۱۳۹۹ شهریور ۱۴, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اتیک (اخلاق) (۲)

 Das Dreieck von Ethik, Moral und Recht | Michael Rasche

 

پروفسور دکتر ماتهویس کلاین

برگردان 

شین میم شین 

 

ت

معنی اتمولوژیکی یونانی «اتنوس»

 

۱

·      واژه یونانی «اتنوس» (به معنی جنسیت، طایفه و قبیله) ضمنا با واژه «اتوس» (به معنی اخلاق و عرف و عادت) پیوند اتمیولوژیکی دارد.

 

۲

·      اخلاق مسلط و حاکم، اخلاق طایفه و یا قبیله واحدی است و شعور اخلاقی افراد منفرد ـ ماهیتا ـ با شعور اجتماعی، شعور طایفه ای و یا شعور قبیله ای یکسان است.

 

۳

·      با انحلال شیوه زندگی وحدتمند جامعه اشتراکی اولیه، این مسئله به طور بنیادی تغییر می یابد و اخلاق و موازین اخلاقی واحد جامعه اشتراکی اولیه نیز منحل می شوند.

 

۴

·      پیدایش مالکیت خصوصی و جامعه طبقاتی آنتاگونیستی، تقسیم کار به کار جسمی و کار فکری، تمایز اجتماعی میان انسان ها، پیدایش تضاد میان فرد و جامعه بر مبنای آنتاگونیسم طبقاتی میان برده داران و بردگان، استثمارگران و استثمار شوندگان، صاحبان امتیازات و بی حقوقان، سخن کوتاه، پیدایش و توسعه شیوه تولیدی و شیوه زیست کیفیتا جدید انسان ها، یعنی تشکیل نظام برده داری،به طور قانونمند و اجتناب ناپذیر، به تغییر عمیق و پیدایش تضاد در روابط اخلاقی و نگرش های اخلاقی انسان ها منجر می شود.

 

۵

·      اما بعد از اینکه اتوس به مسئله عملی جدی حیات اجتماعی بدل می شود، می بایستی ـ دیر یا زود ـ به مسئله ای برای شعور اجتماعی و تفکر انسان ها بدل شود.

 

۶

·      قدیمی ترین آثار هنری ـ ادبی بشریت حاکی از آنند که ایدئولوگ های جامعه برده داری جهان باستان، خیلی زود به طرح و حل مسائل ایدئولوژیکی پرداخته اند.

 

۷

·      چه در اشعار گیلگمش بابل، آثار ادبی مصر باستان از جمله «ترانه چنگزن»، «گفتگوی میانه روی (معتدلی) با روح خویش» ، چه در الواح قانون هامورابی و حضرت موسی، چه در قدیمی ترین وداهای هند و یا در اشعار هومر و هزیود در همه این آثار متعلق به مراحل آغازین جامعه برده داری، می توان نشانه های بیشماری را مبنی بر فعلیت و اهمیت مسائل اخلاقی، اجتماعی  و به ویژه سیاسی مشاهده کرد که با تشکیل تضادهای طبقاتی در دستور روز قرار می گیرند.

 

۸

·      دیری قبل از آنکه اخلاق به موضوع خاص بررسی فلسفی بدل شود، حتی دیری قبل از اینکه فلسفه به طور کلی به وجود آید، مسائل متنوع اخلاقی در زندگی و تفکر انسان ها جا و مقام استواری داشته اند.

 

۹

·      اما چرا؟

 

۱۰

·      دلیل تعیین کننده برای این مسئله را باید در تفاوت جدی میان اخلاق و فرم های دیگر شعور اجتماعی جست.

 

۱۱

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، برخلاف فرم های دیگر شعور اجتماعی که فقط عرصه خاص و منفردی از هستی اجتماعی را منعکس می کنند، از همان آغاز عرصه های زیر را در مد نظر داشته است:

 

الف

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش،  همه جوانب و روابط اجتماعی را  در نظر داشته است.

 

ب

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، همه کرد و کار انسان ها را در نظر داشته است.

 

پ

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، خصوصی ترین، شخصی ترین و محرمانه ترین روابط انسان ها را در نظر داشته است.  

 

ت

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، خود انسان ها را به مثابه  فرد، شخصیت و خصلت در نظر داشته است.

 

ث

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، کاراکتر فردی هر فرد انسانی را در نظر داشته است.

 

ج

·      اخلاق در کلیه مراحل توسعه اش، مجموعه موضعگیری ها و رفتار هر فرد را نسبت به زندگی در نظر داشته است.

 

۱۲

·      از این خودویژگی و اهمیت اخلاق در حیات جامعه و در زندگی تک تک انسان ها می توان به این مسئله پاسخ داد که چرا در تمامت تاریخ جامعه طبقاتی، نه فقط نمایندگان ایدئولوژی های معین، مثلا روحانیان و یا فلاسفه، بلکه همه ایدئولوگ های طبقات دارا کم و بیش به مسائل اخلاقی پرداخته اند.

 

۱۳

·      به عنوان مثال، شعر، قصه و یا ادبیات سیاسی هر زمان، به واسطه معضلات و تضادهای اخلاقی اقشار اجتماعی معین و یا افراد انسانی معین این زمان، قاعدتا تصویری مشخصتر و دقیقتر ارائه می دهند، تا اتیک فلسفی و یا مذهبی.

 

۱۴

·      چرا؟

 

۱۵

·      برای اینکه اتیک فلسفی از همان آغاز، خود را موظف می داند که نه به توضیح مسائل اخلاقی روزمره در اینجا و اکنون، بلکه بیشتر به توضیح مسائل زیر بپردازد:

 

الف

·      به توضیح اصول عام اخلاق  

 

ب

·      به توضیح ماهیت اخلاق  

 

پ

·      به توضیح   فرم های مهم اخلاق  

 

ت

·      به توضیح قوانین  درونی توسعه اخلاق  

 

ث

·      به توضیح اهمیت اساسی اخلاق  

 

ج

·      به توضیح اهمیت اخلاق برای حیات جامعه و زندگی تک تک افراد انسانی

 

 

ارسطو

 (۳۸۴ ـ ۳۳۲ ق. م.)

 

فصل دوم

تاریخ اتیک

 

۱

·      اتیک، به مثابه یک اصل خاص فلسفه، تاریخ نسبتا جوانی دارد.

 

۲

·      مؤسس اتیک ارسطو بوده است.

 

۳

·      ارسطو اولین کسی بوده که به بررسی فلسفی مسائل و نکات زیر می پردازد:

 

الف

·      ارسطو به بررسی مسائل اتیکی زمان خود می پردازد.

 

ب

·      ارسطو به تجزیه و تحلیل فرم ها و شرایط رفتار و گرایشات اخلاقی می پردازد.

 

پ

·      ارسطو به استدلال و اثبات ماهیت اتیک می پردازد.

 

ت

·      ارسطو به تعیین آماج اخلاق و سیستماتیزه و منظم کردن آن می پردازد.

 

۴

·      نام «اتیک» نیز برای اولین بار در پیوند با تقسیم بندی آثار فلسفی ارسطو پدید آمده است.

۵

·      از آن به بعد است که نام اتیک در مورد بررسی های فلسفی اخلاق به کار گرفته می شود.

 

۶

·      اتیک اساسا با نام لاتینی «فلسفه اخلاق» که بعدها رواج یافته، معنی واحدی دارد.

·      اگر چه جریانی این را می پسندد و جریانی آن را.

 

۷

·      مبانی آغازین تفکر فلسفی ـ اخلاقی در فلسفه هند، چین و به ویژه یونان این زمان وجود داشته اند، که با توسعه جامعه برده داری پیوند تنگاتنگ داشته اند و تضادهای طبقاتی نسبتا توسعه یافته میان برده داران و برده ها را منعکس می کنند.

 

۱

اتیک دموکریت

 

دموکریت

 (۴۶۰ ـ ۳۷۱  ق. م.)

فیلسوف ماتریالیست یونان باستان

از فلاسفه پیشاسقراطی

شاگرد لویکیپ و بزرگترین فیلسوف طبیعتفلسفه  

نماینده ماتریالیسم اتمیستی

او کل طبیعت را متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.

شعار اصلی او:

چیزها فقط به ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخند.

در واقع فقط اتم ها وجود دارند، در فضای خالی!

 

۱

·      در یونان باستان، قبل از همه، دموکریت است که به طرز جدی به بررسی مسائل اتیکی می پردازد.

 

۲

·      در میان گفتارهای بیشماری از دموکریت که به مسائل علمی ـ طبیعی و فلسفی اختصاص دارند، حدود ۲۳۰ جمله قصار موجز وجود دارد که به مسائل اتیکی مربوط می شوند.

 

۳

·      دموکریت ایده های اتیکی خود را از طبیعات انسانی استخراج می کند.

 

۴

·      او به دلشادی انسانی، به «نشاط روحی» انسانی ارج خاصی قائل می شود و آن را به مثابه  ماهیت سعادت و خوشبختی می نامد.

 

۵

·      پیش شرط نشاط روحی به نظر  دموکریت عوامل زیرند:

 

الف

·      رفاقت

ب

·      همنوعدوستی

پ

·      حد شناسی

 

ت

·      خردمندی

ث

·      خدمت به خلق

 

ج

·       پاسداری از منافع شهروندان آزاد.

 

۶

·      نظرات سیاسی و اتیکی دموکریت حاکی از آنند که او  نماینده دموکراسی معتدل، یعنی نماینده اقشار میانی طبقه برده داران بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر