۱۳۹۹ آذر ۱۳, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۴۸)

 

 

شین میم شین

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳)
 

۱

سعدی برای سرعقل آوردن زشتنامان (که دلیل زشتنامی شان معلوم نیست) پند و اندرز می دهد:

 

اگر بد کنی، چشم نیکی مدار

که هرگز نیارد گز، انگور، بار

 

نپندارم، ای در خزان کشته جو

که گندم ستانی به وقت درو

 

درخت زقوم ار به جان پروری

مپندار، هرگز کز او بر خوری

 

رطب نآورد چوب خرزهره،  بار

چو تخم افکنی بر همان چشم دار

 

۲

اگر بد کنی، چشم نیکی مدار

که هرگز نیارد گز، انگور، بار

 

معنی تحت اللفظی:  

به ازای کنش بد

انتظار واکنش نیک نداشته باش.

هر درختی بکاری، میوه همان درخت را خواهی چید.

  انتظار چیدن انگور از درخت گز نداشته باش.

 

حافظ در ابیات زیر مفهوم فلسفی «اختیار» را به همین معنی به کار می برد:

 

حافظ

 

گـناه اگر چـه نـبود اختیار ما حافـظ

تو در طریق ادب باش و گو گناه من است

 

معنی تحت اللفظی:

اگرچه ارتکاب گناه جبری بود و نه اختیاری،

شرط ادب نیست که بر معصومیت خویش ابرام ورزیم.

 

حافظ

در این بیت غزل،

عملا

دیالک تیک جبر و اختیار

را

به شکل دوئالیسم جبر و اختیار (مشیت الهی و اختیار آدمی) بسط و تعمیم می دهد تا جبر (مشیت الهی) را مطلق کند و اختیار را انکار.

 

انسان در فلسفه حافظ

معصوم است.

اگر احیانا گناهی مرتکب می شود به خواست خدا ست.

 

حافظ

ارتکاب گناه را هم امری جبری و از پیش تعیین شده می داند و انسان را مجبور و ناگزیر در این زمینه تلقی می کند.

 

ولی از انسان می خواهد که برای ظاهرسازی و مؤدب نمائی به گناه خود اقرار کند.

 

فروغ عاصی

این اندرز حافظ را دور می اندازد و خدا را به محاکمه می کشد.

 

مراجعه کنید

به

تحلیل اشعار عصیانی فروغ

 

 

تحلیلی بر شعر فروغ فرخزاد

تحت عنوان  «عصیان بندگی» 

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_21.html

 

تحلیلی بر شعر فروغ

تحت عنوان «عصیان خدایی»

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_62.html

 

پایان

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر