میم حجری
۱۵۸۱
سنگ سخنگو
۴۶میلیارد
تومن پول بی زبان بودجه سال فرهنگستان ادبیات فارسی آقای حداد عادل.
فکر کن سالی ۴۶ میلیارد تومان صرف این میشه که یه عده آدم بشینن بگن خب از
این به بعد بجا کراوات بگین دراز آویز زینتی!! و به تبلت بگیم رایانک
مالشی!!
سگ سخن جو
در این ۴۰ سال
جامعه
به اندازه
۴۰۰ سال
به عقب رانده شده است.
بخشا
طویله شده است.
بخشا
تیمارستان.
بخشا
لومپنستان (لات خانه، ج. خانه، لاشخورخانه، ج. کش خانه)
جوانان جنقوری جماران
فقط یا سه کلمه روزگار می گذرانند که هرسه با کاف شروع می شوند.
تازه
این کلمات کافدارو مشتقات شان را هم غلط می نویسند
۱۵۸۲
سنگ سخنگو
الان فقط خوشم که میگذره
سگ سخن جو
شاهکار
شکرش باقی است که حداقل به تو زمانی خوش گذشته است
اگر جای بعضی ها بودی چه می کردی
که هرگز روی خوشی و روی «خوش» ی ندیده اند.
اما بر ما
عمری ناخوش گذشته است
حتی زمانی که فکر کرده ایم که خوش می گذرد.
اکنون اما خوشیم که خوش می گذرد.
ببین تفاوت امر از کجا ست تا به کجا؟
۱۵۸۳
سگ سخن جو
بهترین کار اندیشیدن است و نه اندرز دادن
اندرز میراث فئودالیسم نکبت بار است
۱۵۸۴
سگ سخن جو
ویرایش:
برو ای اشک برون از سر راه نگهم
رود این یار من و میل تماشا دارم
نگه ام
معنی دیگری دارد
مثال
نگه ام دار که می افتم
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم و آن دل کجا برم
این بیت شعر سعدی
اولا
معیوب است
مهر را نمی افکنند
می ورزند
سایه را می افکنند.
ثانیا
آدم است و نه بنده و کنیز زر خرید
که
اگر ارباب نباشد، علیل و ذلیل باشد.
۱۵۸۵
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
نه.
زخم ها حافظه ندارند.
زخم خورده ها
حافظه دارند.
روی به یاد اوردن زخم و زخم زن و زخم رنج
هم
باید بحث کرد.
چون
یادآوری
امری با واسطه است و نه بیواسطه.
اگر چنین بود که تو می فرمایی
زندگی طاقت فرسا می گشت
ما در اندام زنده با دیالک تیک فراموشی و یادآوری سر و کار داریم و نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از ان فراموشی است.
این ترفند غریزه حفظ نفس است.
۱۵۸۶
سنگ سخنگو
گفته بودی
که چرا خوب
به پایان نرسید ؟
راستش
زور من خسته ،
به طوفان نرسید ..
شهريار
سگ سخن جو
ایراد این نظر شهریار
درطرز «تفکر» مذهبی او ست:
شهریار
رابطه
را
نمی بیند.
خویشتن خویش
را
به عنوان بنده
و
حریف
را به عنوان خدا
می بیند.
روابط اما به شرطی رابطه اند که دو طرفه باشند.
پیوست و گسست روابط هم بستگی به هر دو طرف دارد.
۱۵۸۷
سنگ سخنگو
یه کامیون آرزو داشتیم که با سَر رفت تَه دَره
سگ سخن جو
به زبان جمارانیان:
آرزو مال خر است.
به زبان سگان:
آرزو
مال کودکان ناقص العقل است
و همان بهتر که کامیون آرزو برود به ته دره
۱۵۸۸
سنگ سخنگو
عاشق ترسی از "دوستت دارم" گفتن ندارد.
عشق به رسوا شدنش می ارزد
به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد
علی داوری
سگ سخن جو
سؤال این است
که
چرا
عشق
در ادبیات فئودالی طویله
به
رسوایی می انجامد؟
۱۵۸۹
سنگ سخنگو
و کودکی که مدام نادیده گرفته میشود و از والدش توجه نمیگیرد،
ناخودآگاه جذب آنهایی میشود که نادیدهاش میگیرند.
تا شاید این بار به خودش و بقیه ثابت کند که دوست داشتنی است.
سگ سخن جو
منطقی این خواهد بود که جذب کسانی شود که به او توجه می کنند.
چنین هم می شود.
جذب بچه بازها می شود
جذب مافیا می شود
جذب جماران می شود
یعین برای مادر و پدر
آلترناتیو پیدا می کند.
۱۵۹۰
سنگ سخنگو
کارما میگه خودت حقتو بگیر
سگ سخن جو
کارما
غلط می کند که برای ما تکلیف تعیین می کند.
مگر سکنه آلمان
حق شان را از هیتلر
خودشان گرفتند که ما هم از اجامر بگیریم؟
تظاهرات بند تنبانی بی دورنما را با تانک و توپ و مسلسل سرکوب می کنند
چه رسد به تظاهرات انقلابی
که
خدا می داند چگونه سرکوب خواهند کرد.
راستی خاوران کجا ست؟
۱۵۹۱
سنگ سخنگو
از فرو رفتن چه پرواییم بود
سگ سخن جو
این شکوه دردناک مرداب است
این شعر فروغ
شعری فلسفی و اوتوبیوگرافیکی است.
شاهکاری بی همتا ست:
شب سیاهی کرد و بیماری گرفت
دیده
را
طغیان بیداری
گرفت
دیده
از
دیدن
نمی ماند،
دریغ
دیده
پوشیدن (استتار)
نمی داند،
دریغ
۱۵۹۲
سنگ سخنگو
خانواده ایرانی اینجوریه که جلوشون هر چی بگی بعدا تو دعوا علیه خودت استفاده میشه
سگ سخن جو
همه همین طورند
جناب سرهنگ
نقاط ضعفت را کشف می کنند
و
از انها
خمپاره می سازند تا نابودت کنند.
۱۵۹۳
سنگ سخنگو
یبار نشد براش نود بفرسم نگه شت
شت و مرگ
سگ سخن جو
دلیلش شاید
این باشد که ماهی ـ تصور او
بهتر از ماهی ـ تصویر تو ست.
همین عکست که محشر است
چه نیازی به نود داری.
زنان جماران در آخرالزمان
مغبونند.
باختگان تاریخند
از خانه کنده شده اند
به خیابان امده اند
و
در
برزخ خانه و خیابان
سرگردان مانده اند.
به همین دلیل
بغل می جویند
و
نه
حقیقت
۱۵۹۴
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
خلایق را در جن قوری جماران
جز بند تنبان
مسئله و مشکلی نیست.
همه در بند بند تنبانند
و
این جست و جوی جنون آمیز
پایان ندارد.
۱۵۹۵
سنگ سخنگو
اینکه
طرف مقابل و وسط راه تنها بذاری،بری عقد کنی،بعد از یک سال که از عقدت می
گذره به طرف ناشناس بدی و خیلی طلبکارانه حرف بزنی اصلا کار قشنگی نیست
آقای محترم!پس برو به زندگیت برس چون من کسی رو که قیدمو بزنه واسه همیشه
قیدش رو می زنم به زن و زندگیت برس
سگ سخن جو
زنده باد دریا
اما
دریغ
که
یک دست
بیصدا ست.
۱۵۹۶
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
حجاب
چیزی توخالی است
و
فاقد محتوا ست.
حجاب
مثل تسبیح و ریش و جای مهر بر پیشانی و انگشتر عقیق است.
حجاب
دستاویزی برای عوامفریبی نسل ماضی است.
حجاب
ترفندی برای درو کردن خرمن رأی در معرکه های انتخاباتی است.
۱۵۹۷
سنگ سخنگو
کاکام نوید رو کشتند
حبیب و وحید ۹۰ روز است در انفرادی هستند
و
۸/۵ میلیارد به حساب دختر تروریست سلیمانی
واریز می شود
سگ سخن جو
دختر سلیمان با اینهمه پول چی می کند؟
او هم ساکن و سیاح کانادا ست؟
می دانی معنی کانادا چیست؟
۱۵۹۸
سنگ سخنگو
کصشر محضه که میگن پول و قد و هیکل و فیس و این داستانا مهم نیست
گوه میخورن خیلی هم مهمه
فقط جراتشو ندارن به زبون بیارن
سگ سخن جو
یا رب
چقدر فاصله دست و زبان است.
(سایه)
خلایق
در حرف هارت و پورت می کنند
ولب
در عمل
همان هارت و پورت خود را زیر پا می نهند.
۱۵۹۹
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
زنان جن قوری جماران
ول معطلند.
باختگان تاریخ معاصرند.
از خانه کنده شده اند و به خیابان آمده اند.
ولی در برزخ خانه و خیابان
سرگردان مانده اند و دنبال این و آن می گردند.
از آزادی و خودمختاری بورژوایی زنان در جماران حتی خبری نیست.
۱۶۰۰
سنگ سخنگو
میگما وقتی آینده ای نداریم ماسک زدنمون واسه چیه!؟
سگ سخن جو
هی رهگذر
آینده را می سازند
چگونه؟
آینده
را
با سه سلاح کار و پیکار و همبستگی می سازند.
(احسان طبری)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر