مدرسه همه‌ی معلما عقده‌این
سگ سخن جو
ایکاش
مثال های مشخصی می زدید تا خواننده هم بیندیشد و صحت و سقم قضاوت تان را کشف کند.
عقده ای بودن
یک مشخصه اخلاقی و چه بسا روانی است.
معلم و استاد کیانند و چه فونکسیون اجتماعی دارند؟
محتوای کتب درسی مدرسی و دانشگاهی باید تحلیل شود.
۲۲۸۹
سنگ سخنگو
کللا من سه بار وارد درگیری فیزیکی شدم یه بار سوم راهنمایی زدم تو گوش یکی چون بهم گفت خرخون {راست بود ولی اون حق نداشت به زبون بیارتش} یه بارم دوم دبیرستان که گفتم اخریشم دو سال پیش تو صفاییه قم یکی خوابوندم تو گوش یه پسره که پشت سرم راه میومد حرف رکیک میزد
سگ سخن جو
اگر همکلاسی ات
حقیقت را گفته
چرا توگوش حقیقتگو زده ای؟
همنوعت نباید حق ابراز نظر درست و یا نادرست داشته باشد؟
بدین طریق
جامعه
گورستان
و
سکوتستان نمی شود؟
فقط اعضای طبقه حاکمه حق حرف زدن دارند؟
راجع به خرخوانی باید بحث شود.
اصولا شیوه آموزش در ایران مبتنی بر خرخوانی است
۲۲۹۰
سنگ سخنگو
چایی چه کسشریه میخورید اخه!؟
سگ سخن جو
کسشر به چه معنی است؟
کسشر یک واژه آلمانی است که به معنی جفنگ و لاطائلات و چرت و پرت و یاوه است.
چای که کسشر نمی شود.
فلسفه چای چیست؟
چگونه نیاکان ما به چای رسیده اند؟
۲۲۹۱
سنگ سخنگو
بیاید فواید تنهایی رو بگید؟
سگ سخن جو
تنهایی
به شرطی مفید است که خودت برای خودت کافی باشی.
مثلا
عاشق باشی و برای اندیشیدن به معشوق بخواهی تنها باشی.
و یا
هنرمند باشی:
شاعر
نقاش
نوازنده
خواننده
نویسنده
و
یا
فیلسوف
دانشمند
محقق
باشی
۲۲۹۲
سنگ سخنگو
حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
آینه
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن!آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن!روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه!دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت:هر خواستنی عین توانایی نیست
فاضل نظری
سگ سخن جو
این شعر فاضل نظری راجع به آیینه است.
اگر فرصت باشد می توان تحلیلش کرد.
فاضل نظری
شاعر بی شعوری است.
نگریستن در آیینه
نه
به دوبرابر شدن تنهایی
بلکه به خودیابی و فائق آمدن بر تنهایی
به
خودشناسی
خودآگاهی
خودبایی (رویارویی با خویشتن خویش)
منجر می شود
۲۲۹۳
سنگ سخنگو
من واقعا از بعد یه اتفاق واقعا از همه چادری ها بدم اومد ! بعضیا واقعا انسان های خوب و معتقدی هستن و ارزش اون چادر و میدونن! اما بعضیا واقعا
دلیلش
سگ سخن جو
منظور از خوب و معتقد چیست؟
اعتقاد به خرافات دال بر خریت است و یا دال بر خوبیت؟
معیار چیست
اگر حقیقت نیست؟
اینها خشک مغز و فاناتیک اند و نه مسلمان.
همیشه هم همین بوده اند:
دیالک تیکی از متنفر و نفرت انگیز
حزب الله و داعش و طالبان به همان اندازه مذهبی اند که کوکلوس کلان و اولرایت
۲۲۹۴
سنگ سخنگو
به کراشم گفتم دوست دارم. گفت: بکیرم چه کنم!؟
سگ سخن جو
منظورت از «دوست دارم» چی بوده؟
دوستی داری
و
یا
حریف را دوست داری؟
جواب «دوستت دارم» که به ک. نمیشه.
۲۲۹۵
سنگ سخنگو
محتواهاتون جذاب نیس میرم بخوابم
سگ سخن جو
محتوا چیست؟
منظورت محتوای تویت های خلایق است؟
محتوا در دیالک تیک فرم و محتوا وجود دارد:
فرم
مثلا ظرف است
قابلمه است
محتوا
در این صورت
مظروف است.
مثلا آش است.
محتوای مطالب ما جذاب نیست؟
اگر به کوچه ما امدی طناب بیار
که از چنار سر کوچه
خویشتن به دار کشیم
۲۲۹۶
سنگ سخنگو
درود.
شعر حافظ مسموم کننده است.
حاوی زهر فکری است.
مثال:
هدف حافظ از تبلیغ میخانه و میفروش و شراب و عشق و غیره
تحقیر عقل است.
هدفش خردستیزی است.
تحلیل شعر حافظ
به
افشای زهر فکری نهفته در آن منجر می شود.
همین شعرش را بخوانید متوجه می شوید
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر