میم حجری
۲۱۵۰
سنگ سخنگو
گر فکنَد دستِ بخت، یک نفست پیش من
گرگِ بیابان شود این دلِ درویش من
دوزخ شیرینِ عشق گرمیِ آغوش تو ست
غرق گناهم، بسوز جانِ بداندیشِ من
فریدون توللی
۲۱۵۱
سنگ سخنگو
یک زن میتونه یک فاحشه باشه. یک زن میتونه یک فرشته باشه. یک زن میتونه در روز با چند نفر باشه. یک زن میتونه یک عمر فقط با یه نفر باشه. یک زن میتونه هفت خط باشه. یک زن میتونه خط ممتد یک زندگی زیبا باشه. یک زن هر چیزی میتونه باشه. واین بستگی به مردی داره که تو زندگیش بوده یا هست
جمله آخرت
همه دعاوی قبلی ات را نفی می کند.
در قاموس تو
زن همان می تواند باشد که نر می خواهد.
هسته ای از حقیقت در این ادعای تو هست.
مثال:
زنی که عاشق ج. کش شود،
ج. می شود.
ایراد ادعای تو
علت العلل قلمداد کردن ج. کش است
ج. کش مادر زادی اما وجود ندارد
ج. کش محصول جامعه طبقاتی است
۲۱۵۲
سنگ سخنگو
ما را همه شب نمی‌برد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه می‌رود آب
ای سخت کمان سست پیمان
این بود وفای عهد اصحاب
خار است به زیر پهلوانم
بی روی تو خوابگاه سنجاب
ای دیده عاشقان به رویت
چون روی مجاوران به محراب
من تن به قضای عشق دادم
پیرانه سر آمدم به کتاب
زهر از کف دست نازنینان
در حلق چنان رود که جلاب
دیوانه کوی خوبرویان
دردش نکند جفای بواب
سعدی نتوان به هیچ کشتن
الا به فراق روی احباب
دلیلش
سعدی جان
علاوه بر فراق احباب
می تواند عصبی باشد
گرسنگی باشد
خواب یکی از موضوعات پژوهشی ـ علمی مهم است:
خود اندام با ترشح ملاتونین خواب را الزامی می سازد
۲۱۵۳
سنگ سخنگو
تعیین کننده نظر است و نه صاحبنظر.
چون محتوای شناخت در اوبژکت شناخت است
در خود نظر است.
آدم به شرطی آدم است که خوداندیش باشد
و
نه نشخوارگر
۲۱۵۴
سنگ سخنگو
آره.
مادر و پدر دغدغه های دیگری دارند.
ضمنا تحت فشار سنن اند.
جامعه عوض می شود و سبک زندگی زیر و رو می شود.
بین نسل ها تضاد تشکیل می شود.
ضمنا فرزند اگر ۶۰ سالش هم باشد
برای مادر و پدر کودک است.
۲۱۵۵
سنگ سخنگو
فمینیسم جنبشی طبقاتی است
فمینیسم بورژوایی با فمینیسم مارکسیستی تفاوت دارد.
زن و مرد برابرند.
از هر نظر.
برتری نر بر زن
خرافه ای برده داری و فئودالی است.
دهها هزار سال مادران سالار جامعه بوده اند
۲۱۵۶
سنگ سخنگو
مدرسه در ایران برای کودکان
چه بسا شکنجه گاه و طویله است
و
عشق و علاقه به دانش را سرکوب می کند
خانه از پای بست ویران است
ولی برای تحول این ط. چاره ای جز کسب دانش وجود ندارد.
چون خر نمی تواند چیزی را تغییر دهد
۲۱۵۷
سنگ سخنگو
فلسفه چیست؟
فلسفه یعنی عقل کل اندیش
بدون عقل کل اندیش حتی نمی توان عرعر کرد
۲۱۵۸
سنگ سخنگو
آدمیان در جامعه زندگی می کنند و در جامعه و با جامعه تغییر مثبت و یا منفی می یابند.
تغییر
در دیالک تیکی از جبر و اختیار صورت می گیرد.
به همین دلیل اگر مثلا کسی تحت شرایط سرمایه داری (جبر) (مثلا انگلستان) بزرگ شود با کسی که تحت شرایط فئودالی و یا حتی قبیلتی (مثلا در کردستان) بزرگ شده فرق عظیمی دارد
۲۱۵۹
سنگ سخنگو
گاهی ابرها شکل گله ای از گوسفندان و یا قلب به خود میگیرند
این ساختار ابرها
با علم مثلا شیمی
قابل توضیحند
ابرها مولکول های آب در حالت بخارند
به همانسان که از ترکیب اتم های معینی انگشتر و یا سکه تشکیل می یابد
از ترکیب اتم های هیدروژن و اکسیژن در ابرها
گله و قلب و غیره تشکیل مییابد
۲۱۶۰
سنگ سخنگو
نه.
بحث بر سر فرمهای مختلف شناخت و شعور است
شعر به فرم هنری شناخت و شعور تعلق دارد.
هنر مهم است و لازم است
ولی
همیشه عوامفریبانه است
به همین دلیل باید نقد شود
ما شاید ۱۰ هزار صفحه در نقد شعر منتشر کرده باشیم
۲۱۶۱
سنگ سخنگو
رنسانس مال قرن ۱۵ ـ ۱۶ بوده که آغاز عصر جدید بوده و بورژوازی فئودالیسم را بر انداخته است.
جنقوری جماران کشوری سرمایه داری است
از سرمایه داری فقط می توان به سوسیالیسم رسید
۲۱۶۲
سنگ سخنگو
انقلاب مفهومی فلسفی است.
انقلاب سیاسی خرافه است.
انقلاب زیربنایی است.
طبقه حاکمه و مناسبات تلویدی عوض می شود.
مثال
با برانداختن رژیم شاه
انقلاب نشد
عن گلاب شد.
۲۱۶۳
سنگ سخنگو
نه.
روی کار امدن اینها پشت پرده صورت گرفته است.
امپریالیسم به اینها چک سفید داده است
فقط در ایران که نبوده
در همه کشورهای به اصطلاح اسلامی از ترکیه تا افغانستان و غیره
فاشیسم و فوندامنتالیسم اسلامی روی کار آمده است
۲۱۶۴
سنگ سخنگو
مثالی برای خالی از اندیشه بودن وراجی ها:
عکست را بفرست تا بگویم چه کاره خواهی شد.
کی فهمیدی که الاغ به معنی خر است؟
من بغل می خواهم
من کسی را می خواهم که سرم را بذارم شانه اش و زار بزنم
۲۱۶۵
سنگ سخنگو
روشنگری یعنی خروج از خریت
از طریق انتقاد از خود و جامعه
اگر در ۶ روز ۱۵۰۰ تن کشته می شوند
به دلیل قبول پیشاپیش اندیشه ای است.
اندیشه اگر نقد می شد
چنین نمی شد.
عمل = اندیشه مادیت یافته
۲۱۶۶
سنگ سخنگو
فمینیسم ایرانی و افغانی وجود ندارد.
فمینیسم بورژوایی و پرولتری وجود دارد.
جنقوری اسلامی
در بحران دست و پا می زند.
بحران اخلاقی هم بر ان مزید شده است.
۹۹ در صد واژه های خلایق با کاف شروع می شوند که ترجمه واژه های اف دار فرنگی اند:
فاک فرنگی شده ک. ...
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر