اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
۱
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی به نحوه و نوع هدفگرایانه ترین (به معنای نیل به آماج تولید سوسیالیستی) اقتصاد، کارخانجات سوسیالیستی و غیره و واحدهای تمرکز اطلاق می شود که رفتارش بر استفاده درست و کامل از کلیه امتیازها و قوانین اقتصادی مبتنی است.
۲
· این وظیفه در تشکیل سیستم اقتصادی جامعه توسعه یافته سوسیالیستی، در خدمت تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی است.
۳
موضوع تئوری
· موضوع تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی را مسائل زیر تشکیل می دهند:
الف
· قانونمندی های روند رهبری بازتولید تمامجامعتی و زیرسیستم های آن.
ب
· تحقیق در زمینه فاکتورهای اوبژکتیو و سوبژکتیوی که با رهبری علمی اقتصاد سوسیالیستی پلان بندی شده همه با هم مؤثر می افتند و تأثیر مفید کار جامعتی، امکانات مادی لازم برای برآورده سازی منافع جامعتی، کلکتیو و شخصی و توسعه همه جانبه شخصیت سوسیالیستی و سازمان (سازماندهی) سیاسی آن عمدتا وابسته به تسلط بر آنها ست.
۴
· تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، اصول و آماجگزاری ها، وسایل و ساز و برگ (ابزارهای) رهبری لازمه را فراهم می آورد.
۵
· وظیفه تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی عبارت است از همکاری در زمینه استفاده پیگیرانه از ایده های اساسی سیستم اقتصادی و توسعه هر چه بیشتر آن.
۶
· این وظیفه تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، از پیوند هر چه بهتر میان برنامه ریزی (پلان بندی) دولتی مرکزی و رهبری تعیین کننده روندهای اساسی اقتصادی ـ ملی با پلان بندی و رهبری خودمسئولانه روند بازتولید مولدین سوسیالیستی کالا تشکیل می یابد.
تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
۱
· اقتصاد کارخانه ای سوسیالیستی به مثابه عمل (اکسیون) شخصیت ها، کار اکتیو (فعایت مبتنی بر اگاهی و داوطلبی)، راسیونل (کار با راندمان اقتصادی بالا) و مؤثر و رفتار اکتیو مالکین سوسیالیستی است که بخشی از مالکیت جامعتی به نیت استفاده و تکثیر در اختیارشان قرار داده شده است.
۲
· منافع فردی و کلکتیو آنها به دلیل همین روابط مالکیتی اصولا با الزامات جامعتی انطباق دارند.
۳
· حوایج روز افزون آنها هم از صندوق جامعه و هم از صندوق کارخانه هرچه بهتر برآورده می شوند، اگر روند بازتولید کارخانه ای کسب حداکثر سود، افزایش مستمر هر چه بیشتر درآمد ملی را تضمین کند.
۴
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی برای پیدا کردن آغازگاه و پوشش همه جانبه ضرور برای مسئله گزاری ها و راه حل های خود، از معارف علوم زیر استفاده می کند:
الف
· از معارف (شناخت های) اقتصاد سیاسی
ب
· از معارف (شناخت های) فلسفه
پ
· از معارف (شناخت های) پلان بندی اقتصاد ملی
ت
· از معارف (شناخت های) سیبرنتیک
ث
· از معارف (شناخت های) مته متیک
ج
· از معارف (شناخت های) علوم حقوقی
ح
· از معارف (شناخت های) جامعه شناسی و غیره
۵
· همزمان معارف خود رهبری اقتصاد سوسیالیستی، علوم دیگر را به مسئله گزاری های جدید و قبل از همه به مسئله گزاری های عملی و تفکر استفادتی برمی انگیزند.
· (صفت استفادتی را به تقلید از صفت عقیدتی می سازیم:
· عقیده به عقیدتی
· استفاده به استفادتی مترجم)
۶
· تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، علم سیاسی ئی است که بر امتیازات نظام سوسیالیستی متکی است و بنا بر ماهیت خویش، اصولا با مدیریت کاپیتالیستی و تئوری های آن مغایرت دارد.
۷
· تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، ضمنا ارزیابی های معارف راسیونل (کار با راندمان اقتصادی بالا) رایج در کارخانجات کاپیتالیستی را که از نقطه نظر نیروهای مولده وجود دارند، به طرق اصولی ـ جانبدارانه به خدمت می گیرد.
۸
تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی و جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی
· تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی و جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی حاوی نقاط مشترک و سوداهای مشترک مهمی اند.
۹
· در روند رهبری قبل از همه کارخانجات سوسیالیستی، اثرگذاری مشترک فاکتورهای اوبژکتیو و سوبژکتیو در کردوکار اقتصادی سازمان داده می شود.
۱۰
· آماج تولید سوسیالیستی تعیین کننده فونکسیون های رهبری عام نیز است و مشخصه روند اقتصادی در سوسیالیسم قبل از همه عبارت است از از عمل آگاهانه مبتنی بر پلان کلکتیوها و شخصیت ها.
۱۱
· فقط در این بغرنجیت است که فهم مسئله انسان ها در اقتصاد سوسیالیستی امکان پذیر می گردد.
۱۲
· راسیونالیته و اثر اقتصادی تشکیلدهنده ی آماج و نتیجه همبود انسانی سوسیالیستی کارآ (قابل فونکسیون) و به بهترین طرز سازمان داده شده اند.
۱۳
· جامعه شناسی رهبری به مثابه جزئی از علم التشکیلات (علم سازماندهی) مارکسیستی ـ لنینیستی، به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی و به مثابه رشته سوسیولوژیکی با کردوکار رهبری (هدایت، ریاست) به تشکیل آگاهانه، مبتنی بر پلان و راسیونل (کار با راندمان اقتصادی بالا) ساختارها و شیوه های رفتار اجتماعی در سیستم های جامعتی دینامیکی (پویا) می پردازد.
۱۴
· جامعه شناسی رهبری برای نیل به این هدف، قبل از همه علاقه مند کشف مجموعه مناسبات اجتماعی است که مولدین سوسیالیستی برای حاصلخیزسازی رهبری خویش واردشان می شوند.
۱۵
· جامعه شناسی رهبری در تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، جای خاص خود را دارد تا حاصلخیزی رهبری تدوین شود که یکی از فونکسیون های اکتیو شخصیت ها و کلکتیوها در روند اقتصاد سوسیالیستی در خدمت هدفی برای نیل مستمر به آماج تولید سوسیالیستی است.
۱۶
· یکی از نقاط تمایلی مشترک بیواسطه ایندو علم (جامعه شناسی رهبری و رهبری اقتصاد سوسیالیستی) عبارت است از مجموعه روندهای تصمیمگیری و رهبری جریانات اقتصادی.
۱۷
· این روندها را عمدتا راسیونالیته (عقلیت) و مؤثریت تعیین می کنند.
۱۸
· تصمیمگیری نقطه تقاطع مقادیر مؤثریت سیاسی ـ ایده ئولوژیکی، اقتصادی، سوسیولوژیکی، تکنیکی ـ ارگانیزاتوریکی (فنی ـ سازمانی) و غیره است که باید اوپتیمال (مطلوب) گردد. (عاری از هر عیب و نقص گردد.)
۱۹
· اهمیت روند تصمیمگیری به دلایل زیر است:
الف
· اولا به این دلیل است که روند تصمیمگیری، قبل از همه، هسته اصلی روند رهبری را تشکیل می دهد.
ب
· ثانیا به این دلیل است که روند تصمیمگیری توسط انسان ها تدارک دیده می شود.
· تصمیمات متخذه توسط انسان ها گرفته می شوند، تحقق می یابند (جامه عمل می پوشند) و ارزیابی می شوند.
· به همان سان که تصمیمیگری ها را روند جامعتی کلی، رفتار در اجزایش و رفتار در افرادش ماهیتا تحت تأثیر قرار می دهد، تنظیم می کند و برمی انگیزد.
پ
· ثالثا به این دلیل است که در تشکیل سیستم جامعتی توسعه یافته سوسیالیستی از تصمیمگیری ها کیفیت نوینی طلب می شود و تصمیمگیری های مؤثری به همراه آورده می شوند که پیش شرط شان موضعگیری نوین کلیه رهبران، کلکتیوها و زحمتکشان و عزم تصمیمگیری جزم و آمادکی اجرا و انجام تصمیمگیری ها ست.
ت
· رابعا به این دلیل است که با خودمسئولیت رشد یافته مولدین سوسیالیستی کالا، تحولات محتوایی در میدان تصمیمگیری رهبران صورت می گیرند که نتایج نهایی آنها را نباید نادیده گرفت.
ث
· خامسا به این دلیل است که نحوه و نوع تدارک تصمیمگیری ها دستخوش تحول مدامند و «مسابقه ایده ها و اندیشه ها در روند تصمیمگیری» اهمیت دمبدم بزرگتری کسب می کند.
۲۰
· سیستم رهبری سوسیالیستی و سبک رهبری سوسیالیستی در راستای برآمدن از عهده فونکسیون آماجی بغرنج روند تصمیمگیری ئی از این دست است.
۲۱
· سیستم رهبری عبارت است از ساختار سازمان یافته ارگان ها و فونکسیون ها، تعیین میادین تصمیمگیری، روابط اطلاعاتی و تنظیم سیستمی بنا بر اصل سانترالیسم دموکراتیک.
۲۲
· سبک رهبری سوسیالیستی، نحوه و نوع نمونه وار سوسیالیستی ئی در زمینه چگونگی رهبری عرصه تحت مسئولیت خود توسط رهبر و یا ارگان کلکتیو رهبری است.
· سبک رهبری سوسیالیستی، قبل از همه عبارت است از تدارک تصمیمگیری های الزامی، اتخاذ تصمیمات لازمه، جامه عمل پوشاندن به تصمیمات متخذه و ارزیابی آنها و همچنین راسیونالیته و مؤثریت با متدها و ابزارهای علمی به قصد نیل به آماج سوسیالیستی تولید.
۲۳
آموزه سیستم رهبری اقتصاد سوسیالیستی و توسعه آن
به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
· بخشی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی را آموزه سیستم رهبری اقتصاد ملی و توسعه آن تشکیل می دهد.
۲۴
· اصل اساسی تشکیل دولت و اقتصاد عبارت است از سانترالیسم دموکراتیک که قبل از همه با افکار اساسی سیستم اقتصادی (رهبری سانترال در مسائل اساسی)، یعنی احساس خودمسئولیت عالی مولدین کالا و مناطق و اقالیم یکسان است.
۲۵
· سیستم رهبری اقتصاد ملی عمدتا از عوامل زیر تشکیل می یابد:
الف
· از ارگان های رهبری اقتصادی دولتی مرکزی که موظف به حل مسائل سیاسی ـ دولتی با ابعاد اقتصادی ـ ملی است
ب
· از ارگان ها ویا واحدهای اقتصادی که به سازماندهی بیواسطه تولید مادی موظفند و بنا بر اصول رهبری محاسبات اقتصادی کار می کنند و با تنظیمات سیستمی تمام دولتی به طور مستقیم و مادی در نتایج کردوکار اقتصادی عمیقا ذیعلاقه اند.
پ
· عرصه های رهبری ساختاربندی شده بر اساس سطوح رهبری و ارگان های منطبق با آنها و واحدهایی که در روند اقتصادی با هم همکاری می کنند، به رهبری واحد متناسب با هم اقتصاد سوسیالیستی در سیستم از کانال تنظیمات سیستمی، پلان، قراردادها و روابط وام دهی با یکدیگر مرتبط اند.
ت
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی باید سازگاری جریان رئال روندهای اقتصادی و جامعتی را در زیرعرصه هایی با منافع و الزامات جامعتی تضمین کند.
۲۶
· در حرکت از آن، بر مبنای پلان اقتصاد ملی، محاسبه اقتصادی و پلان خودمسئولیتی عرصه رهبری، با استفاده از روابط کالا ـ پول، معارف سیبرنتیکی و پژوهش عملیاتی در تکمیل مستمر دموکراسی سوسیالیستی، شرایط مهمی برای تعیین خودمسئولانه پلان بندی و رهبری اقتصادی مولدین سوسیالیستی امحسوب می شوند.
۲۷
· برجسته سازی نقش کاخانجات سوسیالیستی، وجه مشترکی با خودکفایی مولدین سوسیالیستی کالا ندارد.
· هدف بیشتر انتظام سیاسی و اقتصادی مستحکمتر و هدفگراتر و لذا به لحاظ اقتصاد ملی مؤثرتر آنها در روند تمامجامعتی بازتولید است تا با منافع تمامجامعتی به طرز مطلوب (اوپتیمال) مطابقت داشته باشد.
۲۸
· اقلیم در عضوبندی سیاسی ـ اجتماعی و سازمان یابی همه جانبه اش که تحت تأثیر فاکتورهای عینی، طبیعی و تاریخی رشد می یابد، یکی از شرایط تعیین کننده توسعه اقتصاد و حیات تمامجامعتی زحمتکشان است.
۲۹
· در سیستم رهبری، تکمیل و استکمال دموکراسی سوسیالیستی نقش مهمی به عهده دارد و در اقتصاد قبل از همه به معانی زیر است:
الف
· به معنی سیستم چندگونه کار مشترک است.
ب
· به معنی نقش دم افزون سندیکاهای کارگری است.
پ
· که به نفوذ هر چه بیشتر ارگان های جامعتی (کمیته تولید و غیره) منجر می شود.
۳۰
· استفاده از معارف سیبرنتیکی در رابطه با تکمیل و استکمال سیستم رهبری اهمیت بزرگی کسب می کند.
۳۱
· اگر مقدمات (پره میس های) جامعتی ـ اقتصادی درست پیاده شوند، سیبرنتیک به مثابه ابزار مفید رهبری اقتصاد سوسیالیستی نمودار خواهد گشت.
۳۲
· عرصه های اساسی پژوهش سیستمی و پژوهش عملیاتی برای رهبری اقتصاد سوسیالیستی قبل از همه در عرصه تعیین شرایط تحکیم، مدل بندی اقتصادی ـ مته متیکی و در حاصلخیزترین فرم تشکیل جریات اطلاعاتی اقتصادی است.
· مراجعه کنید به اطلاعات (اینفرماسیون)
۳۳
پیش بینی و پلان بندی به مثابه وظیفه رهبری
به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
· رهبری مستلزم تأملات و تصمیمات پیش بینانه برای تضمین اثرات اقتصادی ـ ملی ممکنه و ضرور است.
۳۴
· آماج این روند تصمیمگیری عبارت است از پلان بیلان بندی شده، که به تقلیل مخارج و تکثیر درآمد منجر می شود که در تشکیل مطلوبش بیانگر منافع جامعه است.
۳۵
· کردوکار تحلیلی ـ پیش بینانه مستمر و پلان بندی وظایف رهبری، در کلیه سطوح و عرصه های اقتصاد ملی تعیین کننده اند.
۳۶
· کردوکار تحلیلی ـ پیش بینانه مستمر و پلان بندی، عنصر ماهوی کردوکار رهبری برای برآمدن از عهده انقلاب علمی و فنی اند.
۳۷
· کارهای پیش بینانه در اقتصاد ماهیتا توسط پیش بینی جامعتی کلی تعیین می شوند و به نوبه خود بر آن به طرز اکتیو مؤثر می افتند و از اهمیت سیاسی بزرگی برخوردارند.
۳۸
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی به سیستم پیش بینی با در نظر گرفتن خودویژگی هر عرصه رهبری و با در نظر گرفتن درهم تنیدگی و بغرنجیت هر کردوکار تحلیلی ـ پیش بینانه و ارزیابی آماجگرایانه نتایج آن در پلان های دورنمایی (پرسپیکتیویکی) و میانمدت و کوتاهمدت برخورد می کند.
۳۹
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی به تعیین نقش پلان دورنمایی به مثابه ابزار رهبری تعیین کننده و الزامات بنیادی حاصل از آن در خصلت، محتوا و متدهای پلان بندی و وظایف شخصی استنباط گشته توسط قوای رهبری فعال در این روند می پردازد.
۴۰
· راسیونالیته پلان بندی اقدامات زیر را الزامی می سازد:
الف
· استفاده از معارف (شناخت های) پژوهش سیستم و عملیات
ب
· استفاده از فن شبکه
پ
· استفاده از برنامه ریزی و غیره
۴۱
· رهبری اقتصاد سوسیالیستی بدین طریق نگرش ژرفتر در تأثیر قوانین اقتصادی را امکان پذیر می سازد و قبل از همه با بهسازی سیستم پلان بندی و ابزارها راه حل های اصولی برای استفاده متخصصانه از آنها فراهم می آورد.
۴۲
· فونکسیون اصلی کردوکار رهبری در اقتصاد عبارت است از رشد عالی ثابت و درازمدت راندمان کار.
۴۳
· از أنجا که اغلب، امکانات متعددی وجود دارند، تصمیمگیری به مثابه جریان و نتیجه انتخاب واریانت ها، عنصر اصلی کردوکار رهبری را تشکیل می دهد.
۴۴
· تصمیمگیری اصولا عبارت است از موضعگیری برای رفتاری تحت معاییر معین در آینده.
۴۵
· تصمیمگیری حاوی خطوطی از فقدان اطمینان است و لذا ریسک آمیز است.
۴۶
· عوامل زیر به تحدید (محدودسازی) مخاطره جویی (ریسک) در تصمیمگیری منجر می شوند:
الف
· نظام کارخانتی (کارخانه ای) مستحکم.
ب
· بازارپژوهی
پ
· راندمان عالی با هزینه های نازل در عرصه پژوهش و توسعه
ت
· فعالیت تجاری سوسیالیستی
۴۷
کاربست اصل محاسبه اقتصادی بر روند کلی بازتولید وسیع واحدهای اقتصادی، به ویژه تأمین مالی کردوکار اقتصادی به مثابه وظیفه رهبری به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
۱
· تشکیل مبتنی بر پلان روابط کالا ـ پول مولدین سوسیالیستی کالا که سیستم اهرم اقتصادی مؤثر بر آن و محاسبه اقتصادی اساسا به تقویت نقش و اهمیت تأمین مالی کردوکار اقتصادی منجر می شود.
۲
· این باید در هر کدام از عرصه های رهبری منجر بدان شود که روابط کالا ـ پول چنان مورد استفاده قرار گیرند و روابط مالی و متدهای مربوطه چنان تشکیل شوند که صندوق مادی و مالی و وسایل وام به مثابه بیانگر ارزش مصرفی و جانب ارزشی بازتولید برای کسب سود حداکثر برای کارخانه و افزایش حداکثر درامد ملی موجود صورت گیرد.
۳
· تأمین مالی کردوکار اقتصادی چنان صورت می گیرد که آن با طرز مؤثریت اهرم اقتصادی قیمت، دستمزد، جایزه، وام، بهره، اقتصاد ورزی خود و غیره مطابقت پیدا می کند، مؤثریت آن را به طور اکتیو برمی انگیزد و با نتایج حاصله به برکت مؤثریت اهرمی (قیمت، دستمزد، جایزه، وام، بهره، اقتصاد ورزی خود و غیره) و به برکت پلان به مثابه ابزار رهبری در تشکیل و توزیع ضندوق پول و دیگر صدندوق های مالی جاری می شود.
۴
· وظیفه اصلی رهبری با توجه به تشکیل قیمت و تعیین قیمت، عبارت است از تشکیل مکانیسم مؤثریت میان مخارج، قیمت و سرمایه گذاری که برای کارخانجات و شعبات کارخانجات جاذبه مادی در جهت کاهش مخارج، بهسازی کیفیت فراورده ها و ارتقای مؤثریت صندوق ها پدید می آورد.
۵
· وسعت بخشیدن به سیستم رهبری اقتصاد ملی با وسایل اقتصادی به جایگاه و نقش نوینی برای بانک منجر شده است.
۶
· این قبل از همه به مدد سیاست اکتیو وام، استفاده از وسایل اقتصادی بانک برای ارتقای مؤثریت صندوق های اقتصاد با تأثیرگذاری همزمان بر انطباق منافع کارخانه جاتی با منافع تمامجامعتی میسر شده است.
۴۸
سازمان دهی و رهبری روندهای بازتولید به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
۱
· سازمان دهی عبارت است از تشکیل آگاهانه و راسیونل (کار با راندمان اقتصادی بالا) تقسیم کار، تعاون و کمونیکاسیون (مخابرات، هماندیشی) حلقات منفرد روندهای بازتولید و رهبری سوسیالیستی برای نیل به آماج های پلان بندی شده.
۲
· آماج سازمان دهی به مثابه وسیله ای برای هدف، همچون همکاری زحمتکشان در کلکتیو، کردوکار فکری و خلاق زحمتکشان و شرایط تولید و رهبری مادی با تنظیم ساختارها و روندها ست.
۳
· هسته وظایف سازمانی رهبر عبارت است از تشکیل سازماندهانه ی به موقع و پیش بینانه (سازمان استراتژیکی) رشد کارخانجات و دیگر فرم های تمرکز.
· مراجعه کنید به ساختار اجتماعی
۴
· تئوری سازمان به مثابه بخشی از رهبری اقتصاد سوسیالیستی، قبل از همه دربرگیرنده جنبه های زیر است:
الف
سازمان تولید)
· تشکیل آگاهانه تقسیم کار و تعاون روند بازتولید جامعتی پژوهش و توسعه تا تهیه و تولید و عرضه و فروش
ب
سازمان رهبری و هدایت
· تشکیل راسیونل (کار با راندمان اقتصادی بالا) تقسیم کار و تعاون و مخابرات در روند رهبری
پ
سازمان فونکسیون و تسهیل (کاهش فشار)
· تشکیل هدفگرایانه (منطبق با هدف) کردوکار رهبری شخصی برای هماهنگ سازی (تنظیم) روندهای تقسیم کاری
ت
فن حلاجی داتاها و پژوهش عملیاتی
· تشکیل مؤثرترین استفاده از وسایل فنی و سازمانی در روند رهبری
۴۹
آموزه حقوق اقتصادی سوسیالیستی در روند رهبری به مثابه بخشی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی، علم الحقوق مارکسیستی ـ لنینیستی و علم الدولت و علم الحقوق
۱
· تضمین حقوقی ـ قضایی حداعلای مؤثریت تمامجامعتی اقتصاد سوسیالیستی بر مبنای ایده مرکزی سیستم اقتصادی سوسیالیسم، وظیفه مرکزی حقوق اقتصادی سوسیالیستی است.
۲
· برای این کار به تنظیم روشن و به لحاظ حقوقی مقید شده طرز رفتار رهبری ارگان های دولتی و رهبری اقتصادورز و کارخانجات نیاز مبرم است.
۳
· موضوع حقوق اقتصادی سوسیالیستی قبل از همه به شرح زیرند:
الف
· روابط حقوقی کارخانجا سوسیالیستی با رهبری دولتی ـ مرکری و با یکدیگر
ب
· نتایج نهایی رفتار اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی و داوطلبی) واحدهای اقتصادی در روابط اقتصادی بین المللی .
۴
· برای رهبری اقتصاد سوسیالیستی کردوکارهای زیر حائز اهمیت خاصی اند:
الف
· تشکیل فرم های حقوقی اقتصادی هنجار و استفاده از آنها
ب
· تصمیمگیری منفرد دولتی و استفاده از آن
پ
· موافقت در زمینه منطبق سازی و هماهنگ سازی (کوئوردیناسیون) و استفاده از آن
ت
· قرارداد اقتصادی و دیگر جوانب مهم زیررشته های حقوقی ـ قضایی از قبیل حقوق کار، حقوق مرخصی و حقوق مخترع و غیره و استفاده از آنها.
۵۰
آموزه کنترل کردوکار اقتصادی سوسیالیستی به عنوان وظیفه رهبری
به مثابه جزئی از تئوری رهبری اقتصاد سوسیالیستی
۱
· رفتار آماج گرایانه کارخانجات و فرم های تمرکز (تغلیظ) به لحاظ سیاسی و اقتصادی مقایسه «باید ـ است» دوگانه سیستماتیکی را، یعنی در مقابل هم قرار دادن آماج ها و نیات را با سطح توسعه جهانی و نتایج واقعی الزامی می سازد و کنترل را به بخش عینی و ضرور رهبری اقتصاد سوسیالیستی مبدل می سازد.
۲
· کنترل به مثابه فونکسیون کردوکار پلان بندی و رهبری سوسیالیستی، عنصر سیستمذاتی هم وحدت دیالک تیکی پیش بینی، پلان بندی، محاسبه و تجزیه و تحلیل و هم به مثابه عنصر تأثیر متقابل زیرسیستم های به مدد تنظیمات اخلاقی و اداری هدایت شده در مجموعه ـ روند اقتصادی ملی است.
۳
· کنترل در چارچوب این روندها و در چارچوب روندهایی که از حد این روندها پا فراتر می گذارند، به معنی رئالیزاسیون (واقعیت یابی، جامه عمل پوشی) دموکراسی سوسیالیستی است.
۴
· اینجا در وهله اول توسعه یک مجموعه ـ سیستم کنترل مطرح می شود که اجزای (بخش های) آن به وحدت ارگانیکی (عضوی) فونکسیون کنترل دولتی، جامعتی و اقتصادی منجر می شود و سمت و سوی محتوایی اصلی آن را کنترل سیستم و کنترل روند تشکیل می دهند.
۵
· اینجا در وهله دوم توسعه هرچه بیشتر و عالی تر محتوایی و ابزاری فونکسیون های کنترل معین مطرح می شود.
۶
· اینجا در وهله سوم، توسعه شرایط سیستم اقتصادی منطبق با سیستم اطلاعاتی (اینفرماتیکی) و سیستم کنترل کارخانجات و غیره مطرح می شود.
۵۱
رهبری سوسیالیستی انسان ها به مثابه جزئی از رهبری اقتصاد سوسیالیستی
۱
· سیستم اقتصادی سوسیالیسم به مثابه بیانگر وحدت سیاست و اقتصاد، به لحاظ سیاسی عبارت است از رهبری آگاهانه انسان ها که با اجرای آن، مناسبات تولیدی سوسیالیستی به طرز مستمر بازتولید می شوند و توسعه می یابند.
۲
· روابط عمیق و مستحکم تر مالکان (توده) نسبت به مالکیت جامعتی خود که با مرحله نوین انطباق منافع فردی، کلکتیو و تمامجامعتی تشکیل می یابند، به کیفیت نوین روند تصمیمگیری و ابتکارات توده ای منجر می شوند و ضمنا تکمیل دموکراسی سوسیالیستی را در کلیه سطوح حیاتی و در کلیه روندهای اقتصادی تعیین کننده، الزامی می سازند.
۳
· به ویژه در این دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت و همچنین در دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت، تئوری به مثابه همپیوندی (اینتگراسیون) با علوم مثلا زیر نمودار می گردد:
الف
· با سیاست
ب
· با فلسفه
پ
· با جامعه شناسی
ت
· با روان شناسی
ث
· با پداگوژیک (علوم تربیتی)
۴
· رهبری سوسیالیستی انسان ها به مثابه کردوکار همبودین (مشترک) به مسائل زیر راه حل می یابد:
الف
· به مسئله مدل اجتماعی کارخانجات سوسیالیستی به مثابه نتیجه وحدت آن با نظام اقتصادی، سیاسی ـ اجتماعی و مادی ـ فنی
ب
· به مسئله روند تصمیمگیری به مثابه جریانی اجتماعی که به طرز بی واسطه (مستقیم) با گرایشی به کلکتیویته ی رشد یابنده در رهبری قاطعانه و پیگیرانه منفرد (تک تک افراد)، سبک و استیل رهبری سوسیالیستی و ساختار شخصیتی رهبر در رابطه است.
پ
· به مسئله محتوا، فرم ها و متدهای دموکراسی سوسیالیستی در رهبری اقتصاد ملی
ت
· به مسئله قانونمندی های درونی تحرک (موبیلیته) توده ای سوسیالیستی
ث
· به مسئله مطالبات از کادرهای سیاسی و سیاست اجتماعی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر