سرمایه داری انحصاری ـ دولتی

  

 پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین 

 

۱

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به سرمایه داری امپریالیستی در دوران بحران عمومی سیستم سرمایه داری اطلاق می شود که مشخصه اش ذوب قدرت انحصارات و دولت امپریالیستی در یکدیگر و یکی گشتن آندو است.

 

۲

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به مرحله توسعه ضرور سیستم سرمایه داری مبدل شده است.

·    برای اینکه سیستم سرمایه داری انحصاری دیگر نمی تواند بدون ذوب قدرت انحصارات و قدرت دولتی در یکدیگر و بدون یکی گشتن آندو، از عهده تضمین گسترش و توسیع (وسعت بخشی به)  قدرت سرمایه انحصاری و نیل به آماج های تجاوزگرانه اش برآید.

 

۳

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی مرحله توسعه یافته سرمایه داری انحصاری و مرحله تدارک مادی بی واسطه سوسیالیسم است.

 

۴

·    توسعه و تشکیل سرمایه داری انحصاری ـ دولتی هم نشانه تجاوزگری روزافزون امپریالیسم و خطرناکی دم افزون آن است و هم نشانه ضعف آن است.

 

۵

·    گرایشات انحصاری ـ دولتی از اوایل قرن بیستم در دامان امپریالیسم توسعه یافته اند.

 

۶

·    پس از اوجگیری (تشدید) بی وقفه و بی امان تضادهای اساسی سیستم سرمایه داری که خود را قبل از همه در بحران عمومی آن آشکار می سازد، برای سرمایه داری انحصاری جهت حفظ قدرت خویش چاره ای جز ذوب دایمی قدرت انحصارات و قدرت دولتی در یکدیگر و تشکیل مکانیسم یکپارچه و واحد نمانده بود.

·    این مکانیسم واحد تنها شرط وجودی ممکنه سرمایه داری انحصاری بوده است.

 

۷

·    مسبب این روند قبل از همه عوامل زیر بوده اند:

 

الف

·     تشدید تضادهای درونی سیستم سرمایه داری انحصاری

 

ب

·    توسعه سیستم سوسیالیستی جهانی

 

پ

·    توسعه قوای سوسیالیسم در خود کشورهای امپریالیستی

 

ت

·    توسعه دول ملی جوان خلق ها با در پیش گرفتن راه رشد  غیر سرمایه داری

 

ث

·    توسعه جهشی نیروهای مولده در انقلاب علمی و فنی

 

۸

·    از این رو، می توان گفت که در کشورهای امپریالیستی اصلی، تقریبا از اواسط سال های ۵۰ قرن بیستم گذار به سرمایه داری انحصاری ـ دولتی صورت گرفته است.

 

۹

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به فرم توسعه تعیین کننده جامعه سرمایه داری تبدیل شده است.

 

۱۰

·    اکنون کلیه روندهای اساسی زیر در جامعه سرمایه داری فقط می توانند به طرز سرمایه داری  انحصاری ـ دولتی صورت گیرند:

 

الف

·    استثمار کاپیتالیستی

ب

·    پژوهش و توسعه

پ

·    سرمایه گذاری

ت

·    اقتصاد خارجی

ث

·    بین المللی سازی تولید

 

۱۱

·    سرمایه انحصاری فقط به کمک این ذوب گشتن در دولت است که می تواند طبقه کارگر را چنان تضعیف کند که گذار به لحاظ تاریخی (تاریخا) ضرور به سوسیالیسم به طور جدی به تعویق افتد.

 

۱۲

·    سرمایه انحصاری فقط به کمک این ذوب گشتن در دولت است که می تواند سیاست تجاوزگرانه خود را برای توسیع (وسعت بخشیدن به) عرصه قدرت خود عملی سازد.

 

۱۳

·    دولت سرمایه داری در این ذوب انحصارات و دولت در یکدیگر، حاوی استقلال نسبی می گردد.  

 

۱۴

·    این استقلال نسبی دولت سرمایه داری مبتنی است بر اینکه که کردوکار رهبری و کردوکار تنظیمی جامعتی دولت در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی در وهله اول  در جهات زیر سیر می کند:

 

الف

·    در جهت آماج های سیاسی سرمایه انحصاری

 

ب

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق تضعیف طبقه کارگر

 

پ

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق تشدید استثمار طبقه کارگر

 

ت

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق گسترش  و تجاوز مستمر

 

۱۵

·    اقدامات انحصاری ـ دولتی که در موارد منفرد می توانند خدمتگزار منافع مجموعه سرمایه مالی باشند، در تضاد موقتی با منافع سود بی واسطه انحصارات منفرد قرار می گیرند.

 

۱۶

·    استقلال نسبی دولت امپریالیستی اما در موارد زیر به نفع مجموعه سرمایه مالی است:

 

الف

·    وقتی که مسئله واگذاری وظایف معینی به عهده دولت مطرح می شود.

·    وظایفی که برای مجموعه روند بازتولید سرمایه انحصاری ضروری اند، ولی سودآور نیستند. 

 

ب

·    وقتی که مسئله بازتقسیم درآمد زحمتکشان و سود سرمایه غیر انحصاری به نفع سرمایه مالی در بین است.

 

۱۷

·    ذوب انحصارات و دولت از این رو، به بخش ضرور مجموعه سیستم سودجویی مبدل شده است.

 

۱۸

·    دولت امپریالیستی تضمین کننده انحصار و سود انحصاری است.

 

۱۹

·    دولت امپریالیستی ابزار قدرت سرمایه مالی را نمودار می سازد که به کمک آن (دولت امپریالیستی) عرصه های هرچه بیشتر جامعه تنظیم می شوند.

 

۲۰

·    دولت امپریالیستی می تواند اقدامات خود را با توسل به قهر دولتی جامه عمل بپوشاند.

·    این امر مؤثریت اقدامات دولتی را تعمیق می بخشد و تسریع می کند.

 

۲۱

·    دولت امپریالیستی علاوه بر آن، بخش اعظم مجموعه سرمایه جامعتی را در دست خود متمرکز می سازد و آن را به نفع منافع عام سرمایه مالی مورد استفاده قرار می دهد.

 

۲۲

·    دولت امپریالیستی در بازتقسیم بخش اعظم درآمد ملی از طریق مالیات و رهن و غیره نیز منافع سرمایه مالی را دنبال می کند.

 

۲۳

·    کردوکار اقتصادی دولت امپریالیستی با قرار دادن  مجموعه سیستم انحصاری ـ دولتی حاکمیت در راستای منافع اقدامات تنظیمی انحصاری ـ دولتی، مؤثریت خاصی کسب می کند.

 

۲۴

·    بدین طریق، هم خطرناکی امپریالیسم و تجاوزگری اش افزایش می یابد و هم ضعف اقتصادی آن تقویت می شود.

·    آنسان که مثلا هر شرایط بحرانی ـ اقتصادی آن به طور بی واسطه با بحران سیاسی پیوند می خورد و بر عکس.

 

۲۵

·    در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، جریان روند بازتولید جامعتی،  بنا بر آماج های سرمایه مالی تعیین می شود. 

·    هم قوت خاص سیستم انحصاری ـ دولتی همین جا ست و هم نهایتا ضعف تعیین کننده آن.

 

۳۶

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، مکانیسم استبدادی (دیکتاتوری) خاصی به همراه می آورد.

·    مکانیسمی که در آن، استفاده از اجبار اقتصادی، ایده ئولوژیکی و سیاسی، هم توسط دولت و هم توسط تک تک گروه های انحصاری به طرز تنگاتنگی با یکدیگر در هم تنیده می شوند.

 

·    مراجعه کنید به مانی پولاسیون

 

 

مانی پولاسیون

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6846

 

پایان

 

۳۷

·    مکانیسم انحصاری ـ دولتی دیکتاتوری سرمایه مالی، خود را در گرایش مستمر به اقدامات زیر نمودار می سازد:

 

الف

·    در گرایش مستمر به سانترالیزاسیون (مرکزیت بخشیدن به) دستگاه دولتی و کل حیات جامعتی

 

ب

·    در گرایش مستمر به فرم بخشی به دستگاه دولتی و کل حیات جامعتی

 

·    مراجعه کنید به جامعه فرم یافته

 

 

جامعه فرم یافته

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6845

 

 

پایان

 

پ

·    در گرایش مستمر به تشکیل و یکسان سازی احزاب توأم با امحای روزافزون بقایای هنوز موجود حقوق دموکراتیک.

 

۳۸

·    دیکتاتوری وضع غیر عادی (وضع اضطراری) و عضو کردن حزب سوسیال ـ دموکرات در حاکمیت سیستم انحصاری ـ دولتی حاکی از این روند در آلمان غربی اند.

 

۳۹

·    در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، در پیوند با آماجگزاری تجاوزگرانه سرمایه مالی، اهمیت قدرت مسلح  هم برای تضمین بازتولید وسعت یافته سرمایه و قدرت انحصارات و هم برای تضمین نظام استثمار در مجموع رشد می کند.

 

۴۰

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی با نظامی سازی (میلیتاریزاسیون) روز افزون هم اقتصاد و هم مجموعه حیات همگانی در پیوند است.

 

۴۱

·    در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی قطب بندی قوای طبقاتی رو به فزونی می رود.  

 

۴۲

·    دولت امپریالیستی نه تنها در خدمت سرکوب طبقه کارگر و دیگر اقشار زحمتکش است، بلکه ضمنا در خدمت تحت تابعیت منافع سرمایه مالی کشیدن سرمایه  انحصاری نگشته (غیر انحصاری) و  متناسب با این تابعیت، در خدمت بازتوزیع سودهای حاصله آن است.

 

۴۳

·    روند فزاینده استثمار سرمایه داری که هر چه بیشتر نه تنها توسط تک تک انحصارات، بلکه ضمنا با وسایل درخور دولت (مثلا مالیات، مخارج و غیره) صورت می گیرد، به بزرگتر شدن اقشار زحمتکش از سویی و به تقلیل تعداد اعضای طبقه سرمایه داران از سوی دیگر منجر می شود.  

 

۴۴

·    رویارویی های طبقاتی، هم به لحاظ شدت و هم به لحاظ دامنه افزایش می یابند.

 

۴۵

·    بدین طریق امکانات طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش در مبارزه بر ضد دولت امپریالیستی و سرمایه مالی در تشکیل وحدت پهناوری نه تنها با کلیه اقشار زحمتکش، بلکه با کلیه نیروهای ضد امپریالیستی افزایش می یابند.

 

۴۶

·    این روند هم با توسعه سیستم سوسیالیستی جهانی و جنبش کمونیستی جهانی که جاذبه شان هم بر کشورهای امپریالیستی و هم بر دول ملی جوان افزایش می یابد، مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گیرد و هم با افزایش شعور طبقاتی طبقه کارگر و سازمان یابی اش در تک تک کشورها. 

 

۴۷

·    جاذبه رشدیابنده آلمان دموکراتیک در آلمان غربی و توسعه اوپوزیسیون ضد انحصاری برونپالمانی حاکی از این روندند.

 

۴۸

·    در مبارزه در راه عقب راندن قدرت سرمایه مالی، آماج بعدی طبقه کارگر عبارت است ازعقب راندن گام به گام این قدرت و جایگزینی تنظیم انحصاری ـ دولتی با اقدامات برنامه ریزی و تنظیم دموکراتیک است.

 

۴۹

·    این گذار گام به گام به تشکیل شرایط تأسیس سوسیالیسم به برکت وجود سیستم سوسیالیستی جهانی امکان پذیر شده است.

 

۵۰

·    در این مبارزه باید نخست حقوق اساسی دموکراتیکی تضمین شوند، بر ضد قانون شرایط غیرعادی مبارزه صورت گیرد، به کسب نفوذ بر حیات سیاسی، اقتصادی و ایده ئولوژیکی نایل آمد و سرانجام تناسب قوای موجود را تغییر داد.

 

۵۱

·    شالوده امکانات اتحاد وسیع برای طبقه کارگر و حزبش در این مبارزه عبارت است از افزایش وقوف کلیه اقشار ضد انحصاری خلق به این حقیقت امر است، که سیاست تجاوزگرانه صلح ستیز سرمایه مالی و دولتش، توطئه ای بر ضد کل خلق   است.

 

۵۲

·    سرمایه مالی می کوشد برای مقابله با نیروهای ضد انحصاری نه تنها به تقویت و تکمیل دستگاه دیکتاتوری اش، بلکه به ظرافت بخشیدن به زرادخانه ساز و برگ اپولوژتیکی (ترفندیات توجیهی ـ تدافعی) اش بپردازد.

 

۵۳

·    سرمایه مالی می کوشد کردوکار تنظیمی دولت امپریالیستی در راستای منافع سرمایه مالی را به مثابه خدمت به «رفاه عمومی» قلمداد کند.

 

۵۴

·    مشخصه اپولوژتیک (ترفندیات توجیهی ـ تدافعی) سیستم انحصاری ـ دولتی را تئوری های زیر تشکیل می دهند:

 

الف

·    تئوری جامعه صنعتی

 

 

جامعه صنعتی

(مفهوم جامعه صنعتی)

 

۱

https://hadgarie.blogspot.com/2018/12/blog-post_21.html

 

۲

https://hadgarie.blogspot.com/2018/12/blog-post_89.html

 

پایان

 

تئوری موسوم به جامعه صنعتی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3619

 

پایان

 

ب

·    تئوری همگرایی

 

 

تئوری همگرایی

 

https://hadgarie.blogspot.com/2019/07/blog-post_14.html

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3536

 

پایان

  

۵۵

·    این دو تئوری با برجسته سازی همانندی های معینی در توسعه نیروهای مولده، قبل از همه انقلاب علمی و فنی و با نفی (انکار) تضاد های سیاسی دو سیستم جهانی سرمایه داری و سوسیالیستی می کوشند تا توهم نزدیک تر گشتن هر چه بیشتر ایندو سیستم به یکدیگر را اشاعه دهند.

 

۵۶

·    تئوری همگرایی در واقع سودایی جز پیشبرد استراتژی گلوبال (تمام ارضی) امپریالیستی  در سر ندارد.

 

۵۷

·    آماج های این تئوری های اپولوژتیکی (توجیهی ـ تدافعی) سیستم انحصاری ـ دولتی به شرح زیرند:

 

الف

·    بازداشتن زحمتکشان از مبارزه ضد انحصاری

 

ب

·    بازداشتن خلق های دول ملی جوان از اتخاذ راه رشد غیر سرمایه داری

 

پ

·    به راه انداختن تجزیه و تلاشی ایده ئولوژیکی، انحراف و به اصطلاح لیبرالیزاسیون در کشورهای سوسیالیستی که به امحای سیستم سوسیالیستی منجر می شود.

 

۵۸

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی برای رسیدن به این هدف، سیستم فراگیری از مانی پولاسیون (تأثیرگذاری) همگانی در راستای منافع سرمایه مالی تشکیل داده است.

 

۵۹

·    رشته های معینی از علوم اجتماعی بورژوایی در این سیستم مانی پولاسیون همگانی به انتگراسیون (همپیوندی) رسیده اند.

 

۶۰

·    رشته های علوم اجتماعی بورژوایی زیر از ان جمله اند:

 

الف

·    فلسفه

ب

·    جامعه شناسی

پ

·    دموسکوپی

ت

·    روان شناسی توده ای

ث

·    پولیتولوژی (سیاست شناسی)

 

۶۱

·    نتایج انستیتوهای  مربوطه به واسطه رسانه های همگانی، قبل از همه مطبوعات، رادیو، تلویزیون، فیلم و غیره اشاعه داده می شوند و مورد بهره برداری قرار می گیرند.

·     (امروزه به ویژه به واسطه کنسرن های عوامفریبی تمام ارضی از قبیل فیسبوک و غیره. مترجم)

 

۶۲

·    روند تمرکز و سانترالیزاسیون این رسانه های توده ای در دست دولت امپریالیستی و یا تعدادی از انحصارات، سیستم سرکوب خودویژه سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را پدید می آورد. 

 

۶۳

·     تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را لنین قبل از همه در آثار زیر تدوین کرده است.

 

الف

·    در آثاری راجع به امپریالیسم

 

ب

·    در آثاری از قبیل «خطر فاجعه و نحوه مبارزه بر ضد آن»

 

۶۴

·    تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی توسط احزاب کمونیستی و کارگری در روند توسعه استراتژی مبارزه طبقاتی توسعه فراتر یافته است.

 

۶۵

·    مصوبات احزاب کمونیست  و مشاورات آنها و برنامه حزب کمونیست اتحاد جماهر شوروی حاکی از توسعه تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی اند.

 

۶۶

·    تجزیه و تحلیل سیستم حاکمیتی انحصاری ـ دولتی در آلمان غربی  و تدوین استراتژی مؤثر برای غلبه بر آن توسط حزب متحد سوسیالیستی آلمان (اس ای دی)  و علوم مارکسیستی ـ لنینیستی در آلمان دموکراتیک خدمت مهمی به توسعه فراتر تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و مبارزه مشترک جنبش کمونیستی ـ جهانی بوده است.

 

۶۷

·    برنامه و مصوبات حزب و انتشارات متعدد از قبیل «امپریالیسم امروز» حاکی از این خدمت بوده اند.

 

۶۸

·    موفقیت های سیستم سوسیالیستی جهانی و هر کدام از احزاب کمونیستی و کارگری در مبارزه بر ضد سیاست تجاوزگرانه صلح ستیز امپریالیسم و مبارزه در راه عقب راندن قدرت سرمایه مالی در کشورهای امپریالیستی دال بر صحت تجزیه و تحلیل لنین و احزاب کمونیستی و خط عام استراتژی آنها ست.

 

پایان