۱۳۹۹ شهریور ۵, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۸۶)


جمعبندی

از
مسعود بهبودی
 
درنگی در اولین جملات بهروز شیدا در تحلیل هارت و پورتی اش از آثار ساعدی

الف
پرداخت به داستان‌های غلام‌حسین ساعدی را می‌توان با این جمله آغاز کرد:
غلام‌حسین ساعدی داستان‌نویسِ ارزشمندی است.

۱
تجزیه و تحلیل علمی هر چیزی
باید با تجزیه آن چیز شروع شود
بعد
نوبت به تحلیل اجزاء حاصله می رسد
و
آخر سر
تحلیل های به عمل امده جمع بندی می شوند و ترکیب و یا سنتز صورت می گیرد.

۲
آنگاه می توان گفت که «غلام‌حسین ساعدی داستان‌نویسِ ارزشمندی است.»

۳
پیشداوری به معنی داوری پیشاپیش است و خواه و ناخواه خرافی، ضد علمی و بن تنبانی است.

ب
در پاسخ به چرایی‌ی این جمله می‌توان چنین گفت:
او یکی از برجسته‌ترین نماینده‌گانِ داستان‌نویسی‌ی ایران در دهه‌ی ۴۰ خورشیدی است.

ا
این هم پیشداوری است

۲
چون بهروز قبل از تجزیه و تحلیل دساتان های ساعدی حکم صادر می کند.

۳
این جور تحلیل ها
سوبژکتیویستی اند.
حتی اوبژکتیویستی - بورژوایی نیستند
چه رسد به اینکه
ماتریالیستی - دیالک تیکی باشند.

پ
ساعدی
راوی‌ی بینای یک دوران است.

۱
اولا من ـ زور بهروز از دوران چیست؟

۲
ثانیا دوران کذایی مورد نظر بهروز چه نام دارد.

۳
بهروز معنی مفهوم فلسفی مهم دوران را نمی داند
احتمالا دهه چهل خورشیدی و ماهی و مریخی را دوران می داند.

۴
ثانیا
راوی بینا به چه معنی است و حاوی چیست؟

۳
بهروز با مفاهیم ادبی حتی نمی اندیشد.

۴
مثال:
ساعدی به نظر ما نویسنده رئالیست ناپیگیری است.
رئالیسم ساعدی رئالیسمی سرشته به ایرئالیسم و ایراسیونالیسم (ضد واقعی و ضد عقلی) است.
۵
بخشی از نمایشنام های ساعدی که یکی از آنها تحت عنوان گاو فیلم شده
تکراری
بی محتوا
و
زباله
و
کسالت اور
اند.

۶
بینا جا زدن دیوانه ای همچون ساعدی نشانه نابینایی و نادانی است.

ت
این داوری‌ها اما ابهام‌های جدیدی می‌آفرینند:
رابطه‌ی نویسنده و یک دورانِ تاریخی چه‌گونه است؟

۱
اولا اینها نه داوری
بلکه پیشداوری اند

۲
ثانیا
داوری وقتی صورت می گیرد که داور به سؤالات خود جواب پیدا می کند.
داوری = جواب های داده شده به سؤالات خود

۳
رابطه ساعدی با دوران را وقتی می توان کشف کرد که آثار ساعدی تحلیل شده باشند و جهان بینی ساعدی تعیین.

ث
رابطه‌ی نویسنده و متن چیست؟

۱
رابطه نویسنده با اثر و نه با متن
رابطه سوبژکت با اوبژکت است.

۲
رابطه سوبژکت با اوبژکت (رابطه ساعدی با مثلا اتللو در سرزمین عجایب)
رابطه ای دیالک تیکی است

۳
یعنی
اثر ضمن تشکیل بر نویسنده مؤثر می افتد

ج
خواننده ومتن چه‌گونه یک‌دیگر را بازمی‌آفرینند؟

۱
عجب مزخرفاتی.

۲
بحث بر سر ساعدی است و نه بر سر خواننده مبهم و موهوم و مجرد و نامعلوم

ح
انگار همه‌ی موضوعِ تاریخِ نقدِ ادبی تلاش در جهتِ پاسخ به این ابهام‌ها است.

۱
آره.
علامه های طویله جماران چنین اند.
علامه در هارت و پورت توخالی و بی معنی اند.

خ
انگار نحله‌های نقدِ ادبی به‌وجود نیامده‌اند مگر برای پاسخ به چه‌گونگی‌ی ارتباطِ چهار ضلعِ یک مربع:
تاریخ، نویسنده، متن، خواننده.

۱
نقد هر چیزی
بر اساس خود آن چیز می تواند صورت گیرد

۲
نقد مثلا سیبی
یعنی تجزیه ان سیب و تحلیل مثلا میکروبیولوژیکی و یا شیمیایی اجزای آن.

۳
خیلی از آثار ساعدی
اصلا ارزش تجزیه و تحلیل ندارند

۴
ساعدی فاقد جها ن بینی روشن بوده است.

۵
ساعدی ضمنا
روانی و پریشان اندیش بوده است.

۶
ما بخشی از مصاحبه های ساعدی را تحلیل و منتشر کرده ایم.

سیری در سخنان گوهرمراد (غلامحسین ساعدی)

۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2716

۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2717

۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2718

پایان
 
درنگی در زباله ها و زباله زدایی ها در جهان و جماران

سه میلیون تومن از کودکان و جوانان زباله زدا
میگیرن و کارت مالکیت خیابون میدن بهشون !
يعنی آشغالای این خیابون مال تو؟!
شرم و شرف یک مثقال در بساطشون نیست؟!
حریف

۱
در کشورهای امپریالیستی
زباله زدایی و زباله سوزانی
چه بسا
به
عهده شرکت های مافیایی است.

۲
مثلا در ایتالیا و امریکا
حتی زباله های اتمی
توسط شرکت های متعلق به مافیا
گم و گور می شوند.

۳
در این زمینه فیلم های متعددی تهیه شده است.

۴
در طویله جماران
هم
مافیا
بر اریکه قدرت نشسته است و حکومت می کند.

۵
نتیجه اش هم همین است:
زباله به یکی از منابع درامد مافیای جماران
مبدل شده است.

۶
یعنی
مافیای جماران
به طور باواسطه (به واسطه کودکان و جوانان بی دورنمای اجتماعی) زباله زدایی می کند.

۷
در هر صورت
زباله زدایی
هم در طوایل امپریالیستی و هم در طویله جماران
به عهده مافیا ست.

۸
در طویله ایالات متحده امریکا
کتابی تحت عنوان رونالد ریگان و مافیا منتشر شده است.

۹
در این کتاب
نشان داده می شود که
رونالد ریگان در سمت رئیس سندیکای هنرپیشگان هالی وود
گماشته مافیا بوده است.

۱۰
رونالد ریگان
بعد با حمایت مافیا
استاندار و رئیس جمهور امریکا شده است.

۱۱
پس از روی کار آمدن ریگان
کلیه پرونده های مربوط به مافیا در دادگستری طویله امریکا
بسته می شوند و کارمندان مربوطه به محلات کار دیگر گسیل می گردند.
حتی کارمندان برجسته ای که به مناسبت افشای اختلاس های چندین میلیون دلاری مافیا
ترفیع مقام یافته بودند.
 
درنگی در مفاهیم جعلی

روس و انگلیس و انقلاب مشروطه
زمانی بود که انگلستان « آزادیخواه » دوست صمیمی ایران و پشتیبان مشروطیت ایران بود
مش زهرا

۱
اولا
محتوای طبقاتی مشروطه طلبی
تبدیل فرم مطلقه سلطنت به فرم مشروطه بوده است.

۲
این بدان معنی است که
انقلابی
در بین نبوده است.

۳
زمانی می توان از انقلاب دم زد که زیربنای اقتصادی جامعه عوض شود.

۴
مثلا جامعه از پله فئودالی به پله سرمایه داری صعود کند.

۵
و یا از پله سرمایه داری به پله سوسیالیستی صعود کند.

۶
مشروطه طلبی را می توان جنبشی رفرمیستی (اصلاح طلبی) صوری و فرمال تلقی کرد.

۷
سران جنبش مشروطه
هم
خوانین و خان زاده ها بوده اند و نه بورژوازی

۸
درست به همین دلیل
از ترس تزار حامی سلطنت مطلقه
به
سفارت انگلستان پناهنده می شدند.

۹
اگر خر نبودند
باید می دانستند که فرقی بین تزارستان و انگلستان وجود ندارد.

۱۰
دلیل این فریبایی و فریب
فرم سلطنتی مشروطه امپریالیسم انگلیس شاید باشد.
یعنی نوعی فرمالیسم و صورت پرستی باشد.

۱۱
بعدها
از شر امپریالیسم انگلیس
به
امپریالیسم امریکا
و
حتی
به
فاشیسم مخوف آلمان پناهنده شدند.

۱۲
عیرانی جماعت در خریت و خردستیزی معرکه اند.
 
درنگی در عنگلابات دموکراتیک

فریدریش انگلس
راجع به اوتوریته (۱۸۷۴)

انقلاب
بیشک
خودکامه ترین چیزی است که وجود دارد.
انقلاب
اکتی (عملی) است که توسط بخشی از جمعیت کشور به مدد توپ و تفنگ و غیره
یعنی به مدد خودکامه ترین تسلیحات قابل تصور
بر طبقه حاکمه تحمیل می شود.
و خردمندترین حزب باید
به توسل به قهر مسلحانه
ارتجاع را به وحشت اندازد
و حاکمیت انقلابی اش را مداومت بخشد
اگر نمی خواهد که برای هیچ و پوچ رزمیده باشد

۱
هی
مشد انگلس
دیروز رهبر اوپوزیسیون بلای بلاروس گفت:
قصد عنگلاب دموکراتیک دارد

۲
ضمنا گفت
که
عنگلاب دموکراتیک نه بر له روسیه و انجمن اروپا ست و نه بر علیه آندو.

۳
فقط و فقط بر ضد لوکاشنکو ست.

۴
اجامر امپریالیستی آلمان
برایش حسابی کف زدند و عرعر کردند.

۵
در طویله ایران هم عنگلاب دموکراتیک کردند
و
تعفنش هنوز هم تهوع آور است.

۶
علما و الغای (الاغان) قبیله و قوم ما
هنوز
هم
نوید عنگلاب دموکراتیک می دهند.

۷
ظاهرا
همه عنگلابیون جهان
از
عنگلابیون کشور ما درس تئوریکی می گیرند و هنر و شق القمر می کنند

۸
اگر به کوچه ما آمدی
چراغ بیار
و
ذره ای مغز زنده و اندیشنده
 
ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر