۱۳۹۹ دی ۱, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۶۳)

خوداندیشی

 

شین میم شین

حکایت سیزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۵ ـ ۳۷)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

جهان، ای پسر، ملک جاوید نیست

ز دنیا وفاداری امید نیست

 

معنی تحت اللفظی:

دنیا فانی و بی وفا ست.

 

سعدی

در این بیت شعر،

اولا

دوئالیسم وجود و (۱)

را

به شکل دوئالیسم بقا و (۲) بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی

در این بیت شعر،

اولا

دوئالیسم وجود و عدم

را

به شکل دوئالیسم بقا و فنا بسط و تعمیم می دهد.

 

ثانیا

دوئالیسم دنیا و(۳)

را

به

شکل دوئالیسم جهان مادی و جهان (۴) بسط و تعمیم می دهد

و

نقش تعیین کننده را از آن عقبا (جهان واهی) می داند.

 

جواب

 

ثانیا

دوئالیسم دنیا وعقبا

را

به

شکل دوئالیسم جهان مادی و جهان واهی بسط و تعمیم می دهد

و

نقش تعیین کننده را از آن عقبا (جهان واهی) می داند.

 

۲

جهان، ای پسر، ملک جاوید نیست

ز دنیا وفاداری امید نیست

 

 

ثالثا

دیالک تیک بستن پیمان و شکستن پیمان

را

به

شکل دیالک تیک وفا و (۵) بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

ثالثا

دیالک تیک بستن پیمان و شکستن پیمان

را

به

شکل دیالک تیک وفا و جفا بسط و تعمیم می دهد.

 

بدین طریق

دنیا

پرسونالیزه می شود

و

بی وفا قلمداد می گردد.

 

تحقیر زندگی مادی تحت عنوان دنیا یکی از گشتاورهای مهم ایده ئولوژی طبقات حاکمه برده دار و فئودال است.

 

حافظ در این زمینه ید والاتری دارد.

دنیا را به عجوزه شوهرکش و خیلی چیزهای منفی دیگر تشبیه می کند.

 

۳

سعدی

از سوئی

دیالک تیک انسان و جهان را (۶)  می سازد و کوتاهی عمر و مرگ انسان را به حساب فنای (۷) می گذارد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، از سوئی دیالک تیک انسان و جهان را وارونه می سازد و کوتاهی عمر و مرگ انسان را به حساب فنای جهان می گذارد.

 

بدین طریق دروغی آنقدر تکرار می شود که در ضمیر کاهل توده به مثابه (۸) بی تردید نفوذ می کند و ته نشین می شود و جهان جاوید و لایزال، ناگهان دار (۹) نامیده می شود و جهان واهی پس از مرگ، دار (۱۰)  نام می گیرد.

 

جواب

 

بدین طریق دروغی آنقدر تکرار می شود که در ضمیر کاهل توده به مثابه حقیقتی بی تردید نفوذ می کند و ته نشین می شود و جهان جاوید و لایزال، ناگهان دار فانی نامیده می شود و جهان واهی پس از مرگ، دار باقی نام می گیرد.

 

طبقات اجتماعی به لحاظ تاریخی، در حال زوال،

زوال خود را به حساب زوال بشریت و جهان جا می زنند،

تا تسکینی برای خود بیابند.

 

سعدی از سوی دیگر دیالک تیک عهد و (۱۱) را وارد دیالک تیک انسان و جهان می سازد.

 

جواب

 

سعدی از سوی دیگر دیالک تیک عهد و وفا را وارد دیالک تیک انسان و جهان می سازد و جهان را به پیمانشکنی و بی وفائی متهم می کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر