۱۳۹۹ شهریور ۲۶, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۴۰۹)

  
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
درنگی در مفهومی

فرقه دموکرات آذربایجان
 
تشکیل مجلس شورای ملی
دستاورد بزرگ انقلاب مشروطیت

۱
اولا انقلاب مشروطه
و
نه
انقلاب مشروطیت

۲
ثانیا
انقلاب مشروطه
اصلا
انقلاب نبوده است.

۳
انقلاب = تحول زیربنایی ـ اقتصادی جامعه
مثلا گذار از جامعه فئودالی به جامعه سرمایه داری
مثلا انقلاب ضد فئودالی در آذربایجان تحت رهبری فرقه دموکرات
مثلا انقلاب سفید

۴
هدف و آماج استراتژیکی انقلاب مشروطه
تعویض فرم حکومت از مطلقه به مشروطه بوده است.

۵
یعنی
تغییری روبنایی ـ ایده ئولوژیکی بوده است.

۶
شکست انقلاب ضد فئودالی فرقه دموکرات و بعد شکست سفید
و
روی کار امدن ارتجاع سیاه فئودالی ـ روحانی
هم
نه
انقلاب درباری و اسلامی
بلکه
عنگلاب درباری و اسلامی بوده است.

۷
عنگلاب
یعنی رستاوراسیون
یعنی
پیروزی مجدد ارتجاع سرنگون شده

۸
خمینی و یلسین و گربه نره و گربه چف
عنگلاب کرده اند.
 
درنگی دیگر در مفهوم وطن

شیرین

از دیدگاه علمی
خاکی که انسان در آن به بالنده گی برسد و برای خود و محیط موثر واقع شود
همان جا وطن است،
نه تنها زمینی که در آن زاده میشود..
ولی برای من و اکثر هموطنهایم‌ کمی پذیرشش سخته

۱
وطن
چیز سوبژکتیوی
است.

۲
آدم ها
به
خیلی از چیزها
عادت می کنند
حتی به نکبت.

۳
آدم ها
چه بسا
با سیلی
صورت خود را سرخ نگه می دارند.

۴
منظور سیاوش کسرایی
از وطن
عمدتا
توده
است.

۵
توده ای که خدای خاک است.

۶
توده ای
که
با تحمل مشقت و ذلت و زحمت
وطن
تولید کرده است
وطنی که
چند هزار سال قبل
توسط طبقه حاکمه (اشرافیت برده دار و روحانی)
غصب شده است.

۷
توده هزاران سال است که بی وطن است
ولی
اگر وطن طبقه حاکمه
در خطر حمله طبقه حاکمه دیگری قرار گیرد
توده
باید
به بهانه حس وطن پرستی
با اهدای شطی از خون بی ارزشش
از آن دفاع کند.

۸
مفهوم وطن
مملو از ایده ئولوژی طبقات حاکمه است

۹
وطن غصب شده توده
باید باز پس گرفته شود
تا توده صاحب وطن شود.

۱۰
تا طبقات حاکمه
کفن نشود
این «وطن»
وطن نشود.

۱۱
طبقه حاکمه هم می داند که توده بی وطن است

۱۲
احسان طبری در واکنش به تبلیغات طبقه حاکمه بوده که گفته است:
بی وطن نیستم ای شریران
وطنی هست مرا نامش ایران

۱۳
دلیل توهم طبری
احتمالا
عضو حزب توده بودن
ضمن عضو طبقه حاکمه بودن است.
 
۱۴
ما که از سگان سرگردان توده ایم
یقین داریم که توده و سگان سرگردانش وطن ندارند.
 
درنگی در سخنی از فروغ فیلسوف

وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.

۱
این جمله فروغ
جمله ای تأمل انگیز است.

۲
تفاوت فروغ با شعرای دیگر
فلسفی بودن شعر فروغ است.

۳
در شعر فروغ
(و نه حتما در نثر او)
شناخت هنری به شناخت فلسفی
سرشته است.

۴
باید کل این شعر فروغ تحلیل شود تا منظور او از مفهوم «قتل عام گل ها»
روشن گردد.

۵
اگر این جمله او را
به طور مجزا و ایزوله تحلیل کنیم
می توانیم بگوییم:
توسعه علمی و فنی بشریت
با تخریب محیط زیست
توأم است.

۶
یعنی
فروع
پیشاهنگ مبارزه در راه حراست از محیط زیست بوده است
 
درنگی در لاطائلاتی از مش رضا برهنه ای
 
️بهترين آدم واسه يه رابطه خوب اونيه كه بتونى جلوش خودِ خودِ خودت باشى.

۱
مش رضا ببرهنه ای
معنی مفهوم «خود خودت بودن» را نمی داند.

۲
خود خودت بودن
یعنی
صادق بودن
بی ریا بودن.
شفاف و زلال بودن

۳
صداقت
یعنی
حقیقت پرستی
یعنی پرهیز از دروغ و تئاتر و تقلب و تظاهر و تقیه و ریا

۴
مش رضا برهنه ای
هنر بند هم است
و
در طویله فرانسه
تئاتر هم کارگردانی می کند:
مثلا
پسری را لخت عور به صحنه می آورد تا نشان دهد که من ـ زورش از خود خودش بودن چیست.

۵
خدا هر بلایی سر ادم بیاورد بهتر از آن است که او را از نعمت عقل اندیشنده محروم سازد
و
به رزو رضا برهنه ای بیندازد.

۶
از مش رضا چه پنهان که در هیچ رابطه ای
نمی توان صادق بود و ضمنا فاتحه ان رابطه را پیشاپیش نخواند.

۷
مثال:
اگر زنی و یا شوهری
حرف دلش را بگوید
اگر برای همسرش تئاتر بازی نکند
اگر برای یاوه او هورا نکشد
اگر ادای عشق عمیق به او را در نیاورد
باید فوری به محضر رود و طلاق دهد و تنها بماند.

۸
ای بسا کسا
به دلیل هوشمندی
تفکرات همسر و یا همنوعش را می خواند و بر رابطه موجود فاتحه می خواند.

۹
خیلی ها حتی در رابطه جنسی با همدیگر
به کسی دیگر می انیدشند و با کس دیگر همخوابه می شوند
الغای (بر وزن علمای یعنی الاغ های) هالی وود هم می دانند و فیلم ها در این زمینه ساخته اند.

۱۰
حریفی به نام مش ویلیام شکسپیر به همین دلیل گفته است:
دنیا
صحنه تئاتر پهناوری است و سکنه دنیا
هنرپیشه اند
هر کس
ماسکی بر سر کشیده است و نقش خاصی را بازی می کند.
 
۱۱
یعنی صداقت
حکم کیمیا دارد
و
حقیقت مهجور است و مفقود است
 
درنگی در مفهوم وطن

شیرین
 
میشه لطفا شما تعریف علمی و جامعی از وطن همینجا بفرمایید..

۱
روی مفهوم وطن
در زبان و ادبیات فارسی
باید کار کرد.

۲
همین مطلب شما بهانه ای برای همین کار گشت.

۳
اگر این پست شما
راجع به وطن نبود
ما هم نمی اندیشیدیم.

۴
سیاوش کسرایی
شعری
تحت عنوان وطن دارد
که شجریان خوانده است.

۵
یکی از یاران ما
این شعر او را حتی المقدور تحلیل کرده است.

مراجعه کنید به لینک زیر
و تحلیل او را تصحیح کنید
تا اندک اندک به تعریفی علمی از وطن برسیم.

تحلیلی بر شعر سیاوش تحت عنوان «وطن»

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3147

پایان
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر